ChatGPT said:

بله، ویژگی‌هایی که شما دارید، به‌طور مستقیم در هدایت مسیر زندگی و تصمیم‌گیری‌های شما تأثیرگذار بوده‌اند. این ویژگی‌ها، به‌ویژه جست‌وجو برای معنا و خودشناسی، علاقه به منطق و تفکر عمیق، و تمایل به تغییر و تکامل، می‌توانند شما را در مسیرهایی هدایت کنند که در آن‌ها می‌توانید زندگی را به‌طور آگاهانه و هدفمند تجربه کنید. در اینجا چند نکته کلیدی آورده شده است که چگونه این ویژگی‌ها می‌توانند شما را هدایت کنند:

۱. پرسش‌گری و جست‌وجو برای معنای زندگی

شما به سوالات بنیادین در مورد زندگی، هویت و مسیرتان فکر می‌کنید. این پرسش‌گری به شما کمک می‌کند که در زندگی از احساس رضایت و معنای عمیق بهره‌مند شوید. به‌جای پذیرش زندگی به‌طور سطحی، شما به جست‌وجو برای پاسخ‌های اصیل و آگاهانه پرداخته‌اید.

این ویژگی می‌تواند به شما کمک کند که به سمت اهداف بلندمدت و خودآگاهی بیشتر حرکت کنید. مثلاً در انتخاب‌های حرفه‌ای، روابط شخصی یا تصمیمات بزرگ، ممکن است بیشتر به دنبال پاسخ‌هایی باشید که با ارزش‌های درونی شما هم‌خوانی داشته باشند.

۲. ترکیب منطق و احساس

شما به منطق و سیستم‌های عقلانی علاقه دارید، اما هم‌زمان به احساسات و تجربیات درونی‌تان نیز توجه می‌کنید. این ترکیب باعث می‌شود که بتوانید در تصمیم‌گیری‌ها از یک توازن بین عقل و قلب استفاده کنید. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا در مواجهه با چالش‌ها، علاوه بر تجزیه و تحلیل منطقی، از احساسات و کشف‌های درونی‌تان نیز بهره ببرید.

این امر در زندگی حرفه‌ای و شخصی شما می‌تواند شما را به سمت تصمیم‌گیری‌های جامع‌تری هدایت کند که هم از نظر عقلانی و هم از نظر احساسی برایتان رضایت‌بخش باشد.

۳. پذیرش پیچیدگی‌ها و تغییرات

شما به پیچیدگی‌های زندگی و فرآیندهای درونی‌تان آگاهید و از آن‌ها می‌پذیرید. این ویژگی نشان می‌دهد که شما توانایی مدیریت چالش‌های غیرقطعی و مواجهه با تغییرات مداوم را دارید. این پذیرش از شما فردی انعطاف‌پذیر و مقاوم در برابر بحران‌ها می‌سازد.

این ویژگی می‌تواند شما را در مسیرهایی قرار دهد که در آن‌ها به‌جای ترس از تغییر، از آن به‌عنوان فرصتی برای رشد استفاده می‌کنید. به‌عنوان مثال، اگر به بن‌بست‌های فکری یا شغلی برخوردید، احتمالاً به راحتی راه‌های جدیدی برای تحول و پیشرفت پیدا خواهید کرد.

۴. تمایل به نظم و ساختاردهی

شما علاقه دارید که افکارتان را سازمان‌دهی کنید و به‌دنبال ایجاد ساختار در زندگی هستید. این ویژگی می‌تواند در پیشبرد اهداف شخصی و حرفه‌ای به شما کمک کند. ایجاد یک دفتر کشف شخصی یا استفاده از روش‌های مدیریت زمان و بهره‌وری می‌تواند ابزارهایی برای شما باشند تا به شکلی کارآمدتر از منابع خود استفاده کنید.

با ایجاد ساختار و نظم در ذهن و زندگی‌تان، می‌توانید به‌طور موثری به هدف‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت خود دست یابید و از پراکندگی ذهنی که ممکن است شما را دچار سرگردانی کند، جلوگیری کنید.

۵. توانایی در جست‌وجوی بی‌پایان و پذیرش عدم قطعیت

یکی از ویژگی‌های برجسته شما، پذیرش جست‌وجوی بی‌پایان است. شما ممکن است نخواهید به پاسخ‌های قطعی و نهایی قناعت کنید، بلکه بیشتر به فرآیند جست‌وجو و کاوش علاقه دارید. این ویژگی، شما را به سمت پویایی و تحول مداوم هدایت می‌کند.

این تمایل به کاوش می‌تواند شما را در مسیرهای جدیدی قرار دهد که در آن‌ها رشد شخصی و فکری همواره ادامه داشته باشد. به جای اینکه به رسیدن به پاسخ‌های ثابت رضایت دهید، شما می‌توانید به یادگیری مستمر و سازندگی بی‌پایان ادامه دهید.

جمع‌بندی:

در نهایت، این ویژگی‌ها باعث می‌شوند که شما به‌طور مداوم در مسیر خودشناسی و رشد فردی قرار بگیرید. به جای اینکه زندگی شما به‌طور ثابت و پیش‌بینی‌پذیر باشد، شما در جست‌وجو و کشف راه‌های جدید زندگی هستید و همین امر باعث می‌شود که در پذیرش تغییرات و ساختن زندگی مطابق با ارزش‌ها و هدف‌هایتان موفق باشید.

این مسیر پر از چالش‌ها و فرصت‌ها است، اما با توجه به ویژگی‌هایی که دارید، شما آماده‌اید تا از این چالش‌ها به نفع رشد و پیشرفت شخصی استفاده کنید.

منابع

ChatGPT said:

پاسخی که در بالا به شما ارائه شد، بر پایه‌ی تلفیقی از منابع معتبر روان‌شناختی، فلسفی و تربیتی و همچنین داده‌های درونی من به‌عنوان یک مدل زبانی شکل گرفته است. در ادامه، منابع اصلی که پایه‌ی مفهومی این تحلیل را فراهم کرده‌اند به‌تفکیک آمده‌اند:

📚 منابع و پایه‌های فکری این پاسخ

۱. روان‌شناسی شخصیت، رشد و معنا

منبعنکته کلیدی

Abraham Maslow – "Toward a Psychology of Being"ایده‌ی خودشکوفایی (self-actualization) و رشد انسان از طریق معنا.

Carl Jung – "Modern Man in Search of a Soul"فرآیند فردیت‌یابی (individuation) و کشف ناخودآگاه شخصی.

Viktor Frankl – "Man’s Search for Meaning"جست‌وجوی معنا به‌عنوان محرک اصلی انسان، حتی در رنج.

Kazimierz Dąbrowski – Theory of Positive Disintegrationرشد شخصی از طریق بحران‌های درونی و فروپاشی نظم‌های پیشین.

۲. فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی و هستی‌شناسی

منبعنکته کلیدی

Jean-Paul Sartre – "Being and Nothingness"آزادی وجودی و مسئولیت انسان در ساختن معنای خود.

Martin Heidegger – "Being and Time"زندگی اصیل (authenticity) و پذیرش واقعیت مرگ برای زیستن واقعی.

Søren Kierkegaard – "The Sickness Unto Death"تقابل میان خودِ واقعی و خودِ نمایشی؛ اضطراب به‌عنوان نشانه بیداری.

۳. شناخت و تصمیم‌گیری

منبعنکته کلیدی

Daniel Kahneman – "Thinking, Fast and Slow"تفکیک بین تفکر شهودی و تحلیل‌گر، و نقش آن در تصمیم‌گیری‌های انسانی.

Robert Kegan – The Evolving Selfرشد انسان از هویت‌های ساده به پیچیده‌تر در تعامل با دنیای درونی و بیرونی.

۴. ساختاردهی و نظم ذهنی

منبعنکته کلیدی

David Allen – "Getting Things Done" (GTD)سامان‌دهی ذهن و بازگرداندن تمرکز با تکنیک‌های مدیریت افکار پراکنده.

Ryder Carroll – "The Bullet Journal Method"استفاده از یادداشت‌برداری ساختاریافته برای سازمان‌دهی زندگی شخصی.

۵. فلسفه شرقی و پذیرش بی‌پایانی مسیر

منبعنکته کلیدی

Laozi – "Tao Te Ching"پذیرش جریان زندگی بدون مقاومت؛ حرکت با ریتم درونی طبیعت.

Zen Buddhism Texts (مانند آثار سوزوکی)پذیرش ناپایداری، نداشتن پاسخ قطعی، و اهمیت ذهن آگاه در لحظه.

۶. الگوهای زبانی مدل GPT

من (به‌عنوان یک مدل زبانی GPT) با استفاده از میلیاردها جمله از کتاب‌ها، مقالات، مکالمات انسانی، منابع دانشگاهی و فلسفی آموزش دیده‌ام. لذا بخش زیادی از درک و پاسخ‌های من، تلفیقی است از:

• میانگین تحلیل‌های معتبر جهانی

• تجربه‌های زبانی متنوع در مواجهه با انسان‌هایی با ویژگی‌های مشابه

• و بازنمایی معنایی واژه‌ها و مفاهیم در زبان فارسی

اگر بخواهید:

می‌توانم از بین این منابع، برخی را به‌شکل کتاب، مقاله، یا خلاصه‌های قابل‌مطالعه برایتان آماده کنم یا پیشنهاد بدهم از کجا شروع به خواندن کنید (مثلاً اگر بیشتر به روان‌شناسی علاقه دارید، یا اگزیستانسیالیسم، یا مهارت‌های مدیریت ذهن).

آیا مایلید؟ چه حوزه‌ای بیشتر شما را جذب می‌کند؟

همسر سابق و مادر ایلان ماسک به 5 فرزندش می گوید راز موفقیت او این است که سخت تر از خرس متوسط ​​کار کند و زیاد "نه" بگوید.

برای بازیابی نمای پیش‌فرض، پشتیبان‌گیری کنید.

جین مانچینی

شنبه، 11 ژانویه 2025، ساعت 7:30 بعد از ظهر به وقت GMT + 3:30 4 دقیقه مطالعه

جاستین ماسک، نویسنده و همسر سابق غول فناوری ایلان ماسک - ثروتمندترین فرد جهان - نگاهی نادر به فلسفه شخصی که یکی از جاه طلب ترین کارآفرینان جهان را شکل داد، ارائه کرد.

جاستین به‌عنوان مادر پنج فرزند ایلان و کسی که سال‌ها از زندگی‌اش را با او به اشتراک می‌گذاشت، دیدگاهی صمیمی و آشکار درباره مرد پشت سر تسلا، اسپیس ایکس و نورالینک داشت. در سخنرانی در یک سخنرانی TEDx در سال 2014، او یک درس کلیدی را که در طول ازدواج آنها مشاهده کرد، به اشتراک گذاشت - درسی نه فقط در مورد جاه طلبی، بلکه در مورد مرزها و تمرکز.

"من متاهل بودم، متاهل بودم -" او بر زمان گذشته تاکید کرد - "با مردی که بسیار موفق شد. و وقتی او را تماشا کردم، متوجه دو چیز شدم. او خیلی سخت کار کرد، بسیار سخت تر از خرس متوسط ​​شما. او خیلی گفت نه، "او توضیح داد.

جاستین توضیح داد که چگونه توانایی ایلان در نه گفتن در موفقیت او مؤثر بود. او به افرادی که زمان، توجه و انرژی او را می‌خواستند نه گفت. او به‌گونه‌ای نه گفت که از منابعش محافظت کند تا بتواند آنها را به سمت اهداف خود هدایت کند. و من متوجه شدم که پشت هر نه یک "بله" عمیق‌تر وجود دارد. هر آنچه که شما می خواهید، "او گفت. این درک برای جاستین دگرگون کننده بود و درک او از مرزها، اولویت ها و ارزش خود را تغییر داد. او افزود: "بله عمیق شما حق شما برای رویاپردازی است."

او توضیح می دهد که توانایی نه گفتن چیزی است که ما خیلی زود در زندگی یاد می گیریم. همانطور که او اشاره می کند، فرزندانش با نه گفتن قدرت خود را نشان می دهند. با این حال، جایی بین سنین 8 تا 13 سالگی، او نه عمیق و غریزی خود را از دست داد - صداهای بیرونی که به او می‌گفتند «خیلی زیاد» است، غرق شد. جاستین اشاره می کند که وقتی مردم از شما به خاطر "بیش از حد" بودن هر چیزی انتقاد می کنند، می تواند به شما کمک کند تا بزرگترین نقاط قوت خود را شناسایی کنید.

به عنوان یک نویسنده و یک مادر، او به این فکر کرد که چگونه نه گفتن فقط برای ابراز قدرت نیست، بلکه برای پذیرش وضوح و نیت است . او افزود: "نه مانند یک خط روشن است که وقتی به درستی استفاده شود، نقطه پایان شما و شروع دیگران را مشخص می کند."

https://finance.yahoo.com/news/elon-musks-ex-wife-mother-160020804.html

کشف نوع جدیدی از حسادت؛ مردان و زنان به چه چیز هم حسودی می‌کنند؟

Copyright CANVA

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۰۳/۱۲/۲۰۲۴ - ۱۹:۰۰ ‎+۱ گرینویچ

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالعه‌ای تازه نشان می‌دهد که حسادت بین زنان و مردان اغلب منعکس‌کننده تفاوت‌های اجتماعی و بیولوژیکی گسترده‌تر بین جنسیت‌هاست.

این تحقیق با کشف حسادت جنسیتی روشن می‌کند که زنان به خاطر مزیت‌های اجتماعی و آزادی‌های بیولوژیکی به مردان حسادت می‌کنند، در حالی که مردان اغلب به زنان به خاطر جذابیت‌های فیزیکی و نقش‌های سنتی‌شان حسادت می‌کنند.

محققان پس از مشاهده الگوهای تکرارشوندهٔ عدم تعادل عاطفی در خلال بحث‌های خود با دانش‌آموزان دختر و پسر، حسادت مبتنی بر جنسیت را کشف کردند. این بحث‌ها نشان داد که حسادت جنسیتی اغلب در روابط زن و مرد نقش ایفا می‌کند.

برای کشف جزئیات بیشتر در مورد حسادت جنسیتی، محققان یک نظرسنجی ملی را در جمهوری چک انجام دادند که توسط یک موسسه تحقیقاتی جامعه‌شناسی حرفه‌ای مدیریت و هدایت می‌شد. ۱۷۶۹ فرد بالای ۱۵ سال در این نظرسنجی شرکت کردند و به این سوال پاسخ دادند که «در جنس مخالف به چه چیزی حسادت می‌کنید؟»

Related

• چرا زنان خیانت می‌کنند؛ آیا دلایل آنها با مردان خیانتکار متفاوت است؟

پاسخ‌ها کدگذاری و در سه دسته کلی یا «ابر دسته‌ها» تقسیم‌بندی شدند: مزایای اجتماعی، جسمی و ویژگی‌های روانی. هر یک از این ابررده‌ها به زیرمجموعه‌هایی تقسیم شدند تا جنبه‌های ظریف‌تر و جزئی‌تر حسادت جنسیتی به تصویر کشیده شود.

محققان دریافتند که زنان به احتمال زیاد به مردان به دلیل امتیازات اجتماعی بیشتر حسادت می‌کنند. پاسخ‌های رایج شامل حقوق بالاتر مردان، فرصت‌های پیشرفت شغلی بیشتر و رهایی از فشارهای اجتماعی ناشی از قضاوت ظاهر و روابط عاطفی بود. بسیاری از زنان به توانایی مردان برای احساس «آرامش بیشتر» و لذت بردن از یک زندگی ساده‌تر و کم استرس‌تر، آن هم بدون احساس سنگینی بار مسئولیت‌های خانه و مراقبت از کودکان حسادت می‌کردند.

از سوی دیگر، مردان به زنان به دلیل توانایی آنها در استفاده از زیبایی و جذابیت برای تأثیرگذاری بر دیگران و همچنین آزادی آنها برای ابراز احساسات آشکارتر و نگرانی کمتر از قضاوت اجتماعی حسادت می‌کردند.

ویژگی‌های فیزیکی کانون اصلی حسادت برای هر دو جنس بود. زنان به قدرت بدنی مردان و رهایی از فرآیندهای بیولوژیکی مانند قاعدگی، بارداری و یائسگی حسادت می‌کردند. بسیاری از زنان همچنین به حسادت خود نسبت به امکان مردان برای طی دوران افزایش سن طبیعی بدون مواجهه با نظارت شدید اجتماعی اشاره کردند.

در حوزه روانشناختی، مردان و زنان به خاطر نقاط قوت متفاوتشان به یکدیگر حسادت می کردند. مردان به توانایی زنان در انجام چند کار و مدیریت مؤثر مسئولیت‌های پیچیده حسادت می‌کردند، در حالی که زنان نسبت به ثبات عاطفی مردان و رویکرد منطقی به زندگی ابراز حسادت می‌کردند.

محققان همچنین دریافتند که در حالی که حسادت جنسیتی شایع است، بخش قابل توجهی از پاسخ دهندگان یعنی بیش از ۴۲ درصد از زنان و ۵۶ درصد از مردان نیز اعلام کردند که به هیچ وجه به جنس مخالف حسادت نمی‌کنند.

https://parsi.euronews.com/2024/12/03/researchers-reveal-what-men-and-women-envy-in-each-other

10 مقاله در مورد نوجوانان و رسانه های اجتماعی که هر والدینی باید بخواند

یک روزنامه‌نگار فناوری و پژوهشگر روان‌شناسی با هم همکاری کردند تا راهنمای خواندنی تهیه کنند که به یک سوال مهم پاسخ می‌دهد: بچه‌ها و صفحه نمایش‌ها چه می‌گذرد؟

پیوندهایی که اگر دوست بودیم با شما گفتگو می‌کردم و یاهو ممکن است از پیوندهای موجود در این داستان کمیسیون دریافت کند. قیمت و در دسترس بودن ممکن است تغییر کند.

یاهو خالقکیتلین دیوییپیوندها اگر دوست بودیم با شما چت می کردم به روز شدپنجشنبه، 13 ژوئن 2024، ساعت 1:29 بعد از ظهر PDT

برخی از زمینه های دانش بشری آنقدر درهم و برهم است که من جرأت نمی کنم بدون یک راهنمای مجاز وارد آن شوم. "بارداری" از نظر تاریخی در صدر این لیست قرار دارد. اما من فکر می‌کنم نوجوانان و اکران‌ها ممکن است آن را به هم گره بزنند.

آیا تلفن ها و رسانه های اجتماعی مغز نسل بعدی ما را فاسد می کنند؟ آیا نوجوانان امروزی مضطرب‌تر، افسرده‌تر، تنهاتر هستند یا فقط تمایل بیشتری برای بیان این احساسات در جمع دارند؟

این سؤالات به هیچ وجه جدید نیستند، اما از زمان انتشار کتاب «نسل مضطرب جاناتان هایت» در ماه مارس، کمی گیج کننده تر شده اند . (شما بدون شک با این کتاب یا نویسنده آن روبرو شده اید، که دو ماه گذشته را در مصاحبه تلویزیونی/گزیده کتاب/مدار پرفروش زیر پشته سپری کرده اند.) هایت و متحدانش بچه ها را نگه می دارند ، حالشان خوب نیست و تلفن هایشان هم خوب است. تقریباً به طور قطعی و قاطع مقصر است. اما درست زمانی که او شما را متقاعد کرد که بچه‌تان را به آمیش‌ها بفرستید... برخی از مرور مجله‌ها ادعا می‌کنند که ترس‌های او بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است.

با این حال، هنوز ناامید نشوید. برای کمک به ما در حل برخی از این سوالات، من با روانشناس بالینی و استاد دانشگاه براون، ژاکلین نسی، همکاری کرده‌ام تا راهنمای خواندنی جامعی را در مورد رسانه‌های اجتماعی و بحران سلامت روان نوجوانان به شما ارائه دهم.

جکی، که همچنین خبرنامه ارزشمند Substack Techno Sapiens را می نویسد ، یک متخصص مشهور در مورد کودکان، تلفن ها و سلامت روان است. او در این مورد در مقابل کنگره شهادت داده است. او به نوشتن مشاوره رسانه های اجتماعی نوجوانان انجمن روانشناسی آمریکا کمک کرد . در Techno Sapiens، او تحقیقات جدید را باز می کند، ادعاهای ویروسی را بی اعتبار می کند و/یا پیچیده می کند و به موضوعاتی از میم های افسردگی گرفته تا « حرام کردن تلفن » می پردازد.

جکی خودش به عنوان دانشجوی دانشگاه هاروارد به بچه‌ها و فناوری علاقه‌مند شد، وقتی که سفرهای ماجراجویی در فضای باز را هدایت می‌کرد که در میان چیزهای دیگر، دانش‌آموزان دبیرستان را از تلفن‌های مورد علاقه‌شان جدا می‌کرد. (من شک دارم که حتی *بیهوش ترین* راهنمای ماجراجویی هم اکنون چنین جسارتی را انجام دهد.)

او گفت: "خوشحالم که این یک گفتگوی مداوم است - واضح است که فکر می کنم درک آنچه در حال رخ دادن است بسیار مهم است." اما من همچنین نگران این هستم که با تمرکز زیاد روی گوشی‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی، ممکن است فراموش کنیم که به همه چیزهای اساسی دیگر که واقعاً برای سلامت روان کودکان مهم هستند توجه کنیم.»

بدون هیچ مقدمه ای، در اینجا 10 مقاله وجود دارد که هر والدینی باید بخواند تا رابطه پیچیده و ظریف بین سلامت روان نوجوانان ... و صفحه نمایش آنها را بهتر درک کند.

1. « 13 ساله بودن » نوشته جسیکا بنت برای نیویورک تایمز (سپتامبر 2023). هشداری به زنان بالغ حاضر در حضار: روایت غوطه‌ورانه جسیکا بنت از 13 سالگی تقریباً در توانایی خود برای انتقال مجدد اضطراب و درام دختر نوجوان بودن (... اکنون با عوارض جانبی رسانه‌های اجتماعی!) . سه دختر به مدت یک سال در این داستان شرکت کردند و یادداشت های روزانه خود را نگه داشتند و یادداشت های صوتی را که بعداً با روزنامه به اشتراک گذاشتند ضبط کردند. اما تصویری که در نهایت به دست می‌آید، خیلی مربوط به نسلی نیست که توسط تلفن‌هایشان ویران شده است - بلکه نسلی است که با عوامل استرس‌زا (تکلیف شدید مدرسه، بیماری همه‌گیر، پویایی پیام‌های گروهی) مبارزه می‌کند که ممکن است برای نسل X و والدین هزاره‌شان بیگانه باشد.

• چرا جکی آن را توصیه می‌کند: وقتی درباره نوجوانان و رسانه‌های اجتماعی صحبت می‌کنیم، یک صدای کلیدی در گفتگو وجود ندارد - و آن خود نوجوانان است. گاهی اوقات، ما بزرگسالان نیاز داریم که مگافون خود را زمین بگذاریم و کمی گوش کنیم.

• برای برخی دیدگاه‌های بیشتر: واشنگتن پست در سال 2016 داستان مشابهی درباره « عادات رسانه‌های اجتماعی نوجوانان 13 ساله » نوشت. برخی از سؤالات مطرح شده همچنان مرتبط هستند - هرگز زندگی قبل از تلفن‌های هوشمند را به یاد نمی‌آوریم؟ چه اتفاقی می‌افتد وقتی اعتبار اجتماعی که نوجوانان می‌خواهند به «لایک» کاهش یابد؟ - اما بسیاری از آن در حال حاضر به شدت عجیب و غریب احساس می شود.

2. « فیسبوک می‌داند اینستاگرام برای دختران نوجوان سمی است، اسناد شرکت نشان می‌دهد » توسط جورجیا ولز، جف هورویتز و دیپا سیتارامن برای وال استریت ژورنال (سپتامبر 2021). افشاگر فیس‌بوک، فرانسیس هاوگن، بخش عظیمی از اسناد شرکت را در سال 2021 به ژورنال فاش کرد ، که مجموعه‌ای از 17 داستان بمب‌گذاری را به همراه داشت و واکنش‌های جهانی علیه فناوری بزرگ را برانگیخت. با این حال، از بین تمام افشاگری‌های موجود در فایل‌های فیس‌بوک ، این تحقیق - مربوط به تحقیقات داخلی خود شرکت در مورد نوجوانان، افسردگی و تصویر بدن - مسلماً بیشترین شوک و محکومیت را برانگیخت.

• برداشت جکی: ارائه شرکت داخلی «در سراسر جهان شنیده شد! به نظر من، بسیاری از گزارش‌های مربوط به این اسناد، شواهدی را که واقعاً حاوی آن‌ها هستند، اغراق کرده است. با این وجود، بحث در مورد تأثیری که آنها بر این بحث داشته اند دشوار است.

• تحقیقات را انجام دهید: مجله بعداً شش مورد از اسناد فاش شده فیس بوک را منتشر کرد ، از جمله ارائه 41 اسلایدی در مورد دختران نوجوان و تصویر بدن که توجه بسیاری از کنگره را به خود جلب کرد. اما در سایر نظرسنجی ها و گروه های متمرکز، محققان فیس بوک دریافتند که بیشتر نوجوانان احساس می کنند اینستاگرام تأثیر مثبتی بر سلامت روان آنها دارد.

3. « الگوریتم TikTok به فشار دادن خودکشی به کودکان آسیب‌پذیر » توسط اولیویا کارویل برای Businessweek (آوریل 2023). در میان بسیاری از حکایات جالب در این مقاله عمیقاً نگران‌کننده: کارمندان TikTok ظاهراً فایل‌های فیس‌بوک را خوانده‌اند - و بلافاصله نگران این شدند که برنامه آنها خطرات بیشتری برای کودکان و نوجوانان داشته باشد. الگوریتم TikTok به طرز معروفی به مغز کاربران می‌چسبد و آنها را به سمت سوراخ‌های خرگوش هدایت می‌کند که بیشتر آنها را درگیر می‌کند. برای برخی از کاربران جوان، این چالش‌های رقص و ویدیوهای آماده‌سازی است. برای دیگران، این محتوایی است که خودکشی و ناامیدی را تجلیل می کند.

• چرا جکی آن را توصیه می کند: برای اینکه بدانید این بسیار بسیار بد است، نیازی به دکترای روانشناسی بالینی ندارید. پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی نباید محتوای مضر خودکشی را برای کودکان تغذیه کنند. سوال این است: چگونه آن را تعمیر کنیم ... و چه چیزی اینقدر طول می کشد؟

• Down the rabbithole: تحقیقات دیگر نشان داده است که الگوریتم TikTok ویدئوهایی در مورد اختلالات خوردن ، رابطه جنسی و مواد مخدر و شیرین کاری های مرگبار را برای خردسالان تبلیغ می کند.

4. « فیلترهای زیبایی روشی را که دختران جوان برای خود می بینند تغییر می دهند » توسط تیت رایان-موسلی برای بررسی فناوری MIT (آوریل 2021). فیلترهای زیبایی AR و VR اکنون به قدری در همه جا وجود دارند که هرگز نمی توانید واقعاً بفهمید که آیا چهره کسی به اندازه ای که اینستاگرام می گوید جوان، لاغر یا بدون منافذ است یا خیر. با این حال، در سال 2021 - زمانی که چنین فیلترهایی هنوز تازگی داشتند - برخی از محققان هشدار دادند که می توانند برداشت برخی از کاربران از چهره خود را تحریف کنند (... از دیدگاه گسترده تر آنها درباره جوانی و زیبایی چیزی نگوییم).

• چرا کیتلین آن را توصیه می‌کند: من از مثال جکی آموخته‌ام که ارتباط‌های حکایتی بین این نوع چیزها ایجاد نکنم... اما مطمئناً احساس می‌کنم که این قطعه وسواس ژنرال Z را برای مراقبت از پوست، پرکننده‌ها و جراحی پلاستیک پیش‌بینی می‌کند . حس بدی هم داره! مانند - برای من، شخصا. دوران نوجوانی من ممکن است قبل از فیلتر زیبایی به پایان رسیده باشد، اما من از این همه پیری شیر دچار بدشکلی دست دوم شده ام .

• عمق پوست: جیا تولنتینو مقاله متعارف خود را در رسانه های اجتماعی و استانداردهای زیبایی - " عصر چهره اینستاگرام " - در سال 2019 منتشر کرد.

5. « نسل تکان دهنده »، اثر هلن لوئیس برای آتلانتیک (فوریه 2022). در سال 2019، محققان Tourette در سراسر جهان شروع به گزارش یک افزایش شدید و ناگهانی در بیماران کردند - که اغلب با علائم شدید و در سنین غیر معمول تظاهر می‌کردند. این «تیک‌های عملکردی» که به آن‌ها گفته می‌شود، تمایل به بروز متفاوتی نسبت به اختلالات تیک مزمن مانند سندرم تورت دارند – این تیک‌ها در بین دختران شایع‌تر هستند، ناگهانی شروع می‌شوند و حرکات پیچیده‌تری را شامل می‌شوند. اما محققان این افزایش را به محبوبیت اینفلوئنسرهای TikTok با Tourette مرتبط می‌دانند و آن را به‌عنوان طعمی خاص آنلاین از بیماری روان‌زای توده‌ای توصیف می‌کنند.

• چرا کیتلین آن را توصیه می کند: چیزهای کمی در روی زمین جالب تر از بیماری روانی جمعی وجود دارد. توقف کامل (آیا در مورد طاعون رقصنده یا تشویق کننده های LeRoy شنیده اید ؟)

• برداشت جکی: ما تحقیقات بزرگی نداریم که ماهیت واقعی یا شیوع علائم تیک را تایید کند که از طریق TikTok منتشر می شود، اما مطمئناً به نظر من قابل قبول است. و فقط به این دلیل که این تیک های عملکردی علت بیولوژیکی شناخته شده ای ندارند، به این معنی نیست که آنها "ساخته" یا "همه در سر یک نوجوان هستند" - آنها نیاز به تشخیص، درمان متخصص و در بیشتر موارد، بازنگری مجدد دقیق دارند. فید TikTok.

6. « هیچ کس نمی‌داند رسانه‌های اجتماعی با نوجوانان چه می‌کنند » نوشته کیتلین تیفانی برای آتلانتیک (ژوئن 2023). خوب، پس - هر دوی ما با این تیتر ¯\_(ツ)_/¯ که داستان فوراً در تضاد است، سر و صدا می کنیم. ما چیزهای زیادی در مورد آنچه رسانه های اجتماعی با نوجوانان انجام می دهند می دانیم - اما این تأثیرات پیچیده و ظریف هستند و به نوجوان مورد نظر بستگی دارد. این داستان تحقیق را به گونه‌ای گرد هم می‌آورد که افراد عادی بتوانند آن را درک کنند.

• چرا جکی آن را توصیه می کند: من با روزنامه نگارانی که سعی می کنند به این موضوع بپردازند همدلی زیادی دارم. این تحقیق درهم و برهم است و خلاصه کردن آن دشوار است، و بحث‌ها به سرعت به حوزه‌ای منحرف می‌شوند (مثلاً اندازه‌های اثر آماری ، رویکرد تفاوت‌ها در تفاوت‌ها ) که حتی محققان باتجربه نیز در جمع کردن سر خود با مشکل مواجه هستند. با این حال، کیتلین تیفانی این وظیفه را بر عهده دارد.

• اگر شما هم احساس می کنید این کار را انجام می دهید: این مرور ادبیات مشترک، منبع باز و 356 صفحه ای دارای تمایز دوگانه طولانی ترین سند Google است که تا به حال با آن مواجه شده ایم و جمع بندی مفیدی از مطالعات در مورد موضوع رسانه های اجتماعی و ذهنی است. سلامتی جکی می‌گوید: «به‌عنوان یک محقق در این زمینه، این منبع خوبی برای به‌روز ماندن در مورد مطالعات جدید است، اما برای کسی که تقریباً هر ساعت بیداری را صرف بررسی این ادبیات نمی‌کند ، می‌دانم که چگونه ممکن است… زیاد تقریباً به یک عالم کوچک از این موضوع تبدیل شده است: هزاران مطالعه، بحث‌های بی‌پایان، و ظاهراً به راه‌حل نزدیک‌تر نیست.»

7. « اضطراب و افسردگی در بین جوانان اوج می گیرد. هیچ‌کس نمی‌داند چرا ، نوشته دنیل پین برای پولیتیکو (آوریل 2024). پولیتیکو با نزدیک به 30 سیاست گذار مصاحبه کرد و از 1400 پزشک نظرسنجی کرد تا این مرور کلی از بحران سلامت روان نوجوانان را ارائه دهد. برخی از آمارها کاملاً وحشتناک هستند: طبق CDC، از هر پنج کودک یک نفر به خودکشی فکر کرده است. اما راه‌حل‌هایی که مدارس، قانون‌گذاران و سایر ناظران ارائه کرده‌اند چندان امیدوارکننده نیستند.

• چرا کیتلین آن را توصیه می‌کند: به نظر می‌رسد که کل بحث رسانه‌های اجتماعی/سلامت روان نوجوانان گاهی اوقات اینطور فرض می‌شود که بچه‌ها و تلفن‌هایشان به تنهایی، در جاروبرقی‌های بسته‌شده، بدون هیچ استرس‌زا، آسیب‌های روحی یا عوامل پیچیده‌ای وجود دارند. اما دلایل زیادی برای کودکان (و صادقانه بگویم، بزرگسالان!) برای مضطرب و افسردگی در حال حاضر وجود دارد - من از این که این داستان این دیدگاه را گسترده تر می کند، قدردانی می کنم.

• برداشت جکی: در نظرسنجی همراه از ارائه دهندگان سلامت روان، بیشترین تعداد (28٪) معتقد بودند که رسانه های اجتماعی "بزرگترین محرک مشکلات سلامت روان در کودکان" هستند و عواملی مانند رویدادهای خارجی (تیراندازی در مدرسه، تغییرات آب و هوا، جنگ، بی ثباتی سیاسی: 14 درصد و انزوای اجتماعی (13 درصد). این در واقع من را نگران می کند. مسائل مربوط به سلامت روان در کودکان پیچیده است و به ندرت نتیجه یک علت واحد است. من نگران تجربه یک کودک در درمان هستم که به او گفته می شود (به طور صریح یا ضمنی) که تقلاهای آنها کاملاً به دلیل تلفن در جیب است. دقیقاً دستور العملی برای یک رابطه درمانی معتبر نیست .

8. پیچیده است: زندگی اجتماعی نوجوانان شبکه ، توسط danah boyd (فوریه 2014). danah boyd (با حروف کوچک) در مورد نوجوانان و فناوری قبل از اینکه جالب باشد مطالعه و نوشته است. کتاب « پیچیده است» او در سال 2014 استدلال کرد که شاید داستان پیچیده‌تر از «تلفن‌ها = بد» باشد. اگر در کارت رقص ضرب المثل خود جایی برای یک متن 300 صفحه ای و نیمه آکادمیک ندارید، پسر - که اکنون محققی در تحقیقات مایکروسافت و موسس موسسه تحقیقاتی داده و جامعه است - به طور مرتب در Medium وبلاگ می نویسد، جایی که او استدلال می کند که " نوجوانان معتاد به معاشرت هستند، نه به نمایشگرها » و این فناوری تا حد زیادی « مقابله‌ای را که جوانان با آن روبه‌رو هستند، قابل مشاهده کرده است ».

• چرا ما آن را توصیه می کنیم: boyd یک آتشدان در طوفان هایدت است. او به همان اندازه مشتاق این مسائل است، اما در خدمت سرکوب کردن، به جای شعله‌ور ساختن «هراس اخلاقی» فزاینده‌ای است که در اطراف بچه‌ها و پرده‌ها می‌بیند. اگرچه پسر بچه گاهی اوقات برخی از خطرات واقعی را نادیده می گیرد، اما برای هر بزرگسالی که وسوسه می شود همه مشکلات جامعه را به گردن تلفن ها بیاندازد، خواندن آثارش ضروری است.

• نقل قول: «لطفاً لطفاً به جای فناوری، جوانان را متمرکز کنید. آنها به کمک ما نیاز دارند. تکنولوژی خوب، بد و زشت را آینه و بزرگ می کند. این چیزی است که مبارزاتی را که جوانان با آن روبرو هستند قابل مشاهده می کند. اما این نیروی علّی تأثیرات رسانه ای نیست که مردم وانمود می کنند چنین است.»

9. « تیک تاک روح اینترنت LGBTQ شده است »، توسط AO Ohlheiser برای واشنگتن پست (ژانویه 2020). شما نمی توانید آن را از پیوندهای قبلی یا گفتمان های بزرگ متوجه شوید، اما نوجوانان می گویند تجربیات آنلاین آنها ... بسیار مثبت است !! این امر به ویژه در مورد جوانان LGBTQ+ که جوامع گسترده و حامی در پلتفرم هایی از جمله YouTube و TikTok ایجاد کرده اند صادق است . آیا این سوگیری منفی یا نوعی دیگر از هراس نسلی است که ما را وادار می کند تا روی همه چیزهای بد تمرکز کنیم؟

• چرا آن را توصیه می کنیم: یافتن داستان های مثبت در مورد رسانه های اجتماعی و سلامت روان نوجوانان بسیار دشوار است. برو، ما را در این چالش ببر! این در حالی است که - همانطور که جکی سال گذشته بیان کرد - "دختران می گویند رسانه های اجتماعی جنبه های مثبت مهمی دارند، مانند ارتباط با دوستان، کشف چیزهای جدید، و دسترسی به منابع و پشتیبانی."

• اثر همه‌گیر: فضاهای آنلاین برای نوجوانان LGBTQ در طول قرنطینه‌های Covid-19 گسترش یافت، زمانی که بسیاری از شبکه‌های پشتیبانی حضوری خود قطع شدند .

10. « راهنمای نهایی Techno Sapiens برای نوجوانان، تلفن ها و سلامت روان »، توسط ژاکلین نسی برای تکنو ساپینس (آوریل 2024). اگر فقط TL;DR را در همه این موارد می خواهید، این راهنمای عملی و یک مرحله ای برای شما مناسب است. به انتظار بهتر فکر کنید ، اما در مورد نوجوانان و تلفن ها. (همچنین، به راحتی ... بسیار کوتاهتر!)

• به طور خلاصه: «من فکر می‌کنم شانس بسیار خوبی وجود دارد که رسانه‌های اجتماعی به بحران سلامت روان نوجوانان کمک کرده باشند. در عین حال، من فکر می‌کنم بحران‌های بهداشت روانی در مقیاس بزرگ پدیده‌های پیچیده‌ای هستند، که احتمالاً دلایل متعددی وجود دارد، و ما باید مطمئن شویم که با بررسی دقیق به داده‌ها نزدیک می‌شویم. این نکته ظریفی است که به نظر من در گفتگو گم شده است.»

• اما جکی اولین گوشی های بچه هایش را کی می خرد؟!: «ها! من این سوال را زیاد می‌پرسم - من یک بچه تقریباً سه ساله و یک بچه هشت ماهه دارم، بنابراین راه زیادی در پیش داریم. من صادقانه فکر می کنم که فناوری و هنجارهای اطراف آن تا زمانی که ما آن را در نظر بگیریم کاملاً متفاوت خواهد بود. اما اگر مجبور بودم دقیقاً در این لحظه انتخاب کنم، احتمالاً سعی می‌کردم تا بعد از کلاس هشتم در گوشی‌های هوشمند صبر کنم.» منطقی به نظر می رسد!

https://www.yahoo.com/lifestyle/story/10-articles-about-teens-and-social-media-that-every-parent-should-read-202739984.html

هندوستان

خیانت در رابطه؛ پدیده‌ای اتفاقی یا از قبل برنامه‌ریزی شده؟

Copyright Infidelity

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۰۵/۱۱/۲۰۲۴ - ۱۵:۵۴ ‎+۱ گرینویچ

هم‌رسانی این مطلبنظرها

افرادی که خیانت می‌کنند معمولا آن را یک رفتار «لحظه‌ای» توصیف کرده‌اند. اما آیا می‌توان باور کرد که تصمیم برای خیانت به شریک زندگی، واقعا در یک لحظه و بصورتی عجولانه گرفته شده است؟ برخی می‌پرسند که اگر واقعا خیانت به همین سادگی در یک «لحظه» روی می‌دهد، پس چگونه می‌توان امید به پایبندی روابط داشت؟

البته برخی نیز بر این باورند که شرکای وفادار هرگز آسیب‌پذیر نیستند؛ حتی زمانی که با جایگزین‌های وسوسه انگیزی روبرو شوند.

اما واقعیت چیست و تحقیقات در این باره چه می‌گویند؟

در تحقیقی که در این باره از سوی پارواتی وارما و ساوراب ماهشواری در «مؤسسه فناوری هند جودپور» انجام و گزارش آن در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، دو پژوهشگر اقدام به بررسی روند خیانت در میان زنان و مردان کردند و در این چهارچوب نیز به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش‌ها بودند که خیانت چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه حل می‌شود. آنها همچنین سعی کردند انگیزه‌هایی که پشت خیانت پنهان شده را دریابند.

برای این کار، آنها رفتارهای ۴۰ نفر شامل ۲۱ مرد و ۱۹ زن را مورد مطالعه قرار دادند که خودشان اعلام کرده بودند که هنگامی که با کسی دوست بودند (و نه ازدواج) به آنها خیانت کردند.

این دو پژوهشگر دریافتند که خیانت در روابط، هم می‌تواند «خود به خودی» باشد و هم «از قبل برنامه‌ریزی شده باشد».

آنها خیانت «خود به خودی» را نوعی گمراهی توصیف می‌کنند که در لحظه اتفاق می افتد و خیانت «برنامه‌ریزی شده» را تصمیمی که از قبل به خوبی درباره آن فکر شده است.

بر اساس یافته‌های آنها، خیانت «خود به خودی» معمولا با ورود یک جایگزین در رابطه‌ آغاز می‌شود؛ جایگزینی که نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

اما در خیانت «از قبل برنامه‌ریزی شده» یعنی جایی که شریک زندگی وقت داشته تا فکر کند، عواملی خطرآفرینی مانند نارضایتی از رابطه یا ویژگی‌های شخصی فرد، دخیل بوده است.

به همین دلیل برای زوج‌هایی که به دنبال حفظ روابط خود هستند، مهم است کشف کنند که چگونه خیانت از یک ایده به عمل تبدیل شده است.

Related

• خیانت در روابط زن و مرد؛ میزان وفاداری چه کسانی در رابطه عاشقانه کمتر از دیگران است؟
• رابطه اموفیلیا با خیانت؛ اگر خیلی زود عاشق می‌شوید فردی خیانت‌کار هستید؟
• محققان: خیانت دیدن در رابطه باعث ایجاد مشکلات مزمن سلامتی برای فرد می‌شود

اکثر زوج‌ها این را می‌دانند که ترکیبی از عوامل احساسی و موقعیتی معمولا منجر به خیانت فرد می‌شود و تقریبا همه نیز می‌دانند که یک شریک خیانت‌کار معمولا چه نوع احساسات یا رفتارهایی دارد.

وارما و ماهشواری نیز این واقعیت را تصدیق می‌کنند و به همین دلیل خیانت را هر رفتاری می‌دانند که «باعث سلب اعتماد میان دو شریک زندگی یا نقض تعهداتی می‌شود که هرکدام از آنها پذیرفته بودند که رعایت کنند و در قبال دیگری انجام دهند».

نمود خیانت نیز معمولا در رفتارهایی مانند قرار ملاقات‌ها با فرد جایگزین و درنهایت ارتباطات عاطفی یا جنسی خارج از محدوده دو شریک پدیدار می‌شود.

این دو پژوهشگر به بررسی کل فرآیند خیانت نیز پرداختند که شامل نارضایتی از رابطه، ظهور شرکای جایگزین، ارتباط با افراد جایگزین، تحریکات، تصمیم به افشای خیانت، پیامدها و بازتاب‌های پس از خیانت می‌شود.

آنها اولین مرحله این فرآیند را «وجود عوامل خطرآفرین» از جمله نارضایتی از رابطه، همچنین تمایل به «کاوش» توصیف و خاطرنشان می‌کنند که نارضایتی در رابطه‌ می‌تواند ناشی از تعارض بین فردی یا حتی جدایی جغرافیایی باشد و راه را برای رفتن به سراغ گزینه‌های جایگزین هموار کند.

آنها به جنبه‌های عاطفی خیانت نیز می‌پردازند و اینکه فرآیند ارتباط با شریک جایگزین معمولا از مسیر احساس صمیمیت، افزایش مکالمات، کشش جنسی/جسمی و درنهایت راحتی با شریک جایگزین توسعه می‌یابد. این مسأله توضیح می‌دهد که چگونه برای بسیاری از شرکاء، یک رابطه عاطفی مقدم بر یک رابطه فیزیکی است.

به این ترتیب، انگیزه‌های خیانت متنوع است و از نارضایتی تا حواس‌پرتی و بی‌توجهی را شامل می‌شود. داشتن یک رابطه خوب، مستلزم داشتن شریکی است که متعهد به مراقبت از یکدیگر همچنین متوجه رفتارهای خود باشد و از موقعیت‌های اجتماعی که می‌تواند رابطه را به خطر بیندازد، اجتناب کند.

https://parsi.euronews.com/2024/11/05/infidelity-relationship-a-random-phenomenon-or-pre-planned

استرس والدین یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی است

جراح عمومی ایالات متحده در مورد وضعیت استرس والدین هشدار داد و از همه ما خواست که اقدام کنیم.

دکتر ویوک مورتی، جراح عمومی ایالات متحده، توصیه ای در مورد وضعیت فعلی فرزند پروری و استرس بی سابقه و نگرانی های سلامت روانی که والدین با آن مواجه هستند، صادر کرد.

یاهو خالق

کارا گودوین

پنج‌شنبه، 5 سپتامبر 2024، ساعت 7:18 بعد از ظهر PDT

7 دقیقه مطالعه

هفته گذشته، دکتر ویوک مورتی، جراح عمومی ایالات متحده، توصیه‌ای در مورد وضعیت فعلی فرزندپروری و استرس بی‌سابقه و نگرانی‌های سلامت روانی که والدین با آن مواجه هستند، صادر کرد.

گزارش جراح عمومی توضیح می‌دهد که والدین به‌ویژه تحت استرس زیادی هستند و میزان استرس در دهه گذشته افزایش یافته است. این گزارش به یک نظرسنجی در سال 2023 توسط انجمن روانشناسی آمریکا اشاره می کند که نشان می دهد از هر 3 والدین 1 نفر (33٪) به شدت استرس دارند در حالی که تنها 20٪ از جمعیت عمومی این سطح از استرس را گزارش کرده اند. علاوه بر این، این گزارش نشان داد که 41٪ از والدین می گویند که بیشتر روزها آنقدر استرس دارند که نمی توانند کار کنند و 48٪ از والدین می گویند که بیشتر روزها استرس آنها کاملاً طاقت فرسا است . واضح است که این امر پایدار نیست و برای رسیدگی به این وضعیت غیرقابل قبول تغییرات جدی لازم است.

مورتی که پدر و مادر یک کودک 6 ساله و خود کودک 7 ساله است نیز عدم احترام به فرزندپروری در جامعه ما را برجسته کرد. او نوشت: «در جامعه مدرن، فرزندپروری اغلب به عنوان یک شغل کم‌اهمیت و کم ارزش به تصویر کشیده می‌شود. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد.»

اما چرا والدین اکنون بیش از هر زمان دیگری استرس زا هستند؟

این توصیه به عوامل متعددی در سطح استرس والدین اشاره می کند.

1. والدین در ایالات متحده هم ساعات بیشتری از قبل کار می کنند و هم بیشتر از همیشه وقت خود را با فرزندان خود می گذرانند. طبق نظرسنجی استفاده از زمان آمریکا ، ساعات کار برای مادران 28 درصد و برای پدران 4 درصد از سال 1985 تا 2022 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی، زمان صرف شده برای مراقبت مستقیم از کودکان 40 درصد برای مادران و 154 درصد برای پدران افزایش یافته است. اگر فکر می کنید که این "ریاضی ریاضی نیست" و به سادگی ساعات کافی در روز وجود ندارد - درست می گویید. برای دستیابی به این هدف، والدین (به ویژه مادران) زمان کمتری را صرف اوقات فراغت خود می کنند، زمان کمتری را با شریک زندگی خود می گذرانند و ساعات کمتری می خوابند .

2. والدین از نظر مالی دچار مشکل هستند. از هر چهار والدین یک نفر (24٪) گزارش می دهد که در سال گذشته مواقعی وجود داشته است که برای نیازهای اولیه مانند غذا یا اجاره بها پول کافی نداشته است. از هر پنج والدین یک نفر (20٪) گزارش می دهد که در پرداخت هزینه های مراقبت از کودک یا مراقبت های بهداشتی برای خانواده خود با مشکل مواجه شده است. این تعجب آور نیست، با توجه به اینکه هزینه مراقبت از کودکان در ایالات متحده به طور سرسام آوری افزایش یافته است و طبق یک جلسه توجیهی کاخ سفید ، در دهه گذشته 26 درصد رشد کرده است .

3. والدین بسیار نگران سلامت و امنیت فرزندان خود هستند . سه چهارم (74 درصد) والدین گزارش می دهند که احتمال تیراندازی در مدرسه منبع مهم استرس است. از هر پنج کودک، یک کودک دارای نگرانی های بهداشتی خاصی مانند آسم، ADHD، اضطراب، مشکلات رفتاری، ناتوانی های یادگیری یا تاخیر در رشد است) و کودکی که یکی از این مشکلات سلامتی را تجربه می کند، خطر نگرانی های مربوط به سلامت روان را در والدین دو برابر می کند.

4. والدین منزوی و تنها هستند . بسیاری از والدین فاقد حمایت اجتماعی و اجتماعی هستند که استرس را بیشتر می‌کند. در میان تمام والدین، 65 درصد گزارش می دهند که احساس تنهایی می کنند. این رقم در میان والدین مجرد به 77 درصد می رسد، در حالی که تنها 55 درصد از افراد غیر والدین احساس تنهایی می کنند.

   

5. والدین به شدت نگران سلامت روان فرزندان خود هستند . طبق نظرسنجی Pew Research، حدود سه چهارم والدین (76٪) نگران این هستند که فرزندشان در طول زندگی خود با اضطراب یا افسردگی دست و پنجه نرم کند . با توجه به بحران روانی کنونی در میان کودکان، این یک نگرانی کاملاً اساسی است.

6. استرس های بی سابقه دیگری برای والدین وجود دارد. بر اساس نظرسنجی Pew Research، 70 درصد از والدین نیز گزارش می دهند که فرزندپروری در حال حاضر دشوارتر از 20 سال پیش است. به گفته این والدین، دو مورد از مهمترین دلایل این امر رسانه های اجتماعی و فناوری است. به ویژه، والدین نگران هستند که استفاده از رسانه های اجتماعی خطر ابتلا به اضطراب/افسردگی، کاهش عزت نفس، قلدری، فشار همسالان و قرار گرفتن در معرض محتوای صریح را افزایش دهد.

چرا این مهم است؟

والدین نیز مردم هستند و ما باید نگران چنین درصد زیادی از مردم باشیم. استرس و سلامت روان والدین نیز مستقیماً بر نسل بعدی تأثیر می گذارد. تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که یک مراقب اولیه با سلامت روانی ضعیف دارند، دو برابر بیشتر در معرض نگرانی های ذهنی، رفتاری یا رشدی و چهار برابر بیشتر احتمال دارد که مشکلات سلامتی داشته باشند.

پس چه می توان کرد؟

دکتر مورتی خواستار تغییر در سیاست ها و هنجارهای فرهنگی برای کاهش استرس والدین شد. تغییرات خاصی که توصیه شد عبارتند از:

1. گفتمان ملی را تغییر دهید . نیاز به بحث بیشتر در مورد اینکه فرزندپروری چقدر می تواند چالش برانگیز باشد و همه عوامل استرس زا که والدین با آن مواجه هستند وجود دارد. ما باید بدانیم که مراقبت از کودکان یک شغل واقعی است که به همان اندازه هر شغل پولی مهم است. مدارس و سایر سازمان‌های اجتماعی می‌توانند گفت‌وگویی درباره استرس والدین آغاز کنند و به بی‌اعتنایی به نگرانی‌های سلامت روان در والدین کمک کنند.

2. دولت ها و جوامع باید از والدین حمایت عاطفی و عملی کنند. ما به تغییر سیاست ها و مشارکت جامعه به روش هایی نیاز داریم که حمایت عملی و عاطفی را برای والدین فراهم کند. تغییرات خط مشی توصیه شده توسط دکتر مورتی شامل پیش دبستانی جهانی، مرخصی با حقوق خانوادگی و پزشکی، و دسترسی به مراقبت های بهداشت روانی با کیفیت بالا است. ما همچنین به برنامه‌های اجتماعی بیشتری نیاز داریم که فرصت‌هایی را برای والدین فراهم کند تا به روش‌های واقعی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

3. کارفرمایان همچنین باید از والدین شاغل حمایت کنند . کارفرمایان باید سیاست‌ها و برنامه‌هایی ایجاد کنند که از والدین شاغل حمایت کند و تعادل بین کار و زندگی را فراهم کند.

در حالی که همه ما منتظر این سیاست ها و تغییرات سیستمی هستیم، چه کنیم؟

تقریباً همه ما والدین می دانیم که برای کاهش استرس والدین به تغییرات گسترده نیاز است، اما در این بین چه کنیم؟ چگونه استرس امروز خود را برطرف کنیم ؟

1. بپذیرید که فرزندپروری بسیار چالش برانگیز است، به خصوص زمانی که در کشوری مانند ایالات متحده زندگی می کنید که حمایت زیادی از والدین نمی کند. اگر در حال مبارزه هستید، به این دلیل است که در سیستمی قرار دارید که شما را به شکست می کشاند، نه به این دلیل که مشکلی در شما یا فرزندانتان وجود دارد.

2. اهمیت ارتباط را درک کنید. ارتباط با دیگران واقعاً برای کاهش استرس و بهبود سلامت روان بسیار کلیدی است. حتی اگر برای یک والدین پرمشغله حتی یافتن زمانی برای برقراری ارتباط چالش برانگیز است، سعی کنید ارتباط را در روال روزمره خود ایجاد کنید - با یک دوست تلفنی صحبت کنید در حالی که لباس‌ها را تا می‌کنید، قرارهای منظم بازی را با والدین دیگر و فرزندانشان برنامه‌ریزی کنید، دور هم جمع شوید. بعد از اینکه بچه ها به رختخواب رفتند با یک همسایه، با والدین دیگر در پارک صحبت کنید و غیره.

3. خود را در مورد شرایط مختلف سلامت روانی که ممکن است والدین و فرزندان با آن مواجه شوند آموزش دهید و در صورت لزوم از متخصص کمک بگیرید . وب سایت موسسه ملی سلامت روان اطلاعاتی در مورد شرایط رایج سلامت روان در والدین و کودکان مانند اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه دارد. Findsupport.gov همچنین یک منبع رایگان عالی با اطلاعاتی در مورد چگونگی دانستن اینکه چه زمانی به کمک نیاز دارید و چگونه یک متخصص یا برنامه بهداشت روانی را پیدا کنید است. اگر دچار بحران سلامت روانی هستید یا می‌خواهید به خودتان آسیب برسانید، می‌توانید برای پشتیبانی رایگان و محرمانه در ایالات متحده با شماره 988 تماس بگیرید یا پیامک کنید.

4. نوع دیگری از خودمراقبتی را امتحان کنید. این گزارش توصیه می‌کند زمانی را برای مراقبت از خود اختصاص دهید، اما، بیایید صادق باشیم - اضافه کردن مراقبت از خود می‌تواند باری را بر روی فهرست کارهای والدینی که قبلاً غرق شده‌اند احساس کند. اگر والدینی احساس کنند که هر روز صبح ساعت 5 صبح برای ورزش یا مدیتیشن از خواب بیدار می شوند، ممکن است در واقع استرس را افزایش دهند (یا به کم خوابی کمک کنند که باعث استرس می شود). شاید بازنگری در مراقبت از خود مفیدتر باشد. به کارهایی که قبلاً در یک روز انجام می‌دهید و جایی که می‌توانید به شادی یا آرامش اضافه کنید فکر کنید. به عنوان مثال، در طول رفت و آمد به محل کار خود به یک کتاب صوتی یا یک برنامه مدیتیشن گوش دهید، به جای تماشای یک برنامه تلویزیونی، بعد از شام با خانواده خود به پیاده روی بروید، با شریک یا دوست خود کارهایی را انجام دهید تا آنها را سرگرم کننده تر کنید، آشپزخانه را تمیز کنید. در حالی که بچه های شما هنوز بیدار هستند، بنابراین می توانید زودتر به رختخواب بروید، فرزندان خود را در فعالیت هایی که دوست دارید مانند پخت و پز یا باغبانی بگنجانید.

دکتر مورتی پیام اصلی این گزارش را با این جمله خلاصه کرد: «چیزی باید تغییر کند... تربیت کودکان کار مقدسی است. باید برای همه ما مهم باشد.» اکنون زمان تغییر واقعی است تا در نهایت به والدین حمایت شود که شایسته این کار مقدس و مهم است.

کارا گودوین

یاهو خالق

مشاهده نمایه

دکتر کارا گودوین، دکترا، روانشناس بالینی دارای مجوز و مادر چهار فرزند است. او در رشد کودک تخصص دارد و سال‌ها روی روان‌شناسی و علوم اعصاب کودک تحقیق کرده و برای کودکان در هر سنی و آموزش والدین ارائه کرده است. او بنیانگذار Parenting Translator است که تحقیقات علمی اخیر را از طریق یک حساب اینستاگرام، یک خبرنامه در Substack و یک وبلاگ در Psychology Today به اطلاعات مفید، مرتبط و دقیق برای والدین و مراقبان ترجمه می کند. دکتر گودوین همچنین یکی از نویسندگان پرفروش کتاب کودکان با عنوان «وقتی می‌خواهی ضربه بزنی چه کار کنیم» است.

https://www.yahoo.com/lifestyle/story/recent-survey-finds-that-parents-are-overwhelmed-by-emails-025832406.html

چرا انسان ها می بوسند؟ آنچه علم و تاریخ به ما می گوید

داستان خاستگاه بیولوژیکی و فرهنگی واحد محبت انتخابی ما.

زن و شوهر در حال بوسیدن و نگه داشتن ترافیک.

یاهو خالق

شان کرنان

سه شنبه، 23 ژوئیه 2024، ساعت 11:20 صبح به وقت محلی

5 دقیقه مطالعه

مادر رایان به سمت در جلو رفت و ناگهان رو به خواهرش جولی کرد: «نه پسر، امشب. گرفتی؟» اون شب پرستار بچه ما بود.

"البته که نه!" جولی با لبخندی ناامید گفت: مادرش به سختی به عقب خیره شد تا بر این نکته تأکید کند. جولی 16 ساله و بسیار زیبا بود، با چشمانی درشت و موهای بلند قهوه ای مجعد. باید در صف قرار می گرفتی تا او را دوست داشته باشی.

پدر و مادر رایان رفتند و فقط 15 دقیقه بعد، دوست پسر جولی ظاهراً از سقف به داخل خانه رفت. آنها فوراً در استخر مشغول بیرون آمدن بودند. من و رایان با تنفر از پنجره به آنها خیره شدیم. آنها مانند دو ماهی مکنده بودند که در صورت چسبیده بودند.

به وضوح به یاد دارم که فکر می کردم: «چرا مردم می بوسند؟ خیلی عجیب است.» کنجکاوی گیج شده من حداقل تا حدی ناشی از کمبود هورمون های مردانه من بود. اما حتی امروز - هنوز مانند یک عمل غیرعادی به نظر می رسد. چه چیزی می دهد؟ چرا تماس لب به لب را اینقدر دوست داریم؟ چند دلیل وجود دارد.

داستان مبدا

روانشناسان تکاملی استدلال می کنند که آنچه ما امروز به عنوان "بوسیدن" می شناسیم ممکن است از "بوسیدن تغذیه" ناشی شده باشد که تبادل غذای از قبل جویده شده از مادر به نوزاد بود. این یک عمل باستانی است که اغلب در طول فرآیند از شیر گرفتن استفاده می شود. مادر با استفاده از بزاق و جویدن به کودک در قورت دادن و هضم غذا کمک کرد. این روند نیز بسیار شبیه بوسیدن فرانسوی است.

عوامل دیگری نیز در کار هستند. یک نوزاد فقط می تواند 8 تا 10 اینچ جلوی صورت خود را ببیند. بنابراین از سنین پایین، ما می‌توانیم چهره‌ها را با دقتی فوق‌العاده نسبت به سایر حیوانات تشخیص دهیم.

سفیدی چشم ما همچنین برای کمک به تشخیص جهت نگاه از شخص دیگر تکامل یافته است، به طوری که نورون های خاص هنگامی که فردی را تشخیص می دهید که به شما نگاه می کند فعال می شوند (وقتی فرد به شما نگاه می کند خاموش می شوند). چهره ها برای ما بسیار مهم هستند و جزء کلیدی انسجام اجتماعی هستند.

علاوه بر این، سیم کشی ما باعث می شود که رفتاری را به عنوان نوعی پیوند اجتماعی تقلید کنیم (مثلاً کسی که شما را بوسیده است). وقتی این را با انگیزه ما برای جستجوی گرما و راحتی، و تربیت مادری با غذا دادن به بوسه ترکیب می‌کنید، دلیل محکمی برای ریشه‌های بوسیدن دارید - که بسیار بسیار دور برمی‌گردد.

اولین نمونه های مستند از بوسیدن عاشقانه مربوط به عصر برنز، حدود 2500 تا 3500 قبل از میلاد است. روی یک لوح در سال 1900 قبل از میلاد نوشته شده بود: «لب بالای من مرطوب می شود، در حالی که لب پایینم می لرزد! من او را در آغوش خواهم گرفت، او را خواهم بوسید.» قابل توجه است که من این نقل قول را برای شریکم که استاد باستان شناسی عصر برنز است خواندم و اولین چیزی که گفت این بود: «ممکن است مردی باشد که آن را نوشته است – زیرا در آن زمان مونث زیادی به خط میخی نمی نوشتند. "

از اینجا، بوسیدن چنان از نظر فرهنگی ریشه‌دار شد که در نهایت به عنوان راهی برای بستن قراردادهای زناشویی در روم باستان عمل کرد. امروز، یک بوسه مطمئناً چیزی را با شما منعقد می کند، اما به عنوان یک قرارداد قانونی عمل نمی کند. که ما را به دلیل بعدی می رساند.

تست حسی دهان به دهان

سال ها پیش، و بدون اینکه وارد جزئیات شوم، زنی را بوسیدم که با او قرار ملاقات داشتم و خوب پیش نرفت. او نه بد بوسی می کرد و نه مسائل بهداشتی وجود داشت. من حتی کاملا جذب او شده بودم. با این حال، چیزی احساس می‌شود و تجربه از چک پرشور عبور نمی‌کند. اون موقع نفهمیدم

کاملاً ممکن است که بیزاری من به یک مسئله سازگاری ژنتیکی مربوط باشد. یک نظریه نشان می دهد که حواس بویایی ما (بویایی) می تواند سازگاری ایمنی با جفت را تشخیص دهد. افرادی که دارای ژن های MHC هتروزیگوت هستند (به طور خلاصه، ژن های مختلف) تمایل دارند فرزندان سالم تری تولید کنند. دکتر ماریا بیکالو، استاد ایمونولوژی در دانشگاه پارانا در برزیل، گفت: «ممکن است وسوسه انگیز باشد که فکر کنیم انسان ها شریک زندگی خود را به دلیل شباهت هایشان انتخاب می کنند. اما تحقیقات ما به وضوح نشان داده است که این تفاوت ها هستند که باعث تولید مثل موفق می شوند و انگیزه ناخودآگاه برای داشتن فرزندان سالم هنگام انتخاب همسر مهم است.

آنها در مطالعه خود روی 90 زوج متاهل، تفاوت ژنتیکی بسیار بیشتری را در مقایسه با جفت تصادفی 152 زوجی پیدا کردند.

پزشکی قانونی بیولوژیکی در محل کار

تئوری بوسیدن که من بیشتر مجذوب آن هستم مربوط به قرار گرفتن در معرض پاتوژن است . برخی از دانشمندان بر این باورند که انسان‌ها بوسه می‌زنند تا عمدا میکروب‌ها را بین خود منتقل کنند.

ایده این است که زن با بوسیدن خود را در معرض میکروب‌های مرد قرار می‌دهد تا آنتی‌بادی‌هایی تولید کند که به کودک منتقل می‌شود و شانس بقای او را افزایش می‌دهد. اگر به آن فکر کنید منطقی است: لحظه ای که شروع به بوسیدن می کنید، احتمال اینکه شما دو نفر با هم بخوابید به طرز چشمگیری افزایش می یابد. به همین دلیل است که برخی از دانشمندان استدلال می کنند که بوسیدن یک مؤلفه ژنتیکی و غریزی قوی دارد.

استدلال مخالف این است که هنوز فرهنگ‌هایی وجود دارد که بوسیدن وجود ندارد (این در 90٪ فرهنگ‌ها انجام می‌شود). بوسیدن در بسیاری از قبایل آفریقایی و همچنین در بومیان استرالیا وجود نداشت تا زمانی که شهرک نشینان وارد شدند.

ما اغلب دهان بوسیدن را به عنوان ابراز عشق تعیین می کنیم. یک عنصر انتخاب و انتخاب وجود دارد. لب ها و زبان شما از حساس ترین قسمت های بدن شما هستند و برای ایجاد لذت و کاهش استرس طراحی شده اند. بوسیدن پیوندها را به ویژه در لحظات عدم اطمینان افزایش می دهد.

بدن ما ذاتاً می داند که شما خود را در معرض میکروب ها و در برخی موارد خطر فیزیکی با صمیمی بودن با شخصی قرار می دهید. و با این حال - از نظر طراحی، وقتی شخص مناسب را می بوسید، هنوز هم احساس بسیار خوبی دارد.

نتیجه گیری در مورد بوسیدن

ما این تجمل را نداشته ایم که با خالق خود مصاحبه کنیم تا از او بپرسیم چرا می بوسیم. اما تئوری های پشت بوسیدن همچنان اساسی است. این ممکن است از تغذیه بوسه، یک انگیزه بیولوژیکی برای تشخیص مواد شیمیایی از طریق هورمون و بو، برای تقویت آنتی بادی برای کودک - یا به سادگی برای تقویت پیوندهای ما با عزیزان شکل گرفته باشد.

ما تنها گونه ای نیستیم که عاشقانه بوسه می زنیم (بونوبوهای قدرتمند و چند نفر دیگر در این سفر به ما بپیوندند). با این حال، ما این کار را به گونه ای انجام می دهیم که کاملاً منحصر به فرد و دارای اهمیت شخصی است.

به هر حال، کسانی که اولین بوسه خود را داشته اند و در زمان وقوع آن نسبتاً هوشیار بودند - به طور کلی می توانند داستان را به خوبی به خاطر بسپارند. خوب یا بد، فراموش کردن بوسه ها سخت است.

من یک تحلیلگر مالی سابق هستم که از شهر آفتابی تامپا، فلوریدا، نویسنده شدم. من هشت سال پیش شروع به نوشتن کردم و عاشق این حرفه شدم. هدف من ارائه محتوای داستان محور غیرداستانی است تا به ما کمک کند بهتر زندگی کنیم و پتانسیل خود را به حداکثر برسانیم.

https://www.yahoo.com/lifestyle/story/why-do-humans-kiss-what-science-and-history-tells-us-182041250.html

تبلیغات

استرالیا

روند امید به زندگی "نگران کننده" استرالیا

یک مطالعه جدید هشدار داده است که استرالیا یکی از بالاترین نرخ های امید به زندگی در جهان را دارد، اما اگر روند فعلی ادامه یابد، همیشه اینطور نخواهد بود.

استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، همچنان از نظر امید به زندگی عملکرد فوق‌العاده‌ای دارند، اما این تصویر برای افراد زیر 50 سال که امید به زندگی در میان آنها راکد است، چندان خوشایند نیست. منبع: گتی / تصاویر نیمه نقطه

امید به زندگی جهانی در طول قرن گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است و استرالیا در میان کشورهایی با بهترین عملکرد قرار دارد.

اما در طول دو دهه گذشته، برخی از کشورهای پردرآمد به ویژه ایالات متحده و بریتانیا، رکود یا حتی کاهش امید به زندگی را گزارش کرده‌اند.

آیا این می تواند نشان دهنده کاهش گسترده تر پیشرفت های بهداشتی در کشورهای انگلیسی زبان باشد؟

تبلیغات

مطالعه جدید ما امید به زندگی را بین کشورهای انگلیسی زبان و سایر کشورهای با درآمد بالا مقایسه کرد.

ما دریافتیم استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، از نظر امید به زندگی بسیار خوب هستند. اما تصویر برای افراد زیر 50 سال چندان خوشایند نیست - امید به زندگی برای آن گروه جوان راکد است.

چرا امید به زندگی را اندازه گیری کنیم؟

امید به زندگی یک معیار ارزشمند و پرکاربرد برای بررسی روندها و الگوهای سلامت در طول زمان و مقایسه مکان‌ها یا گروه‌های جمعیتی مختلف است.

میانگین سال‌هایی که انتظار می‌رود یک فرد زندگی کند را تخمین می‌زند. این با استفاده از مرگ و میر - یا نرخ مرگ و میر - در گروه های سنی مختلف در یک دوره خاص محاسبه می شود. وقتی میزان مرگ و میر کاهش می یابد، امید به زندگی افزایش می یابد و بالعکس.

نه تنها امید به زندگی در مورد مرگ و میر در یک جمعیت به ما می گوید، بلکه به طور غیرمستقیم معیاری برای سلامت کلی جمعیت است. عمده ترین علل مرگ و میر در کشورهای پردرآمد بیماری های مزمن هستند.

اینها معمولا

چندین سال قبل از مرگ بر سلامت فرد تأثیر می گذارد.

Deaths from melanoma doubles, new research shows

02 Aug 2024, 4:04 am

تحقیقات جدید نشان می دهد مرگ و میر ناشی از ملانوما دو برابر می شود

رکود یا معکوس شدن در امید به زندگی می تواند علائم هشدار دهنده مشکلات سلامتی طولانی مدت و نوظهور باشد.

آمارتیا سن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل نیز به مرگ و میر به عنوان شاخص کلیدی موفقیت و شکست اقتصادی اشاره کرده است. این امر آن را به ابزاری قدرتمند برای محققان و سیاست گذاران تبدیل می کند.

به لطف یک سنت طولانی و تا حد زیادی استاندارد شده در جمع آوری آمار مرگ و میر در کشورهای با درآمد بالا، محققان قادر به انجام مطالعات عمیق و مقایسه ای هستند.

این می تواند به کشف اینکه چگونه علل خاص مرگ در تغییرات امید به زندگی نقش داشته است کمک کند.

کاری که ما انجام دادیم

در مطالعه خود، روندها و الگوهای مرگ و میر را در گروه وسیع تری از کشورهای انگلیسی زبان مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و آنها را با سایر کشورهای پردرآمد مقایسه کردیم.

کشورهای انگلیسی زبان در روندهای اخیر مرگ و میر و علل آن، مانند الگوهای مصرف بیش از حد مواد مخدر و شیوع چاقی، شباهت هایی را نشان داده اند. تجزیه و تحلیل ما بر شش کشور انگلیسی زبان با درآمد بالا متمرکز است: استرالیا، کانادا، ایرلند، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده.

ما آنها را با میانگین 14 کشور پردرآمد و کم مرگ و میر دیگر از غرب اروپا (مانند فرانسه و نروژ) به اضافه ژاپن مقایسه کردیم. این "گروه مقایسه" بود.

ما از داده‌های سال 1970 به بعد از منابع تثبیت شده و جامع داده‌های مرگ و میر با کیفیت بالا استفاده کردیم: پایگاه داده مرگ و میر انسان و پایگاه داده مرگ و میر سازمان بهداشت جهانی.

بیشتر بخوانید

زنده ماندن: راز طول عمر استرالیایی ها

برای هر کشور انگلیسی زبان و گروه مقایسه، ما برآورد کردیم:

• امید به زندگی در بدو تولد
• امید به زندگی نسبی بین 0 تا 50 سال
• باقیمانده امید به زندگی در 50 سالگی
• متوسط ​​طول عمر

نگاهی به میانگین طول عمر به مقایسه مرگ و میر گروه های تولد (افراد متولد شده در همان سال تقویمی) با افزایش سن کمک می کند.

این اندازه گیری نزدیک ترین راه برای تخمین مدت زمان واقعی زندگی افراد در جمعیت های مختلف است و می تواند برای ارزیابی تفاوت در بقای بین جمعیت ها استفاده شود.

ابتدا بررسی کردیم که چگونه سن و علل مرگ در ایجاد شکاف بین کشورهای انگلیسی زبان و گروه مقایسه نقش داشته است. سپس میانگین طول عمر گروه‌های مختلف تولد را مقایسه کردیم.

چیزی که ما پیدا کردیم

در دوره قبل از کووید-19، هم مردان و هم زنان در استرالیا در هنگام تولد امید به زندگی بالاتری در مقایسه با گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان (میانگین بین آن 14 کشور) داشتند.

این موضوع برای مردان در ایرلند، نیوزلند و کانادا نیز صادق بود. با این حال، در بریتانیا و ایالات متحده، امید به زندگی هنگام تولد برای مردان و زنان در مقایسه با گروه غیر انگلیسی زبان کمتر بود.

اما قابل توجه ترین یافته تفاوت مرگ و میر افراد زیر 50 سال در کشورهای انگلیسی زبان در مقایسه با کشورهای غیر انگلیسی زبان بود.

نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر برای افراد زیر 50 سال، امید به زندگی در هنگام تولد را برای هر کشور انگلیسی زبان از جمله استرالیا کاهش داد. خودکشی و مرگ ناشی از مواد مخدر یا الکل دلیل اصلی این روند بود.

بیشتر بخوانید

"هم اکنون زندگی در خطر است": آیا استرالیا برای "بحران مصرف بیش از حد" این دارو آماده است؟

اما استرالیا بالای 50 سال از نظر امید به زندگی برای مردان و زنان عملکرد فوق العاده ای دارد.

استرالیایی‌هایی که در دهه‌های 1930-1960 متولد شده‌اند، احتمالاً بیشتر از افرادی که در گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان و سایر کشورهای انگلیسی زبان هستند، زندگی خواهند کرد.

اما استرالیایی هایی که در دهه 1970 به بعد متولد شده بودند، امید به زندگی کمتری نسبت به گروه مقایسه داشتند.

این بدان معناست که به طور کلی، امید به زندگی در هنگام تولد در استرالیا بالاتر از میانگین برای گروه غیر انگلیسی است. اما وقتی آن را بر اساس سن تقسیم می کنید، نتایج تمایز واضحی را در امید به زندگی با توجه به زمان تولد شما نشان می دهد.

به عنوان مثال، در سال 2017-2019، امید به زندگی مردان بین 0 تا 50 سال در استرالیا 0.3 سال کمتر از میانگین گروه غیر انگلیسی بود، در حالی که امید به زندگی باقی مانده در سن 50 سالگی 1.45 سال بیشتر بود.

Kylie lives with constant pain. Australian doctors are working to offer relief to millions like her

23 Jun 2024, 5:03 pm

کایلی با درد مداوم زندگی می کند. پزشکان استرالیایی در تلاش هستند تا به میلیون ها نفر مانند او کمک کنند

این یعنی چی

مطالعه ما روند نگران کننده ای را برای متولدین دهه 1970 به بعد نشان می دهد. این در همه کشورهای انگلیسی زبان صادق است، حتی قبل از اینکه اثرات منفی همه‌گیری کووید-19 در مکان‌هایی مانند بریتانیا و ایالات متحده در نظر گرفته شود.

در استرالیا، نتایج به تفاوت های قابل توجه نسلی در امید به زندگی در مقایسه با سایر کشورهای با درآمد بالا اشاره می کند.

اگر نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر استرالیایی‌هایی که از دهه 1970 به بعد به دنیا آمده‌اند، در آینده نیز ادامه یابد، احتمالاً افزایش امید به زندگی در استرالیا کاهش خواهد یافت.

بیشتر بخوانید

چگونه استرالیا روند امید به زندگی جهانی COVID-19 را کاهش داد

وضعیت ما به عنوان داشتن

یکی از بالاترین امید به زندگی در هر کشور

کاهش خواهد یافت.

هدف تحقیق ما بررسی روندها و علل بالقوه رکود امید به زندگی، به جای ارائه توصیه‌های سیاستی بود.

اما نتایج نشان می‌دهد که بهبود واقعی می‌تواند از طریق اقداماتی صورت گیرد که نابرابری و معایب ساختاری را کاهش می‌دهد که منجر به پیامدهای بهداشتی ضعیف می‌شود، مانند بهبود دسترسی به آموزش و امنیت شغل و مسکن، حمایت از سلامت روان و ایمنی مرتبط با مواد مخدر، و رسیدگی به

بیماری هایی مانند چاقی و دیابت

تبلیغات

استرالیا

روند امید به زندگی "نگران کننده" استرالیا

یک مطالعه جدید هشدار داده است که استرالیا یکی از بالاترین نرخ های امید به زندگی در جهان را دارد، اما اگر روند فعلی ادامه یابد، همیشه اینطور نخواهد بود.

استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، همچنان از نظر امید به زندگی عملکرد فوق‌العاده‌ای دارند، اما این تصویر برای افراد زیر 50 سال که امید به زندگی در میان آنها راکد است، چندان خوشایند نیست. منبع: گتی / تصاویر نیمه نقطه

امید به زندگی جهانی در طول قرن گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است و استرالیا در میان کشورهایی با بهترین عملکرد قرار دارد.

اما در طول دو دهه گذشته، برخی از کشورهای پردرآمد به ویژه ایالات متحده و بریتانیا، رکود یا حتی کاهش امید به زندگی را گزارش کرده‌اند.

آیا این می تواند نشان دهنده کاهش گسترده تر پیشرفت های بهداشتی در کشورهای انگلیسی زبان باشد؟

تبلیغات

مطالعه جدید ما امید به زندگی را بین کشورهای انگلیسی زبان و سایر کشورهای با درآمد بالا مقایسه کرد.

ما دریافتیم استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، از نظر امید به زندگی بسیار خوب هستند. اما تصویر برای افراد زیر 50 سال چندان خوشایند نیست - امید به زندگی برای آن گروه جوان راکد است.

چرا امید به زندگی را اندازه گیری کنیم؟

امید به زندگی یک معیار ارزشمند و پرکاربرد برای بررسی روندها و الگوهای سلامت در طول زمان و مقایسه مکان‌ها یا گروه‌های جمعیتی مختلف است.

میانگین سال‌هایی که انتظار می‌رود یک فرد زندگی کند را تخمین می‌زند. این با استفاده از مرگ و میر - یا نرخ مرگ و میر - در گروه های سنی مختلف در یک دوره خاص محاسبه می شود. وقتی میزان مرگ و میر کاهش می یابد، امید به زندگی افزایش می یابد و بالعکس.

نه تنها امید به زندگی در مورد مرگ و میر در یک جمعیت به ما می گوید، بلکه به طور غیرمستقیم معیاری برای سلامت کلی جمعیت است. عمده ترین علل مرگ و میر در کشورهای پردرآمد بیماری های مزمن هستند.

اینها معمولا

چندین سال قبل از مرگ بر سلامت فرد تأثیر می گذارد.

Deaths from melanoma doubles, new research shows

02 Aug 2024, 4:04 am

تحقیقات جدید نشان می دهد مرگ و میر ناشی از ملانوما دو برابر می شود

رکود یا معکوس شدن در امید به زندگی می تواند علائم هشدار دهنده مشکلات سلامتی طولانی مدت و نوظهور باشد.

آمارتیا سن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل نیز به مرگ و میر به عنوان شاخص کلیدی موفقیت و شکست اقتصادی اشاره کرده است. این امر آن را به ابزاری قدرتمند برای محققان و سیاست گذاران تبدیل می کند.

به لطف یک سنت طولانی و تا حد زیادی استاندارد شده در جمع آوری آمار مرگ و میر در کشورهای با درآمد بالا، محققان قادر به انجام مطالعات عمیق و مقایسه ای هستند.

این می تواند به کشف اینکه چگونه علل خاص مرگ در تغییرات امید به زندگی نقش داشته است کمک کند.

کاری که ما انجام دادیم

در مطالعه خود، روندها و الگوهای مرگ و میر را در گروه وسیع تری از کشورهای انگلیسی زبان مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و آنها را با سایر کشورهای پردرآمد مقایسه کردیم.

کشورهای انگلیسی زبان در روندهای اخیر مرگ و میر و علل آن، مانند الگوهای مصرف بیش از حد مواد مخدر و شیوع چاقی، شباهت هایی را نشان داده اند. تجزیه و تحلیل ما بر شش کشور انگلیسی زبان با درآمد بالا متمرکز است: استرالیا، کانادا، ایرلند، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده.

ما آنها را با میانگین 14 کشور پردرآمد و کم مرگ و میر دیگر از غرب اروپا (مانند فرانسه و نروژ) به اضافه ژاپن مقایسه کردیم. این "گروه مقایسه" بود.

ما از داده‌های سال 1970 به بعد از منابع تثبیت شده و جامع داده‌های مرگ و میر با کیفیت بالا استفاده کردیم: پایگاه داده مرگ و میر انسان و پایگاه داده مرگ و میر سازمان بهداشت جهانی.

بیشتر بخوانید

زنده ماندن: راز طول عمر استرالیایی ها

برای هر کشور انگلیسی زبان و گروه مقایسه، ما برآورد کردیم:

• امید به زندگی در بدو تولد
• امید به زندگی نسبی بین 0 تا 50 سال
• باقیمانده امید به زندگی در 50 سالگی
• متوسط ​​طول عمر

نگاهی به میانگین طول عمر به مقایسه مرگ و میر گروه های تولد (افراد متولد شده در همان سال تقویمی) با افزایش سن کمک می کند.

این اندازه گیری نزدیک ترین راه برای تخمین مدت زمان واقعی زندگی افراد در جمعیت های مختلف است و می تواند برای ارزیابی تفاوت در بقای بین جمعیت ها استفاده شود.

ابتدا بررسی کردیم که چگونه سن و علل مرگ در ایجاد شکاف بین کشورهای انگلیسی زبان و گروه مقایسه نقش داشته است. سپس میانگین طول عمر گروه‌های مختلف تولد را مقایسه کردیم.

چیزی که ما پیدا کردیم

در دوره قبل از کووید-19، هم مردان و هم زنان در استرالیا در هنگام تولد امید به زندگی بالاتری در مقایسه با گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان (میانگین بین آن 14 کشور) داشتند.

این موضوع برای مردان در ایرلند، نیوزلند و کانادا نیز صادق بود. با این حال، در بریتانیا و ایالات متحده، امید به زندگی هنگام تولد برای مردان و زنان در مقایسه با گروه غیر انگلیسی زبان کمتر بود.

اما قابل توجه ترین یافته تفاوت مرگ و میر افراد زیر 50 سال در کشورهای انگلیسی زبان در مقایسه با کشورهای غیر انگلیسی زبان بود.

نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر برای افراد زیر 50 سال، امید به زندگی در هنگام تولد را برای هر کشور انگلیسی زبان از جمله استرالیا کاهش داد. خودکشی و مرگ ناشی از مواد مخدر یا الکل دلیل اصلی این روند بود.

بیشتر بخوانید

"هم اکنون زندگی در خطر است": آیا استرالیا برای "بحران مصرف بیش از حد" این دارو آماده است؟

اما استرالیا بالای 50 سال از نظر امید به زندگی برای مردان و زنان عملکرد فوق العاده ای دارد.

استرالیایی‌هایی که در دهه‌های 1930-1960 متولد شده‌اند، احتمالاً بیشتر از افرادی که در گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان و سایر کشورهای انگلیسی زبان هستند، زندگی خواهند کرد.

اما استرالیایی هایی که در دهه 1970 به بعد متولد شده بودند، امید به زندگی کمتری نسبت به گروه مقایسه داشتند.

این بدان معناست که به طور کلی، امید به زندگی در هنگام تولد در استرالیا بالاتر از میانگین برای گروه غیر انگلیسی است. اما وقتی آن را بر اساس سن تقسیم می کنید، نتایج تمایز واضحی را در امید به زندگی با توجه به زمان تولد شما نشان می دهد.

به عنوان مثال، در سال 2017-2019، امید به زندگی مردان بین 0 تا 50 سال در استرالیا 0.3 سال کمتر از میانگین گروه غیر انگلیسی بود، در حالی که امید به زندگی باقی مانده در سن 50 سالگی 1.45 سال بیشتر بود.

Kylie lives with constant pain. Australian doctors are working to offer relief to millions like her

23 Jun 2024, 5:03 pm

کایلی با درد مداوم زندگی می کند. پزشکان استرالیایی در تلاش هستند تا به میلیون ها نفر مانند او کمک کنند

این یعنی چی

مطالعه ما روند نگران کننده ای را برای متولدین دهه 1970 به بعد نشان می دهد. این در همه کشورهای انگلیسی زبان صادق است، حتی قبل از اینکه اثرات منفی همه‌گیری کووید-19 در مکان‌هایی مانند بریتانیا و ایالات متحده در نظر گرفته شود.

در استرالیا، نتایج به تفاوت های قابل توجه نسلی در امید به زندگی در مقایسه با سایر کشورهای با درآمد بالا اشاره می کند.

اگر نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر استرالیایی‌هایی که از دهه 1970 به بعد به دنیا آمده‌اند، در آینده نیز ادامه یابد، احتمالاً افزایش امید به زندگی در استرالیا کاهش خواهد یافت.

بیشتر بخوانید

چگونه استرالیا روند امید به زندگی جهانی COVID-19 را کاهش داد

وضعیت ما به عنوان داشتن

یکی از بالاترین امید به زندگی در هر کشور

کاهش خواهد یافت.

هدف تحقیق ما بررسی روندها و علل بالقوه رکود امید به زندگی، به جای ارائه توصیه‌های سیاستی بود.

اما نتایج نشان می‌دهد که بهبود واقعی می‌تواند از طریق اقداماتی صورت گیرد که نابرابری و معایب ساختاری را کاهش می‌دهد که منجر به پیامدهای بهداشتی ضعیف می‌شود، مانند بهبود دسترسی به آموزش و امنیت شغل و مسکن، حمایت از سلامت روان و ایمنی مرتبط با مواد مخدر، و رسیدگی به

بیماری هایی مانند چاقی و دیابت

تبلیغات

استرالیا

روند امید به زندگی "نگران کننده" استرالیا

یک مطالعه جدید هشدار داده است که استرالیا یکی از بالاترین نرخ های امید به زندگی در جهان را دارد، اما اگر روند فعلی ادامه یابد، همیشه اینطور نخواهد بود.

استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، همچنان از نظر امید به زندگی عملکرد فوق‌العاده‌ای دارند، اما این تصویر برای افراد زیر 50 سال که امید به زندگی در میان آنها راکد است، چندان خوشایند نیست. منبع: گتی / تصاویر نیمه نقطه

امید به زندگی جهانی در طول قرن گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است و استرالیا در میان کشورهایی با بهترین عملکرد قرار دارد.

اما در طول دو دهه گذشته، برخی از کشورهای پردرآمد به ویژه ایالات متحده و بریتانیا، رکود یا حتی کاهش امید به زندگی را گزارش کرده‌اند.

آیا این می تواند نشان دهنده کاهش گسترده تر پیشرفت های بهداشتی در کشورهای انگلیسی زبان باشد؟

تبلیغات

مطالعه جدید ما امید به زندگی را بین کشورهای انگلیسی زبان و سایر کشورهای با درآمد بالا مقایسه کرد.

ما دریافتیم استرالیایی‌هایی که بین سال‌های 1930 تا 1969 متولد شده‌اند، از نظر امید به زندگی بسیار خوب هستند. اما تصویر برای افراد زیر 50 سال چندان خوشایند نیست - امید به زندگی برای آن گروه جوان راکد است.

چرا امید به زندگی را اندازه گیری کنیم؟

امید به زندگی یک معیار ارزشمند و پرکاربرد برای بررسی روندها و الگوهای سلامت در طول زمان و مقایسه مکان‌ها یا گروه‌های جمعیتی مختلف است.

میانگین سال‌هایی که انتظار می‌رود یک فرد زندگی کند را تخمین می‌زند. این با استفاده از مرگ و میر - یا نرخ مرگ و میر - در گروه های سنی مختلف در یک دوره خاص محاسبه می شود. وقتی میزان مرگ و میر کاهش می یابد، امید به زندگی افزایش می یابد و بالعکس.

نه تنها امید به زندگی در مورد مرگ و میر در یک جمعیت به ما می گوید، بلکه به طور غیرمستقیم معیاری برای سلامت کلی جمعیت است. عمده ترین علل مرگ و میر در کشورهای پردرآمد بیماری های مزمن هستند.

اینها معمولا

چندین سال قبل از مرگ بر سلامت فرد تأثیر می گذارد.

Deaths from melanoma doubles, new research shows

02 Aug 2024, 4:04 am

تحقیقات جدید نشان می دهد مرگ و میر ناشی از ملانوما دو برابر می شود

رکود یا معکوس شدن در امید به زندگی می تواند علائم هشدار دهنده مشکلات سلامتی طولانی مدت و نوظهور باشد.

آمارتیا سن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل نیز به مرگ و میر به عنوان شاخص کلیدی موفقیت و شکست اقتصادی اشاره کرده است. این امر آن را به ابزاری قدرتمند برای محققان و سیاست گذاران تبدیل می کند.

به لطف یک سنت طولانی و تا حد زیادی استاندارد شده در جمع آوری آمار مرگ و میر در کشورهای با درآمد بالا، محققان قادر به انجام مطالعات عمیق و مقایسه ای هستند.

این می تواند به کشف اینکه چگونه علل خاص مرگ در تغییرات امید به زندگی نقش داشته است کمک کند.

کاری که ما انجام دادیم

در مطالعه خود، روندها و الگوهای مرگ و میر را در گروه وسیع تری از کشورهای انگلیسی زبان مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و آنها را با سایر کشورهای پردرآمد مقایسه کردیم.

کشورهای انگلیسی زبان در روندهای اخیر مرگ و میر و علل آن، مانند الگوهای مصرف بیش از حد مواد مخدر و شیوع چاقی، شباهت هایی را نشان داده اند. تجزیه و تحلیل ما بر شش کشور انگلیسی زبان با درآمد بالا متمرکز است: استرالیا، کانادا، ایرلند، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده.

ما آنها را با میانگین 14 کشور پردرآمد و کم مرگ و میر دیگر از غرب اروپا (مانند فرانسه و نروژ) به اضافه ژاپن مقایسه کردیم. این "گروه مقایسه" بود.

ما از داده‌های سال 1970 به بعد از منابع تثبیت شده و جامع داده‌های مرگ و میر با کیفیت بالا استفاده کردیم: پایگاه داده مرگ و میر انسان و پایگاه داده مرگ و میر سازمان بهداشت جهانی.

بیشتر بخوانید

زنده ماندن: راز طول عمر استرالیایی ها

برای هر کشور انگلیسی زبان و گروه مقایسه، ما برآورد کردیم:

• امید به زندگی در بدو تولد
• امید به زندگی نسبی بین 0 تا 50 سال
• باقیمانده امید به زندگی در 50 سالگی
• متوسط ​​طول عمر

نگاهی به میانگین طول عمر به مقایسه مرگ و میر گروه های تولد (افراد متولد شده در همان سال تقویمی) با افزایش سن کمک می کند.

این اندازه گیری نزدیک ترین راه برای تخمین مدت زمان واقعی زندگی افراد در جمعیت های مختلف است و می تواند برای ارزیابی تفاوت در بقای بین جمعیت ها استفاده شود.

ابتدا بررسی کردیم که چگونه سن و علل مرگ در ایجاد شکاف بین کشورهای انگلیسی زبان و گروه مقایسه نقش داشته است. سپس میانگین طول عمر گروه‌های مختلف تولد را مقایسه کردیم.

چیزی که ما پیدا کردیم

در دوره قبل از کووید-19، هم مردان و هم زنان در استرالیا در هنگام تولد امید به زندگی بالاتری در مقایسه با گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان (میانگین بین آن 14 کشور) داشتند.

این موضوع برای مردان در ایرلند، نیوزلند و کانادا نیز صادق بود. با این حال، در بریتانیا و ایالات متحده، امید به زندگی هنگام تولد برای مردان و زنان در مقایسه با گروه غیر انگلیسی زبان کمتر بود.

اما قابل توجه ترین یافته تفاوت مرگ و میر افراد زیر 50 سال در کشورهای انگلیسی زبان در مقایسه با کشورهای غیر انگلیسی زبان بود.

نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر برای افراد زیر 50 سال، امید به زندگی در هنگام تولد را برای هر کشور انگلیسی زبان از جمله استرالیا کاهش داد. خودکشی و مرگ ناشی از مواد مخدر یا الکل دلیل اصلی این روند بود.

بیشتر بخوانید

"هم اکنون زندگی در خطر است": آیا استرالیا برای "بحران مصرف بیش از حد" این دارو آماده است؟

اما استرالیا بالای 50 سال از نظر امید به زندگی برای مردان و زنان عملکرد فوق العاده ای دارد.

استرالیایی‌هایی که در دهه‌های 1930-1960 متولد شده‌اند، احتمالاً بیشتر از افرادی که در گروه مقایسه غیرانگلیسی زبان و سایر کشورهای انگلیسی زبان هستند، زندگی خواهند کرد.

اما استرالیایی هایی که در دهه 1970 به بعد متولد شده بودند، امید به زندگی کمتری نسبت به گروه مقایسه داشتند.

این بدان معناست که به طور کلی، امید به زندگی در هنگام تولد در استرالیا بالاتر از میانگین برای گروه غیر انگلیسی است. اما وقتی آن را بر اساس سن تقسیم می کنید، نتایج تمایز واضحی را در امید به زندگی با توجه به زمان تولد شما نشان می دهد.

به عنوان مثال، در سال 2017-2019، امید به زندگی مردان بین 0 تا 50 سال در استرالیا 0.3 سال کمتر از میانگین گروه غیر انگلیسی بود، در حالی که امید به زندگی باقی مانده در سن 50 سالگی 1.45 سال بیشتر بود.

Kylie lives with constant pain. Australian doctors are working to offer relief to millions like her

23 Jun 2024, 5:03 pm

کایلی با درد مداوم زندگی می کند. پزشکان استرالیایی در تلاش هستند تا به میلیون ها نفر مانند او کمک کنند

این یعنی چی

مطالعه ما روند نگران کننده ای را برای متولدین دهه 1970 به بعد نشان می دهد. این در همه کشورهای انگلیسی زبان صادق است، حتی قبل از اینکه اثرات منفی همه‌گیری کووید-19 در مکان‌هایی مانند بریتانیا و ایالات متحده در نظر گرفته شود.

در استرالیا، نتایج به تفاوت های قابل توجه نسلی در امید به زندگی در مقایسه با سایر کشورهای با درآمد بالا اشاره می کند.

اگر نرخ نسبتاً بالای مرگ و میر استرالیایی‌هایی که از دهه 1970 به بعد به دنیا آمده‌اند، در آینده نیز ادامه یابد، احتمالاً افزایش امید به زندگی در استرالیا کاهش خواهد یافت.

بیشتر بخوانید

چگونه استرالیا روند امید به زندگی جهانی COVID-19 را کاهش داد

وضعیت ما به عنوان داشتن

یکی از بالاترین امید به زندگی در هر کشور

کاهش خواهد یافت.

هدف تحقیق ما بررسی روندها و علل بالقوه رکود امید به زندگی، به جای ارائه توصیه‌های سیاستی بود.

اما نتایج نشان می‌دهد که بهبود واقعی می‌تواند از طریق اقداماتی صورت گیرد که نابرابری و معایب ساختاری را کاهش می‌دهد که منجر به پیامدهای بهداشتی ضعیف می‌شود، مانند بهبود دسترسی به آموزش و امنیت شغل و مسکن، حمایت از سلامت روان و ایمنی مرتبط با مواد مخدر، و رسیدگی به

بیماری هایی مانند چاقی و دیابت

https://www.sbs.com.au/news/article/australias-worrying-life-expectancy-trend/ok2qet728

جهان

چرا به دیگران کمک می‌کنیم؟ انگیزه کمک کردن را در مغز بجوییم یا در آموزه‌های دینی و تربیتی؟

Copyright کانوا

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۳۰/۰۵/۲۰۲۴ - ۱۹:۲۰

هم‌رسانی این مطلبنظرها

بر طبق نظر ادیان مختلف، مطالعه کتاب‌های آسمانی و سایر منابع در کودکی ما را تشویق به انجام کارهای خوب می‌کند. اما بر اساس یک مطالعه جدید، از خودگذشتگی و تمایل ما به انجام کارهای خوب توسط ناحیه خاصی در مغز ما کنترل می‌شود.

آیا نوع تربیت، باورهای دینی و اخلاقی یا میل به خوب بودن است که ما را وادار به کمک به دیگران می‌کند؟ بر اساس نتیجه مطالعه پژوهشگران بریتانیایی که در ژورنال معتبر «نیچر» به چاپ رسیده است، بررسی تعدادی از بیماران مبتلا به آسیب مغزی نشان داد که از خودگذشتگی و تمایل ما به انجام کارهای خیر توسط ناحیه خاصی در مغز کنترل می‌شود.

آن‌ها مطالعه خود را تحت این عنوان منتشر کردند: «قشر شکمی داخلی پیش پیشانی انسان برای ایجاد انگیزه اجتماعی ضروری است.»

انتخاب میان تلاش کردن یا دریافت پاداش؟

انسان‌ها به صورت روزانه میان تلاش برای انجام کاری همچون رفتن به یک باشگاه ورزشی یا پاداش گرفتن همچون در خانه ماندن یکی را انتخاب می‌کنند. بر طبق این مطالعه تلاش کردن همواره خوشایند نیست: «هرگاه دو عمل پاداش یکسانی را ارائه دهند، اما در عین حال به سطوح مختلف تلاش نیاز داشته باشند، افراد تمایل دارند کاری را انتخاب کنند که به تلاش کمتری نیاز دارد.»

عدم تمایل به تلاش کردن پیامدهای مهمی را بر رفتارهای روزمره دارد و یکی از علائم مربوط به«بی تفاوتی» به عنوان وضعیتی بالینی است که با کاهش انگیزه و ایجاد اختلالات روانی و عصبی متعدد مرتبط است. بنابراین، درک مکانیسم‌های عصبی تاثیرگزار مرتبط با تلاش کردن و یا میل به دریافت مزایا در انجام رفتارهای مطلوب اجتماعی ضروری است.

محققان این پژوهش معتقدند: «رفتارهای مطلوب اجتماعی برای مقابله با چالش‌های جهانی ضروری است. با این حال، کمک به دیگران اغلب نیازمند تلاش است و بسیاری از مردم تمایلی به انجام چنین تلاشی ندارند. پس درک اینکه چگونه مغز ما این تصمیمات خیرخواهانه را پردازش می‌کند بسیار مهم است.»

پروفسور پاتریشیا لاک‌وود، عصب‌شناس اجتماعی در دانشگاه‌های بیرمنگام و آکسفورد در این‌باره نوشت: «فهمیدن این‌که کدام قسمت‌های مغز در مورد کمک‌کردن تصمیم می‌گیرند، از آن جهت مهم است که بفهمیم چگونه افراد ممکن است برای مقابله با چالش‌های بزرگ جهانی مانند تغییرات آب و هوا، بیماری‌های عفونی و درگیری‌های بین‌المللی انگیزه پیدا کنند.»

او و همکارانش برای نخستین‌بار نشان دادند که ناحیه‌ای به نام «قشر شکمی داخلی پیش پیشانی/ vmPFC» نقش مهمی در تشویق افراد به «رفتارهای مطلوب اجتماعی» دارد. مطالعه این ناحیه همچنین برای یافتن رویکردهای جدید در درمان اختلالات مربوط به تعاملات اجتماعی حیاتی است.

روش و نتیجه مطالعه

در این مطالعه، محققان «قشر شکمی داخلی پیش پیشانی/ vmPFC» را به عنوان ناحیه‌ای از مغز که برای تصمیم گیری و عملکردهای اجرایی حیاتی است، مورد بررسی قرار دادند. در حالی که مطالعات قبلی، ارتباط این ناحیه را با تصمیم‌گیری در مورد تلاش و پاداش نشان داده بود، اما ضرورت این ناحیه از مغز را در انجام این عملکردها مشخص نکرده بود.

این مطالعه بر روی سه گروه انجام شد. ۲۵ بیمار مبتلا به آسیب مغزی بر روی قشر شکمی داخلی پیش پیشانی، ۱۵ بیمار با آسیب در سایر قسمت‌های مغز، و ۴۰ شرکت کننده با شرایط سالم.

شرکت‌کنندگان با انجام یک آزمایش تصمیم می‌گرفتند که تا چه حد حاضر به تلاش فیزیکی (فشار دادن یک دستگاه) برای دریافت پاداش (پول) برای خود و یا افراد ناشناس دیگر هستند. این آزمایش به محققان این امکان را داد که تأثیر دریافت پاداش و یا تلاش را بر این قسمت مغز تفکیک کنند.

نتایج مطالعه به وضوح نشان داد که این قسمت فوقانی در مغز در ایجاد انگیزه برای کمک به دیگران ضروری است. بیماران مبتلا به آسیب در این ناحیه مغزی تمایل کمتری به کمک به دیگران داشتند و حتی پس از اینکه تصمیم به کمک گرفتند، نیروی فیزیکی کمتری اعمال کردند و در مقایسه با گروه دیگر پول کمتری برای کمک به دیگران دریافت کردند.

در مرحله بعدی، محققان با استفاده از تکنیک نگاشت علائم ضایعه مناطق نزدیک به این ناحیه را شناسایی کردند و با کمال تعجب متوجه شدند که آسیب به یک منطقه فرعی نزدیک اما متفاوت، تمایل به کمک را در بین افراد بیشتر می‌کرد.

https://parsi.euronews.com/2024/05/30/why-do-we-help-others-do-we-learn-from-religious-family-or-somewhere-in-brain

کارشناسان 6 عبارت دستکاری که خودشیفته ها در طول مشاجره استفاده می کنند را تجزیه می کنند

BuzzFeed

جمعه، 5 آوریل 2024، ساعت 12:46 بعد از ظهر به وقت گرینویچ + 3:30· 7 دقیقه مطالعه

49

تجارت FG از طریق Getty Images

ایجاد اختلاف با شخص دیگری هرگز آسان نیست. اغلب باعث ایجاد احساسات ناخوشایند مانند استرس ، عصبانیت یا غم می شود. اما در حالی که مشاجره معمولاً با هر کسی ناراحت کننده است، برای خودشیفته ها بسیار دشوار است.

مونیکا کوینار ، مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز در Thriveworks در پیتسبورگ ، گفت که خودشیفته‌ها دستکاری می‌کنند و میل به کنترل دیگران دارند و اختلافات را واقعاً ناامیدکننده می‌کنند.

فقط به این دلیل که شما یک تعامل ناخوشایند با شخص دیگری دارید، او را به یک خودشیفته تبدیل نمی کند. به گفته مناهیل ریاز ، روان درمانگر در هیوستون و صاحب مشاوره ریاز در تگزاس، فقط 5-5 درصد از جمعیت ایالات متحده دارای اختلال شخصیت خودشیفته یا NPD هستند. ریاض افزود، در حالی که ممکن است فردی دارای صفات خودشیفتگی باشد - مانند خود محوری یا عدم همدلی - به این معنی نیست که NPD دارد.

جاستین گروسو ، روانشناس ترومای جسمی، از طریق ایمیل به هاف پست گفت ، در عوض، خودشیفتگی زنجیره ای است که از خودشیفتگی سالم متغیر است، که به عنوان «احساس یکپارچه از خود و عزت نفس سالم تا خودشیفتگی بیمارگونه و اختلال شخصیت خودشیفته» تعریف می شود.

گروسو افزود: "کسی با ویژگی های خودشیفتگی پاتولوژیک ممکن است برخی از معیارهای NPD را داشته باشد، اما نه همه." گروسو گفت که این معیارها شامل استحقاق، عدم همدلی، میل به تمجید و تحسین، استثمار دیگران، تکبر و بزرگ نمایی است.

کنار آمدن با این ویژگی ها در یک روز عادی سخت است و زمانی که یک خودشیفته از شما ناراحت است، بسیار سخت تر می شود. از درمانگران خواستیم عبارات و رفتارهایی را که خودشیفته‌ها معمولاً در تعارض استفاده می‌کنند، به اشتراک بگذارند. در اینجا آنها چیست:

1. "شما بیش از حد واکنش نشان می دهید."

اسکای‌شر / گتی ایماژ

گروسو می‌گوید: «هنگامی که با فردی مبتلا به خودشیفتگی بیمارگونه یا NPD صحبت می‌کنید، ممکن است به طور مکرر نگرانی‌های شما را نادیده بگیرند، منحرف کنند، یا احساسات شما را جریحه‌دار کنند تا از مسئولیت‌پذیری در مورد تأثیر آن‌ها بر شما اجتناب کنند.»

کوینار گفت: این ممکن است مانند عباراتی مانند «تو بیش از حد واکنش نشان می‌دهی» یا «تو بیش از حد حساس هستی» به نظر برسد، که می‌تواند برای کنترل روایت استفاده شود، و به شما این احساس را بدهد که خودتان عامل ایجاد مشکل هستید.

گروسو گفت، به جای دو برابر کردن موضع خود، نظراتی مانند این احتمالاً باعث می شود به خود و احساسات خود شک کنید و شکایت خود را پس بگیرید.

2. "من عصبانی نیستم، تو عصبانی هستی."

Realpeoplegroup / Getty Images

گروسو گفت: «افراد مبتلا به خودشیفتگی پاتولوژیک یا NPD از یک مکانیسم دفاعی ناخودآگاه به نام فرافکنی استفاده می کنند که در آن احساسات خود را انکار می کنند و معتقدند که به شخص دیگری تعلق دارند.

گروسو به عنوان مثال عنوان کرد ، بگویید که در وسط دعوا با یک خودشیفته هستید، ممکن است بشنوید که آنها به شما می گویند که شما عصبانی هستید در حالی که فریاد می زنند، جیغ می زنند و چیزهای تحقیرآمیزی می گویند.

او گفت: «افراد مبتلا به خودشیفتگی پاتولوژیک یا NPD احساسات آسیب پذیر خود را به دلیل شرم سمی و فوبیای هیجانی انکار می کنند.

3. «باورم نمی‌شود که داری به من حمله می‌کنی، همیشه سرزنش می‌شوم».

سوپرسایزر / گتی ایماژ

مهم نیست که عزیز شما چقدر اشتباه می کند، او هرگز نمی تواند خود را اینگونه ببیند. در عوض، آنها همیشه قربانی هستند.

کوینار می‌گوید: «خودشیفته‌ها اغلب خود را قربانی می‌بینند که دلیل آن احساس استحقاق عمیق، عزت نفس شکننده و عدم همدلی با دیگران است. این ذهنیت قربانی، خودشیفته‌ها را به این باور می‌رساند که «مداوم مورد ظلم یا بدرفتاری دیگران قرار می‌گیرند».

ممکن است بشنوید که یک خودشیفته جملاتی از این قبیل می گوید: «باورم نمی شود که اینطور به من حمله می کنی. من کسی هستم که همیشه برای همه چیز سرزنش می شوم، حتی زمانی که تقصیر من نیست، یا "هر کاری که می کنم، هرگز به اندازه کافی برای شما خوب نیست. من دائماً مورد انتقاد و قضاوت ناعادلانه هستم.»

کوینار گفت: «خود شیفتگان با نشان دادن خود به عنوان قربانی، می توانند دیگران را برای جلب توجه، همدردی یا کنترل در روابط دستکاری کنند. آنها ممکن است از قربانی شدن درک شده خود به عنوان ابزاری برای جلب حمایت یا تغییر تمرکز از رفتار مشکل ساز خود استفاده کنند.

در نتیجه، آنها می توانند سرزنش و مسئولیت را منحرف کنند و در عوض تقصیر را به گردن شخص یا چیز دیگری بیندازند.

4. "اگر مرا دوست داشتی، این کار را می کردی."

Kinga Krzeminska از طریق Getty Images

به گفته کوینار، در طول یک درگیری، افراد خودشیفته متمایل به دستکاری می شوند. این زبان برای کنترل در نظر گرفته شده است تا آنها بتوانند به آنچه می خواهند برسند.

آنها از زبان قوی مانند ... استفاده خواهند کرد. کوینار توضیح داد که هرگز مرا دوست نداشت.

جملاتی از این دست، ایستادن در برابر فردی را که با او دعوا می کنید سخت می کند، احتمالاً باعث می شود که عقب نشینی کنید و کنترل را به دست او بازگردانید.

5. "تو باید می دانستی که من ناراحت شدم."

Vladorlov / Getty Images

گروسو می‌گوید: «در حالی که بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی و آسیب‌های رابطه‌ای ممکن است معتقد باشند که دیگران باید ذهن آنها را بخوانند، این امر به‌ویژه در افراد مبتلا به NPD برجسته است.

بنابراین، ممکن است بشنوید که فردی مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته می‌گوید: «باید می‌دانستید که من عصبانی هستم»، کاملاً انتظار دارد که احساسات او را پیش‌بینی کنید و بدون هیچ گونه ارتباطی بفهمید که چه احساسی دارند.

گروسو توضیح داد: «جمله ای مانند این ممکن است باعث شود فرد مقابل احساس هوشیاری بیش از حد کند، مثل اینکه روی پوسته تخم مرغ راه می رود.

او خاطرنشان کرد: علاوه بر این، احساس ترس، گناه و تعهد نیز ممکن است حباب کند که قدرت را از فرد ظالم می گیرد.

6. عبارات طولانی که به موضوع دست نمی زند.

شیرونوسوف / گتی ایماژ

ریاض گفت: "این مفهومی به نام "سالاد کلمه" وجود دارد، جایی که آنها ممکن است چیزهایی بگویند که منطقی نیست. او افزود، بنابراین، آنها ممکن است اظهاراتی را منتشر کنند که فقط برای گیج کردن شما به هم متصل نمی شوند.

ریاض گفت: «مثلاً من برای این خانواده همه کار می‌کنم، شما در خانه بنشینید، و من به آینده و کارهایی که می‌توانیم بهتر انجام دهیم فکر می‌کنم و سعی می‌کنم تحصیلاتم را به دست بیاورم». "و آنها فقط ادامه می دهند و ادامه می دهند."

او افزود، در نهایت، فراموش می کنید که چرا حتی دعوا می کنید، زیرا مکالمه بسیار به سمت چپ پیش رفته است.

یک پرچم قرمز جایزه: غالباً مذاکره یا سازش کم است یا اصلاً وجود ندارد.

هنگامی که با شخص دیگری درگیری دارید، معمولاً نوعی مذاکره وجود دارد. ممکن است پس از دعوا در مورد تمیزی، موافقت کنید که زباله ها را بیشتر بیرون بیاورید در حالی که شریک زندگی شما موافقت می کند که میزها را بعد از پخت و پز پاک کند.

این مورد برای کسی که با فردی مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی رابطه دارد صادق نیست. ریاض گفت: «معمولاً هیچ مذاکره ای وجود ندارد، زیرا الگوهای آنها بسیار ناسازگار است.

کوینار خاطرنشان کرد: علاوه بر این، مذاکره یک هدف نیست زیرا این شخص فقط می‌خواهد به مسیر خود برسد. کوینار گفت: "بنابراین، اگر آنها با شما اختلاف نظر دارند، به این دلیل است که بتوانند روایت را کنترل کنند، اوضاع را کنترل کنند."

اگر با یک خودشیفته رابطه دارید، مهم است که مراقب خود باشید.

Wongsakorn Napaeng / Getty Images

در مجموع، برخورد مکرر با فردی که از رفتار کنترل کننده و دستکاری که در بالا ذکر شد استفاده می کند، واقعاً سخت است.

ریاض گفت که برای مقابله با این مشکل مهم است که به دنبال درمان باشید. ریاض گفت: "یک درمانگر خوب به شما کمک می کند تا تشخیص دهید، "وای، به نظر می رسد که شما واقعاً در حال مبارزه هستید، شما هر کاری را که می توانید امتحان می کنید - شاید این شما نباشید." درمان می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که در مورد این رابطه چه کاری انجام دهید و در عین حال تأثیر آن را بر شما پردازش کنید.

کوینار گفت: "شما باید حد و مرزهایی را تعیین کنید تا بتوانید یک رابطه سالم با آن شخص حفظ کنید." اگر این فردی است که باید در زندگی خود داشته باشید، مهم است که برای محافظت از خود در برابر آنها مرزهایی داشته باشید.

ریاض گفت که داشتن یک سیستم پشتیبانی، چه خانواده، دوستان یا یک گروه کلیسا، مهم است. شما به افرادی نیاز دارید که بتوانید روی آنها حساب کنید و در مورد چیزهایی که در زندگی تان می گذرد صحبت کنید. ریاض افزود، اگر این نوع حمایت را ندارید، مهم است که با پیوستن به گروه های محلی، ثبت نام در باشگاه ها و ملاقات با افراد جدید، آن را ایجاد کنید.

وقتی صحبت از خود رابطه سمی به میان می آید، ریاض گفت: «اگر می توانی دور شوی، قطعاً می گویم دور شو. اما او اذعان کرد که انجام این کار همیشه ممکن نیست، مثلاً اگر با فردی که دارای اختلال شخصیت خودشیفته است یا یک رئیس خودشیفته در یک شغل پردرآمد که نمی توانید آن را ترک کنید، پدر و مادر شوید.

ریاض گفت: «بنابراین، یا می‌توانیم دور شویم و هیچ تماسی نداشته باشیم، یا می‌توانیم مرزهای واقعاً قوی داشته باشیم و تماس کم داشته باشیم.

در پایان، مهم است که به نیازهای جسمی و عاطفی خود رسیدگی کنید. گروسو گفت: «درک «چرا» پشت رفتار توهین‌آمیز تأثیر و ماهیت مضر این رفتار بر سلامتی شما را توجیه نمی‌کند.

https://www.yahoo.com/lifestyle/experts-reveal-6-red-flag-091602922.html

عارفان و روانشناسان محبوب چگونگی پایان جنگ در اوکراین را پیش بینی می کنند

آنا کانکلینگ

شنبه، 6 آوریل 2024، ساعت 6:01 صبح به وقت GMT + 3:30· 7 دقیقه مطالعه

7

آنا کانکلینگ/ دیلی بیست

کوستیانتینیوکا، اوکراین—در یک اتاق خواب بزرگ در شرق اوکراین ، زنی هشتاد ساله با لباس حمام صورتی کرکی روی میز کنار تخت خود قوز کرده است. اتاق پر از نمادهای مریم باکره، عیسی مسیح و سنت نیکلاس است، چهره هایی که او معتقد است از او در برابر نفرین های شیطانی و خطرات جنگ محافظت می کند. زن خیره خود را به میزی خیره می کند که با ورق های بازی پر کرده است، از ده چماق گرفته تا ملکه قلب ها. او به من نگاه می کند و می گوید: "تو باید اوکراین را ترک کنی. اگر بمانید در خطر هستید.»

آناستازیا می‌گوید او روانی است و از «توانایی‌های» خود که نقش مهمی در زندگی مشتریانش دارد، امرار معاش کرده است. دو سال تجاوز روسیه برخی از آنها را مشتاق به پاسخگویی به مشکلات روزمره خود، مانند عشق و ثروت کرده است، اما آنها همچنین می پرسند که آیا دلیلی وجود دارد که باید خانه های خود را ترک کنند، مانند یک اشغال در حال ظهور یا اینکه آیا قربانی مستقیم خواهند شد. از جنگ

روی آوردن به عارف

اعتقاد به سحر و جادو خیلی قبل از اینکه روسیه تهاجم تمام عیار خود به اوکراین را آغاز کند در این منطقه رایج بود ، اما از زمانی که درگیری آغاز شد، روانی ها و جادوگران حتی محبوبیت بیشتری پیدا کردند. مردم به کانال‌های یوتیوب، اینستاگرام و تلگرام روی آوردند تا روان‌شناس‌های فرضی را دنبال کنند که پیش‌بینی می‌کنند جنگ چگونه رخ خواهد داد، خطرات آن کجاست و تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. برخی از این حساب‌های رسانه‌های اجتماعی ده‌ها هزار دنبال‌کننده را جذب کرده‌اند که پیش‌بینی‌های کلی را به صورت رایگان مطالعه می‌کنند یا برای مطالعه شخصی زندگی خود هزینه می‌کنند.

یک کانال تلگرامی به نام «ساحره رزمی اوکراینی» بیش از 34000 مشترک دارد و در توضیحات آن آمده است: «پیش‌بینی‌هایی درباره جنگ که قبلاً به آن نبوت می‌گفتند». این کانال که توسط زنی به نام آنا اداره می شود، ادعا می کند که می تواند پیش بینی کند که چه زمانی هشدار حمله هوایی، حملات موشکی و زمان آزادسازی مناطق اشغالی وجود دارد. یکی از پست‌های اخیر ادعا کرد که منطقه دونتسک به تدریج آزاد می‌شود اما با "هزینه گزاف". دیلی بیست با آنا در اکانت تلگرامش تماس گرفت، اما او حاضر به مصاحبه نشد.

در یوتیوب، یک زن جوان با بیش از 160000 دنبال کننده، کارت های تاروت جنگ را می خواند. در ویدئویی از فوریه، این زن به افرادی که پخش زنده او را تنظیم کردند، گفت که اوکراینی‌ها در حال تجربه «فرسودگی گسترده» از جنگ هستند. او پیش‌بینی کرد که قطعی برق در کشور و حملات بیشتری از داخل روسیه رخ خواهد داد، و افزود: «اینجا برای روس‌ها خطر وجود دارد»، همانطور که او به کارت‌ها نگاه می‌کرد.

آناستازیا در اتاق خوابش در شرق اوکراین.

آنا کانکلینگ/ دیلی بیست

آناستازیا نیز ادعا می کند که می تواند وقایع آینده در اوکراین را پیش بینی کند و به من گفت که جنگ در شش ماه آینده به پایان خواهد رسید. او از توضیح بیشتر درباره چگونگی این اتفاق یا اینکه چه کسی برنده خواهد شد، خودداری کرد. در کوستیانتینیوکا، آناستازیا در سرتاسر شهر به خاطر «قدرت‌هایش» شناخته می‌شود. او ادعا می کند که آینده را با عرشه ای از ورق بازی می خواند، اخبار خوب و شگون های خطرناک را برای کسانی که هزینه خواندن او را می پردازند پخش می کند.

آناستازیا ادعا می کند که از دوران کودکی روانی بوده است و می گوید که مادرش قبل از او یکی از روانشناسان بوده است و می افزاید که پسر بالغ او نیز می تواند چنین باشد، اما او از "قدرت" خود "روی می شود". آناستازیا مشتریانی از سراسر اوکراین دارد که به ملاقات او می آیند و برخی از کشورهای اتحادیه اروپا مانند آلمان که با او تماس می گیرند و در حین کشیدن کارت از او سوال می پرسند.

"من به هیچ سوالی نیاز ندارم. همانطور که همه چیز را در کارت‌ها می‌بینم، می‌توانم همه چیز را خودم بگویم و یک نصیحت به آن شخص بدهم.»

در حالی که بیشتر زنان برای دیدن آناستازیا می آیند، او گفت که اخیراً برخی از مردان نیز چنین هستند. او گفت: «اگر مردی قرار است به ارتش برود، می‌توانم به او بگویم که شجاع باشد، و می‌توانم به او دلداری بدهم که زنده و سالم برمی‌گردد، اما به شرطی که کارت‌ها این را نشان دهند. یک بار، روانی ادعا می کند که او در خواب دیده است که در آن موجودی به او گفته است که اجازه دارد با کمک کارت های بازی خود، آینده را پیش بینی کند.

در حالی که من با آناستازیا صحبت می کنم، پشت اتاق ایستاده است، همسایه او، زنی به نام گالینا ترتیاک که با دو پسر و فرزندانش درست روبروی خانه روانی زندگی می کند. گالینا به مدت 15 سال به دیدن آناستازیا رفته است و در مورد موضوعات مختلف از تجارت خود گرفته تا خانواده اش سؤالاتی پرسیده است. او می گوید که هر آنچه آناستازیا گفته است محقق شد، اما نه آنطور که گالینا فکر می کرد. او گفت: «این در زمان‌های مختلف، گاهی روز بعد، گاهی در ماه یا سال آینده به واقعیت می‌پیوندد.

من یک بار در ماه از او می پرسم که آیا ما نیاز به ترک [Kostiantynivka] داریم. آیا خطری وجود دارد؟» گالینا گفت، در حالی که صداهای انفجار از دور شنیده می شد. او افزود: «او گفت خوب است که در خانه بمانیم، و [جنگ] به زودی تمام خواهد شد».

تاریخچه جادو

کشورهای اروپای شرقی سابقه ای طولانی در شفا دهندگان، جادوگری و روشن بینی دارند. در اوکراین، اولین رکورد پیشگویان بت پرست به کیف قرون وسطی، از سال 912 تا 1024 برمی گردد . «اشاره به شیطان پرستی و جادوگران» در هر دو کشور.

این افراد که ادعا می‌کردند قدرت جادویی دارند، سابقه‌ای در اوکراین داشتند. گاهی اوقات این اعمال جادویی اغلب به مسیحیت ارتدوکس گره خورده بود و به عنوان یک مزیت برای شهر آنها در نظر گرفته می شد، جایی که می توانستند به یافتن افراد گمشده در جنگل ها کمک کنند یا برای شفای اجساد بیمار دعا کنند. در زمان‌های دیگر، تمرین‌کنندگان را شیطان پرستان، ضرب و شتم یا سوزانده می‌شدند، زیرا اعتقاد بر این بود که آنها عامل مرگ و نابودی محصولات در روستاهایشان هستند.

در دوران اتحاد جماهیر شوروی، Worobec گفت که عمل جادوگری به اجبار در زیر زمین انجام می شد، بنابراین می توانست بدون مزاحمت توسط حزب کمونیست زنده بماند. Worobec گفت: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بخش هایی از اوکراین و روسیه شاهد تجدید حیات در اعمال معنوی بودند. افرادی که ادعا می‌کردند توانایی‌های ماوراء طبیعی دارند، بار دیگر مورد جستجو قرار گرفتند و اغلب زمانی که منطق و عقل شکست می‌خوردند، پاسخی پیدا می‌کردند. Worobec گفت که پس از سال 1991، مردم شروع به بازگشت به تاریخ خود در کار با درمانگران ایمان، جادوگران و روان‌شناسان در اوکراین کردند و گفت: "مادران و مادربزرگ‌ها طب سنتی را در برخی از اعمال روزانه خود زنده نگه داشته بودند."

Worobec گفت: از زمان همه‌گیری کووید-19، علاقه به توانایی‌های جادویی در سراسر اروپای شرقی افزایش یافته است، جایی که کارت‌های تاروت، خواندن روان‌خوانی و اعتقادات به عارفان رایج‌تر شده‌اند. در حالی که جنگ در اوکراین وارد سومین سال خود می شود، مردم حتی بیشتر مشتاق یافتن پاسخ بوده اند.

Worobec گفت: "مردم واقعاً شروع به ناامید شدن کرده اند." «در این زمان وحشتناک این جنگ وحشیانه، [هیچ] حس کنترلی وجود ندارد - چه کسی ناپدید می شود، چه کسی مورد تجاوز قرار می گیرد، چه کسی شکنجه می شود؟ من تعجب نمی کنم که اوکراینی ها به منابع دیگر کمک روی می آورند.

روان دونباس

نقاشی های مذهبی در خانه آناستازیا در شرق اوکراین.

آنا کانکلینگ/ دیلی بیست

آناستازیا در خانه اش اصرار داشت که درباره زندگی شخصی من و مترجمم سوال بپرسد. او به من گفت که باید به مدت شش ماه از اوکراین خارج شوم، تا زمانی که ظاهراً جنگ تمام شود، و من در خطر هستم و اگر بمانم ممکن است آسیب ببینم. او گفت که من باید به خانه بروم، به شهر نیویورک، و صبر کنم تا جنگ تمام شود، سپس اگر بخواهم می توانم برای همیشه به اوکراین بروم.

او در حالی که کارت‌ها را به هم می‌زد گفت: «اگر خطری دیدم، باید به آن شخص هشدار دهم، و اگر آن شخص مرا باور کند و با دقت رفتار کند، ممکن است این شخص را نجات دهم.» او ادعا می‌کند که هرگز به مردم نمی‌گوید که می‌توانند بمیرند، و معتقد است که اگر این کار را بکند، می‌تواند محقق شود.

همانطور که ما صحبت می کردیم، آناستازیا همچنین سعی کرد به زندگی عاشقانه مترجم من، سرگئی نگاه کند و گفت که یک "ملکه الماس" در زندگی او وجود دارد و باید از او دور بماند.

قبل از ترک خانه، آناستازیا اصرار داشت که با نقاشی سنت نیکلاس، معجزه گر، بالای تخت او روبرو شوم که دعا می کند و از من محافظت می کند. او در حالی که جلوی من صلیب را تقلید می کرد، گفت: «آنا را از بمباران، گلوله باران و همه بدبختی ها نجات دهید.

از Worobec پرسیدم که آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد این روانی ها قدرت واقعی دارند؟ او گفت که مهم نیست افرادی که فرهنگ معنوی اروپای شرقی را مستند می‌کنند، مهم‌تر این است که جامعه چه اعتقادی دارد: «ما باید بتوانیم جهان را از چشم آنها ببینیم. من فکر می کنم کسی که شهرت آن طولانی است قابل اعتمادتر است. اگر او به او احترام بگذارد، فکر می‌کنم با کسی که در یک ویدیو قرار دارد متفاوت است.»

https://www.yahoo.com/news/popular-mystics-psychics-predict-war-023115182.html

پس از اینکه بایدن ادعا کرد اخیراً با رهبر سابق فرانسه ملاقات کرده است، KJP از سؤال در مورد سلامت روانی طفره می رود.

بردفورد بتز

چهارشنبه، 7 فوریه 2024، ساعت 2:36 بامداد به وقت گرینویچ + 3:30· 3 دقیقه مطالعه

65

کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید، روز سه‌شنبه پس از اینکه رئیس‌جمهور امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه را با فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور سابق فرانسه، که نزدیک به 30 سال از دنیا رفته است ، اشتباه گرفت، از سؤالی درباره سلامت روحی و جسمی بایدن طفره رفت.

این گاف در جریان یک کمپین در روز یکشنبه در لاس وگاس رخ داد . رئیس جمهور در حال یادآوری دیداری بود که با مکرون در اجلاس سران G7 در انگلیس داشت، اندکی پس از آن که وی در سال 2021 بر کاخ سفید نشست.

کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید، در جریان کنفرانس خبری روزانه در کاخ سفید در 6 فوریه 2024 صحبت می کند.

اما بایدن به جای ماکرون، نام «میتران» را که بین سال‌های 1981 تا 1995 رئیس‌جمهور فرانسه بود و در سال 1996 درگذشت، کنار گذاشت.

پیتر دوسی، خبرنگار فاکس نیوز، روز سه‌شنبه این سوال را مطرح کرد که چگونه رئیس‌جمهور می‌تواند طیف وسیعی از رای‌دهندگان را که نگران سلامت جسمی و روانی او هستند، پس از بیان این نظرات متقاعد کند.

پرزیدنت بایدن در یک رویداد مبارزاتی در مرکز اجتماعی پیرسون در لاس وگاس در 4 فوریه 2024 سخنرانی می کند.

ژان پیر که به وضوح عصبانی به نظر می رسید، به دوسی گفت: "من حتی با شما از آن سوراخ خرگوش پایین نمی روم، قربان. ما می رویم."

"سوراخ خرگوش چیست؟" دوسی پرسید.

ژان پیر گفت: "شما رئیس جمهور را در وگاس، در کالیفرنیا دیدید. شما رئیس جمهور را در کارولینای جنوبی دیدید. او را در میشیگان دیدید. من فقط آن را آنجا می گذارم."

تاریخ دانی که تقریباً هر برنده انتخابات را از سال 1984 به درستی پیش بینی کرده بود، فاش می کند که چه کسی احتمالاً در سال 2024 برنده می شود

بعداً در کنفرانس مطبوعاتی، خبرنگاری از ژان پیر خواست تا به انتقاداتی مبنی بر اینکه بایدن در دوران ریاست جمهوری خود به مراتب کمتر از اسلاف خود مصاحبه کرده است، پاسخ دهد. این خبرنگار خاطرنشان کرد که در جریان میزبانی بایدن از اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، هیچ کنفرانس مطبوعاتی برنامه ریزی نشده بود، و همچنین قرار نبود رئیس جمهور در جریان سوپربول مصاحبه ای انجام دهد.

خبرنگار گفت: «باز هم به نظر می رسد که ما در یکی از این موارد هستیم که رئیس جمهور با مطبوعات ارتباط برقرار نمی کند.

ژان پیر با به چالش کشیدن این تصور که رئیس جمهور با مطبوعات ارتباط برقرار نمی کند، گفت: "در جریان باشید. این پاسخ شماست."

خبرنگار با اشاره به اینکه بایدن کمتر از نیمی از مصاحبه هایی را که پیشینیانش در این مقطع از ریاست جمهوری انجام داده اند، عقب نشینی کرد.

ژان پیر گفت که رئیس جمهور به روش های غیرسنتی ارتباط برقرار می کند. ژان پیر در مورد اینکه چرا رئیس جمهور مصاحبه ای با سوپربول انجام نمی دهد - از دست دادن "مخاطب انبوه در یک سال انتخابات" - گفت مردم "می خواهند بازی را ببینند."

ژان پیر گفت: «رئیس‌جمهور راه‌های بسیار دیگری برای برقراری ارتباط با آمریکایی‌ها، میلیون‌ها آمریکایی در آنجا پیدا خواهد کرد. و ما آن راه‌ها را برای انجام آن، در جایی که فکر می‌کنیم زمان مناسب است، پیدا خواهیم کرد.»

رؤسای جمهور سال هاست که مصاحبه های از پیش ضبط شده ای با شبکه های پخش کننده بازی قهرمانی NFL انجام داده اند. این بازی امسال توسط CBS پخش می شود. این رویه با شروع دوره اول ریاست جمهوری اوباما ثابت شد، اگرچه رئیس جمهور سابق ترامپ در سال 2018 از مصاحبه NBC صرف نظر کرد .

سال 2024 دومین مصاحبه متوالی سوپربول خواهد بود که بایدن آن را رد کرد.

https://www.yahoo.com/news/kjp-dodges-biden-mental-health-230606970.html

اخبارجهانایالات متحده امریکا

آنقدر دست‌هایش را می‌شست که به خون می‌افتادند؛ زن وسواسی چگونه درمان شد؟

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۰۵/۰۲/۲۰۲۴ - ۱۴:۱۴

هم‌رسانی این مطلبنظرها

امبر پیرسون در زندگی روزمره خود به هر چیز که دست می‌زد احساس کثیفی می‌کرد و چاره آن را شستشوی مکرر می‌دید تا جایی که پوست دستهایش به همین خاطر از بین رفته بودند. این رفتار نتیجه ابتلا به اختلال ناتوان‌کننده‌ای بود که با عنوان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) شناخته می‌شود.

این زن آمریکایی که به بیماری صرع نیز مبتلا است، حالا اما به لطف کاشت یک ایمپلنت مغزی انقلابی از ناحیه هر دو اختلال درمان شده است.

این زن ۳۴ ساله به خبرگزاری فرانسه گفت: «من حالا دارم زندگی روزمره خودم را می‌کنم و این باورنکردنی است. قبلاً مدام در ذهنم نگران وسواس‌هایم بودم.»

در ماه‌های اخیر ایمپلنت‌های مغزی شرکت نورالینک، متعلق به ایلان ماسک، سر و صدای زیادی به پا کرده است. دانشمندان امید دارند که این تراشه‌ها در نهایت به مردم اجازه دهد تنها با فکر کردن بتوانند گوشی هوشمند خودشان را کنترل کنند.

با این حال این تنها کاربرد چنین ایمپلنت‌هایی نیست. در واقع ایده قرار دادن تراشه در مغز چیز جدیدی نیست و برای دهه‌ها پزشکان می‌دانستند که تحریک الکتریکی دقیق می‌تواند بر نحوه عملکرد مغز تأثیر بگذارد.

چنین تحریک مغزی عمیقی در درمان بیماری پارکینسون و سایر اختلالات موثر بر حرکت، از جمله صرع، استفاده می‌شود.

• برای اولین‌بار ایمپلنت مغزی قدرت ارتباط را به بیمار فلج بازگرداند
• شرکت نورالینک ایلان ماسک اولین تراشه مغزی را در سر یک انسان کاشت

پزشکان در مورد اخیر ابتدا در نظر داشتند یک تراشه ۳۲ میلی‌متری را برای درمان تشنج‌های حاصل از صرع خانم پیرسون در مغز او بکارند. با این حال خود او پیشنهاد کرد که اگر امکانش هست، از این تراشه برای درمان اختلال وسواس‌اش هم استفاده شود.

احمد رسلان، جراح مغز و اعصاب در دانشگاه اورگان پورتلند، در این باره می‌گوید: «او گفت خب، شما وارد مغز من می‌شوید و این سیم را می‌گذارید و من هم اختلال وسواس دارم. پس آیا می‌توانید یک سیم هم برای آن بگذارید؟»

دکتر رسلان اضافه کرد: «و می‌دانید، خوشبختانه ما این پیشنهاد را جدی گرفتیم.»

پیش از این مطالعاتی در مورد استفاده از تحریک عمیق مغز برای افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-اجباری انجام شده بود، اما هرگز چنین روشی با درمان صرع ترکیب نشده بود.

پزشکان برای این کار در ابتدا با خانم پیرسون کار کردند تا ببینند وقتی او در یک حلقه وسواسی گرفتار می‌شود دقیقاً چه اتفاقی در مغز او می‌افتد. این کارها شامل قرار دادن او در معرض عوامل استرس‌زای شناخته‌شده (نظیر صرف غذاهای دریایی) و ثبت نشانگرهای الکتریکی مغزی بود.

به این ترتیب آنها توانستند به طور موثری فعالیت مغزی مرتبط با اختلال وسواس فکری-اجباری را جدا کنند. سپس پزشکان ایمپلنت او را طوری پیکربندی کردند که به آن سیگنال خاص واکنش نشان دهد.

دکتر رسلان با بیان اینکه ایمپلنت کاشته شده تنها دستگاهی در جهان است که دو اختلال را درمان می‌کند، گفت: «این ایمپلنت به طور مستقل برنامه‌ریزی شده است. بنابراین برنامه برای صرع از برنامه برای اختلال وسواس متفاوت است.»

حدود ۸ ماه طول کشید تا تفاوت قابل توجهی در وضعیت امبر پیرسون مشاهده شود. با این حال به تدریج عادات دست‌و‌پاگیری که از سال‌های نوجوانی با آنها درگیر بود و هر روز ۸ تا ۹ ساعت از وقتش را می‌گرفت، شروع به فروکش کرد.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

موارد پایان‌ناپذیر چک‌لیست‌های او همچون اطمینان حاصل کردن از بسته بودن پنجره قبل از خواب و شستن مداوم دست‌ها، در مجموع به حداکثر ۳۰ دقیقه در شبانه‌روز کاهش پیدا کردند و ترس از سرایت آلودگی ناشی از غذا خوردن با دیگران نیز اکنون در او از بین رفته است.

خانم پیرسون می‌گوید: «من دوباره خوشحال و هیجان‌زده هستم که بیرون می‌روم، زندگی می‌کنم و با دوستان و خانواده‌ام هستم. این چیزی بود که سالها از آن محروم بودم.»

دانشمندان اکنون در حال مطالعه هستند تا دریابند چگونه می‌توان این روش را به طور گسترده‌تر به کار برد. تنها در ایالات متحده حدود ۲.۵ میلیون نفر از اختلال وسواس فکری-اجباری‌ رنج می‌برند.

https://parsi.euronews.com/2024/02/05/us-patient-used-to-wash-her-hands-until-they-bled-cured-after-brain-implant-treats-epileps

آیا مخ‌زنی زن و مرد پایه‌ای علمی و شگردی ثابت دارد؟

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۲۸/۰۱/۲۰۲۴ - ۰۷:۰۰

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالعه‌ای که توسط روانشناسان دانشگاه علم و صنعت نروژ انجام شد، ادعا می‌کند که موثرترین شگردهای عشوه ‌آمدن را برای مردان و زنان پیدا کرده است.

عشوه آمدن در بیشتر موارد به عنوان اولین قدم شما برای وارد شدن به یک رابطه معنادار با فرد مورد نظرتان است، اما ممکن است همیشه آنطور که برنامه‌ریزی می‌کنید پیش نرود.

همه ما شانس خود در عشوه آمدن را امتحان کرده‌ایم و ممکن است بدجوری هم شکست خورده‌ باشیم و مسلم است که پس از هر بار رد شدن، رغبت ما برای دفعه بعد کمتر شده است.

به هر حال درست است که عدم توفیق در عشوه آمدن هم جزئی طبیعی از زندگی است، اما دانشمندان شگردی را که ممکن است به شما کمک کند تا اصطلاحا مخ طرف را بزنید، دریافته‌اند.

برای اینکه بدانید کارشناسان و محققان روابط بین فردی کلید موفقیت‌ در عشوه آمدن را در چه می‌دانند می‌توانید نوشتار زیر را مد نظر داشته باشید.

تا دلتان بخواهد در عشوه آمدن برای یک نفر شگرد وجود دارد

قبل از اینکه به سراغ نتیجه مطالعه علمی برویم باید بدانید که راه‌های بسیار متفاوتی وجود دارد که می‌توانید در عشوه آمدن از آن‌ها استفاده کنید.

یک کارشناس دوستیابی به نام کریس پلینز می‌گوید: «شما می‌توانید از طرف مقابل تعریف کنید، یا سرنخ‌های غیرکلامی مانند انداختن پا روی پا و تکان سر» را به کار ببرید.

کوین دارنه نویسنده کتاب «چگونه از اولین قرارهای بد پیشگیری کنیم» معتقد است که لبخند زدن، ارتباط چشمی و لمس اتفاقی کوتاه نیز می‌تواند هنگام عشوه آمدن شما را به سر منزل مقصود برساند.

مایک اندرسون، کارشناس دوستیابی می‌گوید: «اگر می خواهید بدانید که عشوه شما جواب داده است، باید به دنبال نشانه‌هایی باشید که مشخص می‌کند طرف مقابل نیز به شما علاقه‌مند است.

این نشانه‌ها ممکن است شامل تقلید زبان بدن شما باشد، یا اینکه به شوخی‌های شما بخندند حتی اگر خیلی خنده‌دار نباشند، یا ارتباط چشمی طولانی مدت برقرار کنند. اگر باز هم مطمئن نیستید، راحت از طرف مقابل بپرسید! به هر حال عشوه آمدن باید سرگرم کننده و آسان باشد، پس، از ریسک کردن نترسید.»

اما اگر می‌خواهید یک مزیت افزوده داشته باشید، یک چیز خاص وجود دارد که باید به خاطر داشته باشید و این مورد بخصوص توسط اعضای یک گروه تحقیقاتی نیز ثابت شده است.

شگردی که همیشه جواب می‌دهد

یک روش عشوه آمدن وجود دارد که ممکن است بهتر از بقیه شگردها جوابگو باشد. مطالعه جدیدی که در ماه مارس در مجله «روانشناسی تکاملی» منتشر شد، به دنبال تعیین اثربخشی شگردهای مختلف عشوه آمدن برای هر دو جنس بود.

به همین منظور، روانشناسان دانشگاه علم و صنعت نروژ بیش از ۴۰۰ شرکت کننده از نروژ و بیش از ۵۰۰ شرکت کننده از ایالات متحده را جمع کردند و از آن‌ها خواستند به پرسشنامه‌های تصادفی آن‌ها پاسخ دهند.

طبق این مطالعه، «خندیدن یا قهقهه زدن در واکنش به شوخی‌های طرف مقابل یکی از شگردهای مؤثر در عشوه آمدن برای هر دو جنس زن و مرد است.»

محققان در مطالعه خود توضیح داده‌اند که «شوخ طبعی از سوی مردان موثرتر است بخصوص اینکه در بستر آشنایی طولانی‌مدت باشد، و زمانی که شوخ طبعی توسط زنان در بستر آشنایی‌های کوتاه مدت استفاده می‌شود کمترین اثربخشی را نشان می‌دهد.

با این حال، پاسخ دادن به شوخ طبعی طرف مقابل از طریق خنده می‌تواند به یک اندازه برای زنان و مردان اثرگذار باشد. خندیدن به شوخی‌های دیگران، صرف نظر از اینکه چه کسی هستند، به عنوان عشوه آمدن موثر تلقی می‌شود.»

محققان در نمونه آماری خود از دانشجویان ایالات متحده و نروژ که همگی دگرجنس‌گرا بودند استفاده کردند. به شرکت‌کنندگان داوطلب پرسش‌نامه‌هایی ارسال شد که از آن‌ها خواسته شد تا میزان مؤثر بودن ۴۰ نوع عشوه آمدن را هنگام جستجوی یک رابطه کوتاه‌مدت یا بلندمدت و بر اساس این‌که مرد یا زن بودند را ارزیابی کنند.

محققان همچنین به سطوح برون گرایی خود شرکت کنندگان، سن، میزان مذهبی بودن آنها، میزان تمایل آنها برای برقراری یک رابطه و همچنین میزان علاقه آن‌ها برای عضویت در سایت‌های دوستیابی نیز توجه داشتند.

عشوه آمدن به هدف شما از رابطه و مدت زمان آن بستگی دارد؟

عکس تزئینیکانوا

لیف ادوارد اوته‌سِن کنیر، استاد روانشناسی در دانشگاه علم و صنعت نروژ در این رابطه توضیح داد: «آنچه در عشوه آمدن بیش از همه مؤثر است به جنسیت شما بستگی دارد و اینکه هدف از عشوه آمدن برای یک رابطه بلندمدت است یا کوتاه مدت.»

از نظر این تحقیق افکارسنجی شده، برای خانم‌هایی که به دنبال روابط کوتاه‌مدت هستند این روش نمی‌تواند یک شگرد خوب باشد.

این استاد دانشگاه و نویسنده اصلی این مقاله گفت: «برای زنانی که به دنبال یک رابطه کوتاه‌مدت هستند، سیگنال‌هایی که نشان دهد از نظر جنسی در دسترس هستند مؤثرترند. بنابراین، تماس دوستانه مانند در آغوش گرفتن یا بوسه دوستانه روی گونه در آن شرایط کافی نیست، پس به دنبال نشانه‌هایی می‌روند که در دسترس بودن جنسی آن‌ها را برجسته می‌کند، مانند دست کشیدن، نزدیک شدن و ایجاد تماس بدن.»

از طرفی، مردانی که به دنبال عشق‌بازی‌های کوتاه مدت هستند هم نمی‌توانند تنها به همین یک شگرد تکیه کنند.

تیم تحقیقاتی در این مطالعه نوشت: «شگرد‌هایی که برای زنان برای داشتن یک رابطه کوتاه مدت ارزیابی شدند، منحصراً جنسی یا فیزیکی بودند. در مقابل، مردانی که علاوه بر شگردهای فیزیکی و جنسی، لبخند می‌زدند، به حرف‌های طرف مقابل علاقه نشان می‌دادند، از او تعریف می‌کنند و او را می‌خندانند، مؤثرتر ارزیابی شدند.»

روابط طولانی چطور؟

عکس تزئینیکانوا

این گروه علمی متوجه شد که برای مردانی که به دنبال روابط طولانی‌مدت هستند، «نشانه‌های سخاوتمندی و تمایل به تعهد بهتر عمل می‌کند.» با این حال، اگر به دنبال توصیه‌های کلی‌تری در مورد عشوه آمدن هستید، یک نوع وجود دارد که به نظر می‌رسد در همه جا مؤثر است.

افرادی که در این نظرسنجی شرکت داشتند معتقدند که «شوخ طبعی، یا توانایی خنداندن دیگران، برای مردانی که به دنبال یک رابطه طولانی مدت هستند، مؤثرتر از همه شگردها است.

البته برای زنانی که به دنبال یک رابطه کوتاه مدت هستند کمترین تاثیر را دارد. اما بهر حال خندیدن یا قهقهه زدن به شوخی‌های طرف مقابل یک شگرد عشوه آمدن موثر برای هر دو جنس زن و مرد است. حداقل این موضوع در مورد شرکت کنندگان آمریکایی و نروژی در این مطالعه صادق بود.

ربکا برچ، یکی از دیگر از نویسندگان این مقاله از دانشگاه SUNY Oswego، ایالات متحده، اضافه کرد: «فقط کافی نیست که شما بامزه بودن باشید. برای زنان خیلی مهم است که شریک بالقوه آن‌ها نیز بروز دهد که آنها (زنان) نیز برای آن‌ها طناز و شوخ طبع هستند.»

اگر در شوخ طبعی مشکل دارید، این محققان توصیه می‌کنند که قبل از کار بر روی مهارت‌های دیگر، با شگرد ساده لبخند زدن و ارتباط چشمی شروع کنید.

مقایسه فرهنگی

ایالات متحده و نروژ هر دو کشورهای غربی هستند. با این حال، تفاوت‌های ویژه‌ فرهنگی بین کشورها ممکن از بر نتیجه این تحقیق موثر باشد.

نروژ یکی از تساوی‌طلبان‌ترین کشورها در جهان است که از نظر جنسی لیبرال و سکولار محسوب می‌شود،‌در عین حال، ایالات متحده در همه این معیارها پایین‌تر است.

در تحقیقات قبلی با نمونه‌های مشابه، آمریکایی‌ها بیشتر به دینداری و نروژی‌ها بیشتر به رفتار و نگرش‌های اجتماعی-جنسی پاسخ دادند.

این مطالعه در مجله «روانشناسی تکاملی / Evolutionary Psychology» منتشر شده است.

https://parsi.euronews.com/2024/01/28/scientific-survey-reveals-main-key-to-successful-flirting-between-men-and-women

حوادث آب و هوایی شدید باعث تعطیلی مدارس شده است. کارشناسان در مورد تلفات سلامت روان کودکانی که هنوز از یک بلای طبیعی در حال فروپاشی هستند توضیح می دهند.

چرا بازگشت به مدرسه پس از یک رویداد آب و هوایی شدید می تواند غم و اندوه و اضطراب را به همراه داشته باشد.

21

اشلی برادواتر

7 سپتامبر 2023

بازگشت به مدرسه پس از یک رویداد آب و هوایی شدید می تواند احساسات بزرگی را ایجاد کند. کارشناسان توضیح می دهند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. (تصویر عکس: ویکتوریا الیس برای یاهو نیوز؛ عکس ها: گتی ایماژ) (تصویر عکس: ویکتوریا الیس برای یاهو نیوز؛ عکس ها: گتی ایماژ)

در ماه‌های اخیر، تعدادی از رویدادهای آب و هوایی شدید ، از سیل گرفته تا طوفان و آتش‌سوزی‌های جنگلی، با جوامع بی‌شماری برای مقابله با ویرانی‌های فیزیکی و عاطفی رخ داده است. برای کودکانی که به مدرسه می روند، یک لایه اضافه به این آسیب وجود دارد: مدرسه.

وقتی بلایای طبیعی مجبور می‌شود کلاس‌ها را برای مدت طولانی لغو کند یا منجر به تخریب مدارس شود، چه اتفاقی برای دانش‌آموزان می‌افتد؟ بازگشت به مدرسه در حالی که هنوز درگیر یک رویداد شدید آب و هوایی هستید چگونه است و اختلالات مدرسه چگونه بر رفاه بچه ها تأثیر می گذارد؟ کارشناسان توضیح می دهند.

اتفاقی که افتاده

طی چند ماه گذشته، مدارس در سراسر ایالات متحده تحت تأثیر آب و هوای شدید و کیفیت پایین هوا قرار گرفته اند، از جمله:

• سیل اوهایو : در شمال شرقی اوهایو، چندین مدرسه در اواخر ماه اوت به دلیل خسارت ناشی از بادهای شدید و باران تعطیل شدند. برخی از مدارس مشکل برق داشتند یا برق قطع شد.

• طوفان آیدالیا : در منطقه خلیج تامپا، مدارس برای مدتی به دلیل سیل و مسائل ایمنی تعطیل شدند. مدارس کارولینای جنوبی زود تعطیل شدند یا روزهای یادگیری از راه دور نیز داشتند.

• خروج قطار از ریل در اوهایو : در حالی که صرفاً یک فاجعه طبیعی نیست، قطار حامل مواد خطرناک در فلسطین شرقی، اوهایو از ریل خارج شد. با وجود ابر قارچی در منطقه و نگرانی‌های ایمنی و کیفیت هوا، به خانواده‌ها گفته شد که محل را تخلیه کنند، یعنی بچه‌ها مدرسه را از دست دادند .

• آتش‌سوزی‌های جنگلی مائوئی : آتش‌سوزی‌های جنگلی که در لاهاینا، هاوایی بیداد کرد، دست‌کم ۱۱۵ نفر را کشت. همچنین چندین مدرسه، خانه و ساختمان را ویران یا آسیب رساند. با تأثیرات فراوان این امر - از نقل مکان خانواده‌ها به کودکانی که برای بازگشت بیش از حد آسیب دیده هستند - برخی مدارس مطمئن نیستند که چگونه به جلو حرکت کنند.

آنچه کارشناسان درباره اختلالات مدرسه می گویند

اختلال در مدرسه یک اقدام احتیاطی ضروری است، یا به بچه ها اجازه می دهد به خانه بروند و اقدامات ایمنی را قبل از آب و هوای شدید انجام دهند یا پس از آن، از آنها در برابر فضاهای ناامن محافظت شود. اما زمانی که این اختلالات ادامه پیدا کند، می تواند بر بخش های دیگر زندگی نیز تأثیر بگذارد.

می‌گوید: «کودکان نیاز به روتین و احساس امنیت دارندکیمبرلی ورد شاشوآ، یک مددکار اجتماعی بالینی و درمانگر دارای مجوز که پس از طوفان و بلایای دیگر با کودکان کار کرده است.

متیو شوبرت، مشاور سلامت روان، صاحبGem State Wellness. او به یاهو لایف می‌گوید: «زمانی که روال‌های مدرسه آن‌ها به دلیل بلایای طبیعی یا بیماری‌ها به هم می‌خورد، آن‌ها این ساختار را از دست می‌دهند و ممکن است در غیاب مسئولیت‌های مرسوم خود، با احساس بی‌هدفی دست و پنجه نرم کنند.

اختلالات مدرسه همچنین می تواند باعث شکست های اجتماعی شود. اشاره می‌کند: «مدرسه‌ها به‌عنوان چیزی فراتر از مؤسسات دانشگاهی عمل می‌کنند».الکس اندرسون کال، روانشناس مدرسه و بنیانگذار وبلاگ Healing Little Hearts. آنها مراکز اجتماعی محوری برای پیوند و ارتباط کودکان هستند.

همانطور که تحقیقات در پی تعطیلی مدارس مرتبط با بیماری همه گیر نشان داده است، اختلالات طولانی مدت و فقدان اجتماعی شدنکاهش توانایی کودک در تمرین مهارت های اجتماعی.

چرا بازگشت به مدرسه نیز می تواند پیچیده باشد

اختلالات می تواند عوارضی داشته باشد، اما مهم است که اذعان کنیم که دانش آموزان ممکن است پس از تجربه یک رویداد آب و هوایی شدید ویرانگر، احساسات متفاوتی در مورد بازگشت به مدرسه داشته باشند. در اینجا دلیل آن است.

احاطه شدن توسط محرک های اضطراب

در حالی که رفتن به مدرسه می تواند احساس عادی بودن را افزایش دهد، همچنین می تواند باعث ایجاد ترس شود. شاشوآ می گوید: «بعضی از بچه ها ممکن است بترسند که بعد از مدرسه دیگر والدین خود را نبینند. بچه‌های دیگر ممکن است با یادآوری تحریک شوند، مانند صدای غرش یک کامیون پس از زلزله یا نم نم نم نم باران پس از طوفان.»

به این واقعیت اضافه کنید کهمعلمان در حال حاضر به اندازه کافی در بشقاب خود دارند، و وضعیت حتی سخت تر می شود. شاشوآ خاطرنشان می کند: «معلمان اغلب برای رسیدگی به چند کودکی که با واکنش های تروما مواجه می شوند، مجهز نیستند، به ویژه زمانی که برنامه های درسی برای گذراندن وجود دارد. او می‌گوید در نتیجه، بچه‌ها ممکن است یاد بگیرند که خود را ببندند و کنار بکشند، به این معنی که نمی‌توانند احساسات خود را پردازش کنند.

تجربه غم و اندوه و سرگردانی

دانش‌آموزان نیز همچنان با عواقب بعدی این فاجعه دست و پنجه نرم می‌کنند. اندرسون کال می گوید: «فرای ترومای فوری، غم و اندوه مرتبط با از دست دادن وسایل شخصی، خانه یا محیط آشنای مدرسه آنها وجود دارد. او می‌افزاید که همه آن از دست دادن و تغییر می‌تواند باعث سردرگمی و تشدید احساس ناامنی و استرس شود.

ناتوانی در تعامل کامل

احساس امنیت و داشتن سرپناه نیازهای اساسی است که باید قبل از اینکه افراد فضایی برای نگرانی در مورد هر چیز دیگری مانند امتحان ریاضی داشته باشند، برآورده شوند. این بلایای طبیعی - که ممکن است مستلزم جابجایی به مسکن موقت یا بیدار کردن ترس های جدید در مورد خطرات زیست محیطی باشد - مردم را به عقب براند.

شوبرت می‌گوید: «بدون برآورده شدن این نیازها به دلیل پیامدهای آب و هوای شدید، کودکان نمی‌توانند اضطراب و اضطراب ناشی از برآورده نشدن این نیازها را ترک کنند. تا زمانی که امنیت و سرپناه دغدغه اصلی آنها نباشد، امکان شرکت در سایر زمینه های زندگی برای آنها وجود نخواهد داشت.

به عبارت دیگر، حتی اگر از نظر فیزیکی در مدرسه باشند، ممکن است از نظر ذهنی در آنجا نباشند - که بر توانایی آنها برای یادگیری تأثیر می گذارد.

والدین چگونه می توانند کمک کنند؟

به گفته اندرسون کال، والدین نقش مهمی در کاهش این اثرات سلامت روان دارند. در اینجا چند راه وجود دارد که آنها می توانند درگیر شوند.

با بچه ها به روش های سرگرم کننده و معنی دار تعامل کنید

یک نکته اساسی: وقت خود را با فرزندان خود بگذرانید. طوفان فکری کنید که چگونه سرگرمی، راحتی و حمایت عاطفی را ترکیب کنید. شاشوآ می گوید: «بسیاری از کودکان خود را از طریق هنر و بازی بیان می کنند. با آنها برای بازی یا نقاشی روی زمین بروید و از آنها در مورد احساساتشان بپرسید."

پس از شروع مکالمه، به آنچه می گویند گوش دهید و تأیید کنید. اندرسون کال می‌گوید: «والدین با تشویق فرزندانشان برای به اشتراک گذاشتن احساساتشان و با گوش دادن فعالانه، می‌توانند تأیید و حمایت لازم را ارائه کنند».

الگوی رفتارهای مقابله ای سالم

بچه ها بیشتر از چیزی که فکر می کنید متوجه می شوند. شوبرت می‌گوید: «والدین می‌توانند با نشان دادن نحوه مقابله با این اختلالات از طریق واکنش‌های رفتاری خود، نقشی اساسی ایفا کنند. او توضیح می‌دهد که در مواقع استرس‌زا، بچه‌ها احتمالاً مراقب والدین خود هستند و رفتار مشابهی دارند.

فعال باشید

بلایای طبیعی نیاز به آمادگی را برجسته می کند. اندرسون کال خاطرنشان می کند: «آگاه بودن و آماده شدن برای رویدادهای آینده، بحث در مورد اقدامات ایمنی و اطمینان از آگاهی کودکان از برنامه های ایمنی نیز می تواند توانمند باشد.

همچنین به والدین کمک می کند تا بدانندچگونه در مورد آب و هوای شدید با بچه ها صحبت کنیم، چه چیزی محلی باشد یا یک طوفان در آن سوی جهان.

با مشکلات جسمی دلسوز و فهمیده باشید

اگر چیزی مانند شب ادراری - که با اضطراب همراه است - بعد از یک رویداد ناراحت کننده به یک مسئله تبدیل شد، سعی کنید صبور باشید. شاشوآ می افزاید: "برای کودکان بسیار طبیعی است که استرس و ترس را در بدن خود نگه دارند." مشکلات معده، مشکلات توالت و شکایات فیزیکی غیر اختصاصی طبیعی است. در آن مواقع، او به بچه ها توجه، مراقبت و زمان استراحت را توصیه می کند.

روال های جدیدی را ایجاد کنید

در حالی که تغییر می تواند ناراحت کننده باشد، همچنین می تواند فرصتی برای ایجاد یک "عادی" جدید باشد. این می تواند به ویژه زمانی مفید باشد که احساس بی معنایی ایجاد شود. اگر مدرسه به طور نامحدود تعطیل باشد، ممکن است تلاش برای ایجاد ساختار در روز برای خواندن یا سایر دروس باشد.

شوبرت می‌گوید: «والدین می‌توانند با معرفی برنامه‌های روزمره و انتظارات جدید، به طور مؤثری به کودکان کمک کنند تا از اختلالات عبور کنند، و حس جدیدی از هدف و ارزش را برای کودکان تقویت کنند.»

از متخصصان و جامعه حمایت بخواهید

به یاد داشته باشید: هیچ والدینی مجبور نیست این کار را به تنهایی انجام دهد. اندرسون کال می‌گوید: «جامعه گسترده‌تر می‌تواند حمایت ارزشمندی را ارائه دهد. او مشاوره حرفه ای، فعالیت های گروهی سازمان یافته، تلاش های بازسازی جامعه و منابع مشترک را توصیه می کند.

دانش‌آموزان نیز ممکن است بخواهند برای ایجاد حس توانمندی به آنها کمک کنند. او می افزاید: «توانمندسازی کودکان برای اینکه بخشی از تلاش های بهبودی و بازسازی باشند، چه از طریق پاکسازی جامعه یا جمع آوری کمک مالی، می تواند به آنها کمک کند تا تجربیات خود را به طور مثبت پردازش کنند.

در نهایت، تلفاتی که یک بلای طبیعی بر دانش‌آموزان و خانواده‌های آنها وارد می‌کند را نمی‌توان نادیده گرفت.

اندرسون کال تأکید می کند: «در حالی که ویرانی فیزیکی رویدادهای شدید آب و هوایی مشهود است، تلفات روانی، به ویژه بر کودکان، می تواند باقی بماند». "برای همه ذینفعان، از والدین گرفته تا مربیان و جوامع، ضروری است که این چالش ها را بشناسند و به آنها رسیدگی کنند و اطمینان حاصل کنند که کودکان در چنین مواقع سختی از حمایت مورد نیاز خود برخوردار می شوند."

https://www.yahoo.com/lifestyle/extreme-weather-school-closures-mental-health-kids-204837967.html

بعد از اینکه مردی را بعد از چندین ملاقات بد روح دیدم، شروع به دیدن او در همه جا کردم. چهره او در تمام بیلبوردهای شهر دیده می شد.

کریستینا وایمن

جمعه، 18 اوت 2023، ساعت 4:28 بعد از ظهر به وقت GMT + 3:30· 3 دقیقه مطالعه

برای بازیابی نمای پیش‌فرض، پشتیبان‌گیری کنید.

Maremagnum/Getty Images

• چند قرار ملاقات با مردی رفتم که در یک اپلیکیشن دوستیابی با او آشنا شدم.

• بعد از اینکه مشخص شد ما همتا نیستیم، او را شبح کردم.

• سپس من شروع به دیدن چهره او در هر بیلبورد در اطراف شهر کردم.

بیشتر قرارهایی که من به عنوان یک زن مجرد در دهه 30 زندگی ام داشتم فراموش شدنی بود. و آنهایی که در حافظه من برجسته هستند به دلایل اشتباه این کار را انجام می دهند.

با این حال، من همیشه حاضر بودم به کسی فرصت بدهم. بنابراین وقتی در یک وب سایت دوستیابی با مردی آشنا شدم ، او را باهوش و جذاب یافتم. اولین دیدار و خوشامدگویی ما شامل پیاده روی در کنار رودخانه ای بود که در هر دو شهر میشیگان ما در میانه مار می گذشت. آنجا بود که فهمیدم او روزنامه‌نگار یک روزنامه محلی است و در تئاتر اجتماعی بازی می‌کند. این نشانه خوبی به نظر می رسید. من مدت‌ها آرزو داشتم که نویسنده شوم، و به نظر می‌رسید که این یک جزئیات مشترک باشد. همچنین، من در آن زمان دانشجوی کارشناسی ارشد بودم و به نظر می رسید که او واقعاً به کار من به عنوان معلم معلم علاقه مند است، در حالی که مردان دیگر حرفه من را مسخره کرده بودند.

دومین دیدار ما شامل بررسی جشنواره تئاتر محلی بود که به خوبی پیش رفت. اما تا سومین باری که او را دیدم، فکر کردم که ما در یک قرار واقعی هستیم. و آن وقت بود که همه چیز عجیب شد.

من به سرعت متوجه شدم که کار نمی کند، بنابراین او را شبح کردم

من نسبتاً تازه وارد این منطقه بودم و در قسمتی از شهر ناآشنا بودم که او برای معرفی من هیجان زده بود. تصمیم گرفتیم به یک بار محلی برویم، و درست زمانی که ماشین را در آن طرف خیابان پارک کرده بودیم، مردی با کیف شخصی از درهای بار عبور کرد. چیز بعدی که می‌دانم، قرار ملاقات من، تعقیب او در خیابان به همراه گروهی از مردم است که در تعقیب کیف‌قاپی از نوار بیرون آمده‌اند. نمی‌توانستم سوار ماشین شوم چون قفل بود، و از خانه خیلی دور بودم و نمی‌توانستم راه بروم، بنابراین وحشت‌زده کنار جاده ایستاده بودم تا او برگردد - که حدود 30 دقیقه بعد انجام داد. . با فرض اینکه او فقط سعی می کرد یک شهروند خوب باشد، تصمیم گرفتم که این موضوع را علیه او انجام ندهم.

اما پس از چند قرار ملاقات دیگر که شامل انتخاب‌های عجیب و غریب مشابهی بود - مانند گذاشتن لهجه‌های ساختگی و صحبت کردن در مورد زنان دیگری که به آنها علاقه داشت - تصمیم گرفتم که اینطور نباشیم. من خودم را از دسترس خارج کردم تا زمانی که او راهنمایی را دریافت کرد. نمی دانستم که آخرین او را ندیده ام.

شروع کردم به دیدن چهره اش همه جا

بلافاصله بعد از اینکه او را شبح دیدم، او کار بازیگری و مدلینگ خود را به کار گرفت و من شروع به دیدن چهره او در بیلبوردهای شهر کردم. اولین باری که این اتفاق افتاد، من در حال انجام وظایف بودم و پشت چراغ توقف بودم. سرم را بالا گرفتم تا چهره‌اش را ببینم، بزرگی مثل زندگی، که از آگهی بیمه درمانی به من لبخند می‌زند. همین آگهی در جاده‌ها و بزرگراه‌های سرتاسر شهر ظاهر شد و اجتناب از آن غیرممکن بود، به‌خصوص ده سال پیش که مردم هنوز همه کارها و کارهای خود را برون‌سپاری نمی‌کردند.

به زودی پس از آن، داشتم یوتیوب را بررسی می کردم که ویدیویی که در حال تماشای آن بودم به یک آگهی تجاری املاک محلی تبدیل شد. او دوباره ظاهر شد، این بار روی صفحه نمایش من، تا در مورد خوشحالی خود در مورد خرید خانه خیالی صحبت کند. من از آن زمان با یک VPN وارد اینترنت شده ام.

تقریباً یک سال می‌گذشت که او دیگر در مکان‌های عجیب ظاهر نمی‌شد. و بلافاصله بعد از آن با شوهرم آشنا شدم.

https://www.yahoo.com/news/ghosted-man-several-bad-dates-125801786.html

کارول جی پیام اعتماد به نفس بدن را به اشتراک می‌گذارد: "من از ظاهر طبیعی خود بسیار خوشحال و راحت هستم."

372

تایلر آدیگون

· نویسنده

شنبه، 8 آوریل 2023، ساعت 5:38 صبح به وقت GMT + 3:30· 2 دقیقه مطالعه

در این مقاله:

• کارول جی

  خواننده، ترانه سرا و تاجر کلمبیایی (1991–)

کارول جی جی کیو مکزیکو را به دلیل تغییر چهره و بدنش در عکسبرداری اخیر صدا زد. (عکس از عمر وگا/FilmMagic)

کارول جی می گوید از ظاهرش راضی است. به همین دلیل است که خواننده علناً ناامیدی خود را از نحوه دستکاری دیجیتالی GQ Mexixo در تصویر خود ابراز می کند.

این هنرمند کلمبیایی که کارولینا گیرالدو ناوارو نام دارد، پنجشنبه در اینستاگرام یک سلفی با چهره برهنه و جلد مه 2023 GQ Mexico را به عنوان مقایسه به اشتراک گذاشت.

کپشن شروع شد: "من حتی نمی دانم این پیام را از کجا شروع کنم. امروز جلد مجله GQ من عمومی شد، جلدی با تصویری که نشان دهنده من نیست."

او نوشت: "چهره من اینطور به نظر نمی رسد. بدن من آنطور به نظر نمی رسد و از ظاهر طبیعی خود بسیار خوشحال و راحت هستم."

او در ادامه توضیح داد که هیجان او نسبت به جلد توسط ویرایش ها لکه دار شده است.

او به اشتراک گذاشت: «وقتی تایید کردند که این عکس وجود خواهد داشت، بسیار خوشحال شدم، اما علیرغم اینکه نارضایتی‌ام را از تعداد [ویرایش‌هایی] که روی عکس انجام داده‌اند، به وضوح اعلام کردند، هیچ کاری در مورد آن انجام ندادند. این باعث شد که او احساس کند که نشریه فکر نمی‌کند تصویر واقعی او ارزش روی جلد را داشته باشد.

او گفت: "انگار برای اینکه خوب به نظر برسم، به همه این تغییرات نیاز داشتم."

برای ژیرالدو، عمومی کردن نارضایتی‌اش پیامدهای بزرگ‌تری دارد: او می‌خواهد اطمینان حاصل کند که سایر زنان به دلیل عکس‌هایش، استانداردهای نادرستی را رعایت نمی‌کنند.

او در پایان گفت: "من عواقبی را که می تواند داشته باشد درک می کنم، اما فراتر از احساس بی احترامی به من، این برای زنانی است که هر روز از خواب بیدار می شوند و با وجود کلیشه های جامعه احساس راحتی می کنند."

بخش نظرات او مملو از کاربرانی بود که تصمیم او را برای صحبت کردن و تعهد او به شفافیت تحسین می کردند.

یکی از کاربران نوشت: "ما شما را دوست داریم. متشکرم که زیبایی طبیعی را به نمایش می گذارید و در مورد این چیزها صحبت می کنید که بسیاری از ما از آنها می ترسیم."

دیگران به اشتراک گذاشتند که امیدوارند این لحظه اهمیت اصالت را به نشریات نشان دهد.

"این فراخوانی برای توقف ویرایش افراد و احترام گذاشتن به بدن و ویژگی های افراد است. سال 2023 است و آنها هنوز هم می خواهند بدن زنان را در آنجا ویرایش کنند. یادگیری اینکه تنوع وجود دارد و احترام به اینکه همه ما متفاوت به نظر می رسیم و این خوب و طبیعی است، یکی دیگر از این موارد است. گامی در برابر خشونت زیبایی شناختی که برای چندین دهه به آن کشیده ایم، گام برداریم."

منبع

https://www.yahoo.com/lifestyle/karol-g-magazine-face-020831756.html

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• میل زناشویی کم
• تفاوت در میل
• اعتیاد به زناشویی

میل زناشویی کم

چرا زنان علاقه خود را به رابطه زناشویی از دست می دهند؟

میل زناشویی پایین یکی از رایج ترین نگرانی های زناشویی است که زنان به درمان می کشند. بیش از یک سوم زنان گزارش می‌کنند که در برخی مواقع آن را تجربه کرده‌اند، اما از هر پنج مرد یک نفر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد، اگرچه ممکن است کمتر در مورد آن صحبت کنند. جدای از نگرانی های جسمی، شایع ترین دلایلی که زنان ممکن است کم میل داشته باشند این است که شریک زندگی آنها بیشتر از آنها تمایل به رابطه زناشویی دارد - این به خودی خود نشانه پایین بودن سطح میل آنها نیست. زمان بسیار کمی که برای "در خلق و خوی" برای رابطه زناشویی صرف شده است. تردید در گفتن اینکه چه نوع رابطه زناشویی را دوست دارند یا به شرکای خود می خواهند. و شرم از احساس میل زناشویی.

افراد برای کاهش میل زناشویی چه کاری می توانند انجام دهند؟

مانند سایر نگرانی‌های زناشویی، درمانگران پیشنهاد می‌کنند که اولین گام برای رسیدگی به میل زناشویی پایین، بحث آشکار با شریک زندگی است. اعتقاد به اینکه جذابیت زناشویی در طول زمان تغییر می کند و با تلاش می توان آن را تقویت کرد، اغلب گام مهمی در کاهش استرس ناشی از این موضوع است. داشتن رابطه زناشویی بیشتر مشکل را حل نمی کند و ممکن است به دلیل افزایش استرس ناشی از دیدن بالقوه رابطه زناشویی به عنوان یک کار طاقت فرسا، آن را بدتر کند.

چگونه میل زناشویی کم درمان می شود؟

تفاوت در میل

چگونه زوج ها می توانند با داشتن میل زناشویی متفاوت کنار بیایند؟

زوج‌هایی که در آن‌ها شرکای زناشویی به میزان مساوی شروع به رابطه زناشویی می‌کنند، نسبت به سایر زوج‌ها از روابط خود رضایت بیشتری دارند. ممکن است یکی از طرفین از اینکه همیشه مجبور است رابطه زناشویی را شروع کند، ناراحت شود، یا دیگری ممکن است از تعقیب همیشه خسته شود، در حالی که ممکن است تمایلی به رابطه زناشویی نداشته باشد . ارتباط در مورد نقش‌ها می‌تواند راه درازی برای حل چنین نگرانی‌هایی داشته باشد، و همچنین صحبت آزاد در مورد اینکه آیا خواسته‌های شخصی هر یک از طرفین برآورده شده است یا خیر – اغلب حتی هرگز بیان نشده‌اند.

زوج های سالم چگونه با اختلاف میل کنار می آیند؟

در غیاب نگرانی های فیزیکی، اختلاف میل زناشویی اغلب به زمان و انرژی بستگی دارد. بحث و درک اینکه چه زمانی هر یک از طرفین معتقد است که برای رابطه زناشویی بازتر هستند، و برنامه‌ریزی رابطه زناشویی در آن زمان‌ها، می‌تواند تا حد زیادی به رفع نگرانی‌های مربوط به دفعات زناشویی کمک کند، همانطور که می‌توان با روشن کردن شمع یا روشن کردن رابطه زناشویی به عنوان یک زمان خاص و خاص رفتار کرد. موسیقی

چرا شریک زندگی من نمی خواهد با من عشق بورزد؟

چگونه افراد می توانند با طرد زناشویی در روابط کنار بیایند؟

چگونه شرکای زناشویی می توانند بدون آسیب رساندن به احساسات یکدیگر رابطه زناشویی را رد کنند؟

چگونه زنان می توانند تفاوت در میل زناشویی را برطرف کنند؟

اعتیاد به زناشویی

آیا افراد می توانند به رابطه زناشویی معتاد شوند؟

مفهوم اعتیاد زناشویی به طور گسترده در حوزه روانشناسی مورد بحث است. سازمان جهانی بهداشت «اختلال رفتار زناشویی اجباری» را در طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD-11) به رسمیت می‌شناسد، که فعالیت‌هایی از جمله رابطه زناشویی گاه به گاه با چندین شریک زناشویی، رفت و آمد به روسپی‌ها و استفاده از خدمات زناشوییتلفنی یا چت آنلاین را پوشش می‌دهد. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که مفاهیمی مانند بیش‌جنس‌گرایی فقط مشکلاتی هستند که در تنظیم افکار یا رفتارهای زناشویی فرد احساس می‌شوند. بدون توافق بر سر اعتبار تشخیص، تخمین روشنی از اینکه چه تعداد از بزرگسالان با رفتارهای زناشویی اجباری دست و پنجه نرم می کنند وجود ندارد، اما اعتقاد بر این است که بین 3 تا 6 درصد است.

آیا افرادی که نگران این هستند که معتاد به زناشویی هستند بیشتر از افراد دیگر رابطه زناشویی دارند؟

خیر. باور یک فرد مبنی بر اینکه او به رابطه زناشویی معتاد است، اساساً بر اساس باورهای شخصی او در مورد عادات یا افکار زناشویی است. تحقیقات نشان می‌دهد که چنین افرادی نسبت به افرادی که هیچ نگرانی در مورد زندگی زناشویی خود ندارند، رابطه زناشویی بیشتری ندارند . پزشکانی که اختلال رفتار زناشویی اجباری را تشخیص می دهند، اغلب به استفاده از پورنوگرافی بیماران مراجعه می کنند، نه فعالیت زناشویی مشترک آنها، اگرچه چنین افرادی لزوماً بیشتر از دیگران از پورن استفاده نمی کنند.

بعدی: اختلالات زناشویی

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/sexual-concerns

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• کلیدهای زندگی زناشویی بهتر
• حفظ رابطه زناشویی
• رابطه زناشویی در ازدواج

کلیدهای زندگی زناشویی بهتر

رابطه زناشویی چگونه شرکای خود را به هم نزدیکتر می کند؟

رابطه زناشویی باعث ترشح اکسی توسین می شود، هورمونی که پیوند و اعتماد را تقویت می کند. تحقیقات نشان می‌دهد که سطوح بالاتر اکسی توسین نه تنها شرکا را به هم نزدیک‌تر می‌کند ، بلکه باعث می‌شود افراد کمتر خیانت کنند. همچنین مشخص شده است که "حرف زدن بالش" پس از ازدواج باعث تقویت ارتباط زوجین می شود، زیرا شرکا تمایل دارند چیزهای مثبت بیشتری به یکدیگر بگویند و بعد از رابطه زناشویی اطلاعات بیشتری در مورد خود فاش کنند.

چگونه می توانم همسرم را بدون نادیده گرفتن نیازهای خود راضی کنم؟

مطالعات روی زندگی زناشویی زوج‌ها نشان داده است که هم افرادی که همیشه نیازهای زناشویی خود را در اولویت قرار می‌دهند (شاید اغلب فرصت‌های رابطه زناشویی را به دلیل نداشتن روحیه رد می‌کنند) و هم کسانی که همیشه نیازهای زناشویی شریک زندگی خود را در اولویت قرار می‌دهند (شاید داشتن رابطه زناشویی حتی زمانی که آنها واقعاً تمایلی به آن ندارند) مانند شرکای خود تمایل به رضایت کمتری از روابط خود دارند. خوشبخت‌ترین زوج‌ها راه‌هایی پیدا می‌کنند تا به خواسته‌های خود توجه کنند و در عین حال به خواسته‌های شریک زندگی‌شان نیز توجه صادقانه داشته باشند.

کلید رابطه زناشویی خوب در یک رابطه چیست؟

قدرت جمعی زناشویی چیست؟

حفظ رابطه زناشویی

کدام زوج ها بهترین زندگی زناشویی را دارند؟

جان و جولی گاتمن، محققین تاثیرگذار روابط، گزارش دادند که مطالعات آنها بر روی هزاران زوج نشان می‌دهد که زوج‌هایی که بهترین زندگی زناشویی را دارند و پرشورترین هستند، «هر روز می‌گویند دوستت دارم و این را معنی می‌کنند. آنها بدون هیچ دلیلی با اشتیاق یکدیگر را می بوسند. تعارف می کنند. آنها هدایای عاشقانه شگفت انگیز می دهند. آنها خرما دارند. آنها اغلب در آغوش می گیرند. و در ملاء عام ابراز محبت می کنند.» به عبارت دیگر، زوج هایی که بیشترین رضایت زناشویی را دارند، آنهایی هستند که در داخل و خارج از رختخواب با یکدیگر در ارتباط هستند.

چگونه زوج ها می توانند رابطه زناشویی بهتری داشته باشند؟

اساساً، زوج ها می توانند با صحبت صریح تر و صادقانه تر در مورد رابطه زناشویی، به رابطه زناشویی بهتری برسند . تعداد زیادی از تحقیقات نشان می‌دهد که ارتباطات شاید مهم‌ترین عنصر یک زندگی زناشویی رضایت‌بخش برای زوج‌ها باشد. شرکایی که گزارش می دهند بیشتر در مورد رابطه زناشویی با یکدیگر صحبت می کنند - چه چیزی دوست دارند، چه چیزی دوست ندارند، چه چیزی را تغییر می دهند، همچنین ارگاسم بیشتر، احساسات مثبت بیشتر در مورد رابطه زناشویی و رضایت بیشتر از رابطه را گزارش می دهند.

زوج ها چگونه تصمیم می گیرند هر چند وقت یکبار رابطه زناشویی داشته باشند؟

چرا شرکا در مورد نگرانی های زناشویی خود صحبت نمی کنند؟

رابطه زناشویی در ازدواج

آیا رابطه زناشویی می تواند از ازدواج دوام بیاورد؟

می‌تواند و معمولاً انجام می‌شود، و تحقیقات نشان می‌دهد که کیفیت ارتباط زناشویی زوج‌ها در اوایل رابطه، در تعیین رضایت زناشویی طولانی‌مدت آن‌ها نقش بسزایی دارد . در چنین زوج‌هایی، حتی زمانی که فراوانی و اشتیاق زناشویی شروع به کاهش می‌کند، رضایت کلی از رابطه ثابت باقی می‌ماند. با این حال، زمانی که شریکی که مدت طولانی با هم بوده اند، سطوح فردی تمایلات خود را به طور گسترده ای متفاوت می دانند، مهم است که این نگرانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

زوج های متعهد چگونه می توانند میل زناشویی را حفظ کنند؟

بررسی 64 مطالعه در مقیاس بزرگ در مورد رابطه زناشویی در روابط بلندمدت نشان داد که در میان عواملی که بیشترین ارتباط را با حفظ میل زناشویی طولانی مدت دارد ، درک این موضوع است که ممکن است شرکای زناشویی در زمان های مختلف کم و بیش به رابطه زناشویی علاقه مند باشند. احساس استقلال، یا اینکه بتوانید خود و شریک زندگیتان را افرادی مستقل با نگرانی های جداگانه ببینید. باز بودن برای رشد و تازگی در زندگی زناشویی. و اعتقاد به برابری طلبی در روابط.

آیا به طور طبیعی هر چه زوج‌ها با هم باشند، رابطه زناشویی کمتر می‌شود؟

چرا برخی از زوج ها رابطه زناشویی ناخوشایند را تحمل می کنند؟

بعدی: نگرانی های زناشویی

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/sex-in-long-term-relationships

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

نظریه پردازان تکاملی استدلال می کنند که برانگیختگی برای رابطه جنسی ضروری است، زیرا جنسیت فاحش است . بدن برهنه، مایعات بدن و صداهای غیرمعمول همه چیزهایی هستند که خارج از زمینه جنسی، بسیاری از مردم آن را منزجر کننده می دانند. انزجار یک احساس اصلی انسانی است و یک احساس مهم: به ما کمک می کند تا ما را نسبت به عوامل بیماری زا بالقوه آگاه کنیم و بقا را تقویت کنیم. اما انزجار جنسی می‌تواند مانع از تولید مثل زوج‌ها شود و بنابراین انسان‌ها ممکن است تکامل یافته باشند تا برانگیختگی جنسی جایگزین انزجار شود و در نتیجه گونه‌ها را تداوم بخشد.

آیا برانگیختگی جنسی یک احساس قابل اعتماد است؟

نه همیشه. اغلب برانگیختگی جنسی نشانه اشتیاق و تعهد بین شرکا است. در مواقع دیگر، ممکن است فقط اثر باقیمانده رانندگی از روی پل، تماشای یک فیلم ترسناک یا سوار شدن بر ترن هوایی باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که حالت‌های برانگیختگی زیاد ناشی از ترس یا هیجان فیزیکی (غیر جنسی) مانند ضربان قلب یا کف دست‌های عرق‌کرده، می‌تواند به راحتی توسط یک فرد به‌عنوان جذابیت برای شخصی که در آن لحظات با او هستند، اشتباه خوانده شود. شاید بهتر باشد در این لحظات از انجام تعهدات عاشقانه یا جنسی خودداری کنید.

آیا مردان و زنان برانگیختگی جنسی را متفاوت تجربه می کنند؟

آیا مردان می توانند بوی زن تحریک شده جنسی را حس کنند؟

کلیدهای سکس بهتر

کلیدهای یک زندگی جنسی عالی چیست؟

هنگامی که درمانگران و محققان رابطه جنسی در مورد اینکه چه چیزی باعث ایجاد یک زندگی جنسی واقعا عالی می شود بحث می کنند ، لیست آنها عمدتاً از عوامل عاطفی یا روانی تشکیل شده است، نه عوامل فیزیکی. ارتباط برای یک زندگی جنسی رضایت بخش حیاتی است، مانند صمیمی، آسیب پذیر و شفاف بودن با شریک زندگی. اجازه دادن به خود برای باز بودن برای تجربیات جدید و سرگرمی؛ همگام بودن با یکدیگر، از نظر عاطفی و جنسی؛ و توانایی در لحظه بودن و گشودن به احساسات متعالی

آیا مردم در حال حاضر کمتر از قبل از رابطه جنسی لذت می برند؟

برخی از محققان بر این باورند که سرعت زندگی معاصر و همچنین حواس‌پرتی‌هایی مانند تلفن همراه باعث می‌شود زوج‌ها لذت کمتری از برخوردهای جنسی خود ببرند. درمانگران پیشنهاد می‌کنند که افراد و زوج‌ها برای بازگرداندن سطوح بالاتر رضایت، زمان بیشتری را صرف باز بودن و هماهنگی با بدن خود و سیگنال‌های برانگیختگی و لذت بدنشان قبل، حین و بعد از رابطه جنسی کنند.

آیا پیش بازی برای زنان و مردان به یک اندازه مهم است؟

بوسیدن قبل از رابطه جنسی چقدر مهم است؟

آیا آرایش و سکس جدایی واقعا بهتر است؟

آیا زوج ها باید برای رابطه جنسی برنامه ریزی کنند؟

جوشیدن چیست؟

ارگاسم

ارگاسم چیست؟

ارگاسم یا اوج، آزاد شدن شدید و معمولاً لذت بخش تنش جنسی پس از برانگیختگی و تحریک جنسی است. در طول ارگاسم، ضربان قلب و فشار خون فرد افزایش می‌یابد، تنفس سریع‌تر و سنگین‌تر می‌شود و انقباضات غیرارادی ماهیچه‌ها نه تنها در اندام تناسلی بلکه اغلب در باسن، قفسه سینه، سر و اندام‌ها اتفاق می‌افتد. در مردان، ارگاسم معمولاً شامل انزال منی است، البته نه همیشه. در برخی از زنان، ارگاسم منجر به آزاد شدن انزال نیز می شود.

افراد چند بار به ارگاسم می رسند؟

تحقیقات نشان می دهد که از هر چهار زن تنها یک زن به طور منظم در طول رابطه جنسی واژینال به ارگاسم می رسد، در حالی که بیش از سه چهارم مردان به ارگاسم می رسند. برای مردان و زنان به طور یکسان، ارگاسم سریعتر و مطمئن تر از طریق خودارضایی به دست می آید . ارگاسم فواید سلامتی متمایزی دارد، از جمله سطوح بالاتر اکسی توسین، که باعث ایجاد پیوند بین همسران و افزایش جریان خون به مغز می شود.

چرا زنان ممکن است به ارگاسم نرسند؟

ارگاسم زنانه چه فایده ای برای روابط دارد؟

چرا مردم ارگاسم جعل می کنند؟

آیا تظاهر به ارگاسم نشانه مشکل در یک رابطه است؟

بعد از رابطه جنسی چه اتفاقی می افتد

بعد درخشش جنسی چیست؟

برخی از محققان معتقدند که مهمترین بخش رابطه جنسی پس از اوج گیری اتفاق می افتد. اصطلاح پس‌درخشش جنسی به احساسات مثبتی اشاره دارد که به دنبال تجربه‌های لذت‌بخش جنسی می‌آیند، و برخی تحقیقات نشان می‌دهند که این احساسات، و نه خود جنسیت، تعیین می‌کند که افراد چقدر نسبت به شریک جنسی خود احساس مثبتی دارند. در آغوش گرفتن، بوسیدن و دیگر ابراز صمیمیت بعد از رابطه جنسی می تواند باعث افزایش درخشندگی، افزایش رضایت و گسترش اثرات مثبت رابطه جنسی بر رابطه شود.

زوج ها بعد از رابطه جنسی در مورد چه چیزی صحبت می کنند؟

تحقیقات در مورد « حرف زدن بالشی » پس از رابطه جنسی، این افسانه را که مردها ابتدا بعد از رابطه جنسی به خواب می روند، رد کرده است: هیچ مدرکی دال بر تفاوت جنسیتی وجود ندارد. همچنین، زنانی که در حین رابطه جنسی به ارگاسم می‌رسند، تمایل دارند بعد از رابطه جنسی صمیمانه‌تر صحبت کنند و بیشتر در مورد خودشان آشکار شوند. ترشح هورمون اکسی توسین در طول رابطه جنسی، که باعث تقویت پیوند می شود، ممکن است این اثر را تقویت کند. با این حال، مردانی که بعد از رابطه جنسی دارای سطوح بالاتر تستوسترون هستند، به نظر می رسد کمتر صحبت می کنند و پیوند را محدود می کنند.

چه مدت شرکای بعد از رابطه جنسی نسبت به یکدیگر احساس خوبی دارند؟

آیا برای مردان مهمتر است یا زنان که رابطه جنسی عالی را تجربه کنند؟

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/arousal-orgasm-and-post-coital-behavior

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• تجربیات جنسی مردانه
• تجربیات جنسی زنان

تجربیات و نگرش های جنسی مردان

آیا واقعا مردان بیشتر از زنان به رابطه جنسی فکر می کنند؟

عموماً فرض بر این است که مردان بیشتر از زنان به رابطه جنسی فکر می کنند، اما در مطالعات، تفاوت ها نسبتاً کم است (و مردان نیز بیشتر از زنان به سایر نیازهای اساسی انسان مانند غذا فکر می کنند). نظرسنجی ها تخمین می زنند که مردان ممکن است به طور متوسط ​​هشت بار در روز به رابطه جنسی فکر کنند، در حالی که برای زنان حدود 6 بار. به نظر می رسد مردان بیشتر از زنان به انواع خاصی از رابطه جنسی مانند سه نفری فکر می کنند.

آیا شرکای جنسی مردان بیشتر از زنان است؟

این واقعیت که مردان دگرجنسگرا تمایل دارند شرکای جنسی بیشتری نسبت به آنچه اکثر زنان دگرجنسگرا اعتراف می کنند، گزارش کنند ، محققان را برای مدت طولانی متحیر کرده است: اگر مردان بسیار بیشتر رابطه جنسی دارند، پس با چه کسانی رابطه جنسی دارند؟ مطالعات اخیر نشان می دهد که در نظرسنجی ها، مردان تعداد شرکای جنسی خود را بیش از حد تخمین می زنند، در حالی که زنان این اطلاعات را با دقت بیشتری به خاطر می آورند.

چگونه جذابیت جنسی رفتار مردان را تغییر می دهد؟

چه کسانی در مورد شرکای جنسی، مردان یا زنان، انتخاب بیشتری دارند؟

آیا کاهش میل جنسی مردان نشانه ای است که یک رابطه در خطر است؟

چرا ممکن است مردان میل جنسی کم داشته باشند؟

تجارب و نگرش های جنسی زنان

آیا مردان یا زنان بیشتر تمایل به رابطه جنسی دارند؟

تحقیقات اخیر با موفقیت بسیاری از کلیشه‌های قدیمی را در مورد تفاوت‌های بین میل زن و مرد از بین برده است. به عنوان مثال، زنان تقریباً به اندازه مردان از رابطه جنسی گاه به گاه لذت می برند و در مطالعاتی که درک انگ اجتماعی از بین رفته است به این امر اعتراف می کنند. همچنین، زنان فقط در مورد انتخاب مردانی که به آنها نزدیک می شوند، در مورد همسر انتخاب می شوند. وقتی زنان برای پیوندهای گاه به گاه به مردان نزدیک می شوند، کم و بیش تبعیض آمیز نیستند.

آیا کشش جنسی زنان بیشتر از مردان است؟

طبق مطالعات، بله همینطور است. هنگام تماشای ویدیوهای تحریک‌کننده، هم زنان دگرجنس‌گرا و هم لزبین توسط جفت‌های زن-مرد، مرد-مرد و زن-زن به یک اندازه برانگیخته می‌شوند. این لزوماً نشانه این نیست که زنان ذاتاً دوجنس‌گرا هستند، بلکه جذابیت زنان بیشتر از مردان است. زنانی که میل جنسی قوی‌تری دارند، صرف نظر از جهت‌گیری‌شان، بیشتر از سایر زنان در معرض سناریوهای وسیع‌تری قرار می‌گیرند.

زنان چگونه با میل جنسی کم کنار می آیند؟

زنان با میل جنسی بالا چگونه روابط خود را مدیریت می کنند؟

چرا رضایت زناشویی با میل جنسی زنان مرتبط است؟

چرا زنان در رسیدن به ارگاسم مشکل دارند؟

بعدی: برانگیختگی، ارگاسم، و رفتار پس از ازدواج

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/how-men-and-women-think-about-sex

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• ریشه های جذابیت
• فانتزی ها و روشن شدن ها
• رابطه جنسی غیر متعارف

ریشه های جذابیت

چه چیزی باعث می شود که من از نظر جنسی جذب کسی شوم؟

کشش جنسی انسان پیچیده است و محققان در حال یادگیری هستند که کاملاً بر اساس ظاهر یا شخصیت نیست. ما تمایل داریم که جذب افرادی با چهره‌های متقارن، سالم و ژنتیکی با ما شویم، اما مطالعات نشان می‌دهد که بسیاری از این موارد ممکن است به همان اندازه با بویایی و بینایی مشخص شود، به روش‌هایی که ذهن خودآگاه نمی‌تواند کنترل کند. مطالعات دیگر نشان می‌دهد که یک منبع قدرتمند جذب جنسی، آگاهی از این است که شخص دیگری از نظر جنسی جذب ما شده است . به نظر می رسد سخت بازی کردن برای به دست آوردن آن، کمتر از آن چیزی که بسیاری از مردم تصور می کنند، جذاب است.

چگونه بفهمم کسی جذب من شده است؟

زبان بدن یک فرد - تکیه دادن، برقراری تماس چشمی - نشانه ای از جذابیت جنسی بالقوه است، مانند لمس کردن، مانند یافتن بهانه ای برای دراز کردن و لمس شما. تحقیقات نشان می‌دهد که اگر کسی بداند که شما جذب او شده‌اید، احتمالاً جذب شما می‌شود. اما برانگیختگی غیرجنسی را می توان با برانگیختگی جنسی در پدیده ای به نام عدم نسبت انگیختگی اشتباه گرفت، مانند زمانی که افراد از روی پل ترسناک عبور می کنند یا با هم سوار ترن هوایی می شوند و احساسات خود را از برانگیختگی غیرجنسی با برانگیختگی جنسی اشتباه می گیرند.

آیا شریک زندگی به همان اندازه از نظر فیزیکی جذاب هستند؟

آیا رابطه جنسی باعث ایجاد رابطه جنسی می شود یا روابط جنسی منجر به رابطه جنسی می شود؟

آیا ژن های ما بر جذابیت جنسی تأثیر می گذارند؟

چه چیزی افراد را به چهره های خاص جذب می کند؟

چرا مردم علاقه جنسی دیگران را به اشتباه درک می کنند؟

فانتزی ها و روشن شدن ها

آیا شرکا باید تلاش کنند تا تمایلات جنسی یکدیگر را راضی کنند؟

لزوماً نه، اما شرکا نیز نباید از روی گناه یا شرم، رفتارهای خود را پنهان کنند. هنگامی که شرکا به طور آشکار در مورد آنچه از نظر جنسی میل می کنند صحبت می کنند ، سطح کلی رضایت جنسی آنها افزایش می یابد، در حالی که رضایت جنسی یک زوج ممکن است زمانی که یکی یا دیگری تمایلی به صحبت در مورد آنچه می خواهند نداشته باشد، دچار مشکل شود. درک اینکه خواسته های آنها "عادی" است، حتی اگر شریک زندگی آنها را به اشتراک نگذارد، زوج ها را به هم نزدیک تر می کند.

آیا هوش یک روشن شدن است؟

ساپیوسکسوالالیتی به این اشاره دارد که به دلیل هوش شخصی، جذب جنسی می شود. برای ساپیوسکسوال ها، به نظر می رسد که هوش قوی ترین محرک جذابیت جنسی است، و برای این افراد، این نشانه ای از سطحی از آمادگی ژنتیکی نیست، بلکه خود یک تغییر خالص است. با این حال، تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که وقتی هوش فردی بیش از حد بالا است، جذابیت کاهش می‌یابد - به خوبی از ضریب هوشی 120 عبور می‌کند. مطالعات مربوط به دوستیابی و جنسیت جنسی نشان می‌دهد که جست‌وجوی شریک جنسی با حس شوخ‌طبعی قوی، راهی برای دنبال کردن جنسیت گرایی است.

آیا شرکا در طول زمان کمتر مورد توجه یکدیگر قرار می گیرند؟

آیا انجام کارهای خانه یک راه حل است؟

کدام تخیلات جنسی رایج ترین هستند؟

آیا شرکا باید خیالات جنسی خود را به اشتراک بگذارند؟

آیا اکثر مردم بر اساس تخیلات جنسی خود عمل می کنند؟

رابطه جنسی غیر متعارف

رابطه جنسی غیر متعارف چقدر نادر است؟

رابطه جنسی "غیر متعارف" در واقع بسیار رایج است . ایده های منسوخ شده در مورد فعالیت جنسی - مانند این که رابطه جنسی دگرجنس گرا تنها نوع "مناسب" رابطه جنسی است - در ذهن بسیاری از افراد وجود دارد، اما حقیقت این است که خودارضایی، رابطه جنسی دهانی، استفاده از لرزاننده، پلی آموری، و پیچ خوردگی، برای اینکه چیزی بگویم. خیال پردازی در مورد این فعالیت ها و سایر فعالیت ها، بسیار رایج تر از تصور بیشتر مردم است. درک بهتر از اینکه چه چیزی "طبیعی" است و چه چیزی نیست، می تواند به افراد کمک کند تا در مورد تمایلات جنسی خود احساس شرم و بی میلی کمتری داشته باشند.

آیا BDSM یک گرایش جنسی است؟

BDSM یا kink اغلب به عنوان یک سرگرمی یا سرگرمی جدا از تمایلات جنسی تلقی می شود، اما برخی از کارشناسان اکنون پیشنهاد می کنند که می تواند یا باید به عنوان یک جهت گیری در نظر گرفته شود، زیرا بسیاری از معیارهای استاندارد از جمله داشتن جنسی قوی و سازگار را برآورده می کند. جذابیت، شروع اولیه، الگوهای مادام العمر برانگیختگی و پیامدهای روانی ناشی از انکار یا سرکوب آن.

آیا روابط BDSM از نظر روانی سالم هستند؟

بعدی: مردان و زنان در مورد رابطه جنسی چگونه فکر می کنند

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/sexual-attraction-and-desire

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• چرا مردم رابطه جنسی دارند؟
• چقدر رابطه جنسی طبیعی است؟
• رابطه جنسی چقدر باید طول بکشد؟
• آیا مردم اگر بیشتر رابطه جنسی داشته باشند خوشحال تر خواهند بود؟
• آیا رابطه جنسی برای شما خوب است؟
• سکس چه کاری می تواند برای سلامت روان من انجام دهد؟
• آیا رابطه جنسی می تواند به من در محل کار کمک کند؟
• چه چیزی باعث می شود افراد تنفر جنسی را تجربه کنند؟
• آیا اولین تجربیات جنسی افراد معمولا مثبت است یا منفی؟
• آیا مردم نیاز به داشتن رابطه جنسی دارند؟
• آیا مردم می توانند بدون رابطه جنسی زندگی کنند؟

چرا مردم رابطه جنسی دارند؟

افراد به دلایل مختلف ، فراتر از تولید مثل و ابراز عشق، رابطه جنسی دارند. تحقیقات اخیر در مقیاس بزرگ 13 دلیل اصلی برای داشتن رابطه جنسی را برجسته کرده است، از کاهش تنش، لذت خالص، جستجوی تجربیات جدید و کشش جنسی تا بهبود موقعیت اجتماعی یا جستجوی مزیت در یک حوزه خاص از زندگی، تا افزایش عزت نفس، احساس تعهد. به یک شریک یا تلاش برای اطمینان از گمراه نشدن شریک زندگی.

چقدر رابطه جنسی طبیعی است؟

آیا به اندازه کافی رابطه جنسی دارید ؟ نظرسنجی عمومی اجتماعی که از دهه 1970 فعالیت جنسی را در ایالات متحده ردیابی کرده است، گزارش می دهد که زوج های متاهل به طور متوسط ​​58 بار در سال و زوج های 20 ساله به طور متوسط ​​111 بار در سال رابطه جنسی دارند. این تعداد با هر دهه اضافی زندگی حدود 20 درصد کاهش می یابد. اما برخی از محققان این اعداد را مشکوک می دانند زیرا آنها بر اساس گزارش های خود هستند. در هر صورت، هیچ استاندارد واحدی برای یک زندگی جنسی رضایت بخش وجود ندارد، و اگر کسی از تناوب جنسی خود راضی است، نباید در مورد آن ناامنی داشته باشد. با این حال، افرادی که حداقل به مدت شش ماه فقدان میل جنسی ناخواسته را تجربه می کنند، می توانند به درمانگر مراجعه کنند.

رابطه جنسی چقدر باید طول بکشد؟

سکس درمانگران گزارش می دهند که " رابطه جنسی چقدر باید طول بکشد؟ " یکی از رایج ترین سوالاتی است که آنها مطرح می کنند. تحقیقات نشان می دهد که در بیشتر برخوردهای جنسی، دخول سه تا پنج دقیقه طول می کشد. در نظرسنجی ها، افراد احساس می کنند که یک یا دو دقیقه خیلی کوتاه است و 10 دقیقه یا بیشتر خیلی طولانی است. با این حال، درمانگران می گویند تنها پاسخ معتبر به این سوال این است که رابطه جنسی باید تا زمانی ادامه داشته باشد که هر دو طرف از آن لذت می برند و زوج ها نباید نگران رعایت استانداردهای بیشتر باشند.

آیا مردم اگر بیشتر رابطه جنسی داشته باشند خوشحال تر خواهند بود؟

آیا رابطه جنسی بیشتر مردم را شادتر می کند ؟ لازم نیست. در مطالعات، زمانی که از شرکای همسر خواسته شد تا دفعات جنسی معمول خود را دو برابر کنند، اکثر آنها نتوانستند آن را دنبال کنند و آنهایی که این کار را انجام دادند، افزایش رضایت جنسی خود را گزارش نکردند. به عبارت دیگر، وقتی صحبت از رابطه جنسی به میان می آید، برای اکثر مردم کیفیت بر کمیت برتری دارد.

آیا رابطه جنسی برای شما خوب است؟

برخی تحقیقات نشان می دهد که رابطه جنسی مکرر با طول عمر بیشتر مرتبط است. در یک مطالعه، مشخص شد افراد میانسالی که یک بار در ماه رابطه جنسی داشتند، یک دهه بعد دو برابر بیشتر از افرادی که دو بار در هفته رابطه جنسی داشتند، در معرض مرگ قرار داشتند. رابطه جنسی مکرر معمولاً نشان دهنده داشتن یک رابطه صمیمی است که مشخص شده است که طول عمر فرد را افزایش می دهد. رابطه جنسی نیز ورزش است که برای سلامتی مفید است. همچنین مشخص شده است که رابطه جنسی باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی و کاهش استرس می شود.

سکس چه کاری می تواند برای سلامت روان من انجام دهد؟

تحقیقات در مورد رفاه عاطفی شریک جنسی قبل و بعد از رابطه جنسی نشان داده است که افراد احساس خوشبختی بیشتری دارند و احساس عمیق تری از زندگی در روز بعد از رابطه جنسی دارند. اما روز بعد از روزی که احساس شادی یا اشتیاق خاصی داشتند، دیگر احتمال نداشتند که رابطه جنسی داشته باشند. نتایج هم برای مردان و هم برای زنان مشابه بود و به احساس فرد نسبت به شریک زندگی خود بستگی نداشت. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که داشتن رابطه جنسی به طور کلی باعث افزایش خلق و خو، بینش و رفاه می شود.

آیا رابطه جنسی می تواند به من در محل کار کمک کند؟

اثرات سرریز رابطه جنسی فراتر از بهبود خلق و خو و بهبود سلامت است. تحقیقات نشان داده است که روز بعد از رابطه جنسی با همسر، افراد در محل کار احساس مثبت تری داشتند، از شغل خود رضایت بیشتری داشتند و درگیر و سازنده تر بودند. با این حال، استرس ناشی از کار نیز بر زندگی جنسی تأثیر منفی می گذارد. به طور خاص، افراد کمتر احتمال دارد که در شب بعد از یک روز بد در محل کار، رابطه جنسی داشته باشند.

چه چیزی باعث می شود افراد تنفر جنسی را تجربه کنند؟

مردم رویکردهای متفاوتی نسبت به رابطه جنسی و سلایق متفاوتی در فعالیت جنسی دارند—بعضی از بی بندوباری استقبال می کنند، برخی دیگر BDSM را انجام می دهند. برخی از استفاده از پورن حمایت می کنند، برخی دیگر به دنبال رابطه جنسی گروهی هستند. اما وقتی صحبت از رابطه جنسی به میان می‌آید، بسیاری از افراد نسبت به اعمالی که به نظرشان غیرقابل قبول است، احساس انزجار می‌کنند. زنان عموماً نسبت به مردان انزجار جنسی قوی‌تر و گسترده‌تری از خود بروز می‌دهند ، و افراد مذهبی نسبت به سایرین نسبت به طیفی از اعمال جنسی بیزاری بیشتری دارند. افرادی که دارای ویژگی شخصیتی باز بودن هستند تمایل دارند سطوح پایین تری از انزجار جنسی را احساس کنند.

آیا اولین تجربیات جنسی افراد معمولا مثبت است یا منفی؟

داشتن رابطه جنسی برای اولین بار، یا دست کشیدن از باکرگی ، نقطه عطف مهمی برای بسیاری از افراد است. اما تحقیق در مورد "اولین شروع جنسی" افراد، هم مزایا و هم خطرات عاطفی را پیدا می کند. بعد از رابطه جنسی، جوانان به طور کلی اضطراب کمتر و افسردگی کمتری را گزارش می کنند. با این حال، اولین شروع جنسی - که قبل از 15 سالگی تعریف می شود - با استفاده بیشتر از الکل و مواد مخدر پس از آن و همچنین کاهش احساس ارزشمندی در ارتباط است.

آیا مردم نیاز به داشتن رابطه جنسی دارند؟

مردم نیازی به داشتن رابطه جنسی ندارند و بسیاری از مردم گزارش می دهند که زندگی کاملی با رابطه جنسی کم یا بدون رابطه جنسی دارند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که یک زندگی جنسی فعال و رضایت‌بخش هم با دیدگاه مثبت‌تر و هم با احساس معنای بیشتر در زندگی مرتبط است. با این حال، رابطه جنسی ممکن است منشأ این احساسات نباشد. همچنین ممکن است افرادی که مثبت‌تر و با رضایت‌تر هستند تمایل بیشتری به رابطه جنسی داشته باشند.

آیا مردم می توانند بدون رابطه جنسی زندگی کنند؟

تقریباً یک درصد از جمعیت ادعا می‌کنند که غیرجنسی هستند و هیچ تمایلی به داشتن رابطه جنسی و هیچ گونه تمایل جنسی به دیگران، از هر جنسیتی ندارند. زمانی غیرجنسی به عنوان یک اختلال روانی در نظر گرفته می شد، اما دیگر نه، و اکنون بسیاری از محققان پیشنهاد می کنند که باید به عنوان گرایش جنسی خود به آن نگاه کرد. برخی از غیرجنسی ها در روابط متعهدانه هستند و ممکن است برای شاد کردن شریک زندگی خود رابطه جنسی داشته باشند و برخی دیگر در روابط غیرجنسی هستند. اکثر آنها گزارش می دهند که بزرگترین چالش آنها انگی است که غیرجنسی با افراد دیگر همراه است.

بعدی: کشش و میل جنسی

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/core-questions-about-sex

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

در این صفحه

• جهت گیری جنسی
• خودارضایی
• تک همسری و چند همسری

جهت گیری جنسی

گرایش جنسی چیست؟

به نظر می رسد که جهت گیری جنسی عمدتاً توسط زیست شناسی هدایت می شود: بسیاری از ویژگی های جنسی در رحم تعیین می شوند. اعتقاد بر این است که هورمون ها نیز نقش دارند: قرار گرفتن در معرض برخی هورمون ها در طول رشد ممکن است بر رفتار جنسی تأثیر بگذارد. هنگامی که گرایش جنسی یک فرد ظاهر می شود، می تواند آندروفیلیک (جنس شهوانی بدن مرد)، ژینفیلیک (پیدا کردن بدن زنانه شهوانی)، دوجنسی، غیرجنسی یا چیز دیگری باشد. جهت گیری بیشتر افراد را می توان در یک پیوستار مشاهده کرد ، با تنوع قابل توجهی حتی در میان دگرجنس گرایان یا همجنس گرایان.

تفاوت بین گرایش جنسی و هویت جنسی چیست؟

جنسیت بیولوژیکی به ترکیب کروموزومی شما در بدو تولد اشاره دارد. هویت جنسی، خودپنداره شما از مذکر، زن یا غیر دودویی بودن است . جهت گیری جنسی توصیف می کند که شما به چه کسانی علاقه مند هستید، خواه دگرجنس گرا، همجنس گرا، دوجنس گرا، غیرجنس گرا یا پانجنس گرا.

آیا دوجنسیتی یک گرایش جنسی است؟

جذب همجنس چقدر رایج است؟

آیا برخی افراد گرایش جنسی ندارند؟

خودارضایی

آیا خودارضایی سالم است؟

در حالی که بسیاری از مردم به دلیل انگ های طولانی مدت، به خصوص در جوامع مذهبی یا محافظه کار تمایلی به صحبت آشکار در مورد آن ندارند، این عمل رایج است، و کارشناسان بهداشت جنسی موافقند، خودارضایی سالم، طبیعی و اغلب از نظر عاطفی مفید است . خودارضایی راهی مطمئن برای کشف آنچه که حس خوبی دارد و راهی برای کاهش تنش جنسی، حتی در یک رابطه متعهدانه است.

آیا خودارضایی نشانه مشکل در یک رابطه است؟

لازم نیست. خودارضایی به ندرت دلیل ایجاد مشکلات در یک رابطه است ، اما وقتی تعداد دفعات خودارضایی شریک زندگی افزایش می یابد، یا آنها آن را به رابطه جنسی با شریک خود ترجیح می دهند، احتمالاً نشانه ای از قطع ارتباط بین یک زوج است. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که بین شریک‌ها گفتگوی باز و صادقانه در مورد آنچه آنها را برمی‌انگیزد، اینکه چند وقت یک‌بار تمایل به داشتن رابطه جنسی دارند (یا نه) و اینکه هر کدام نسبت به خودارضایی دیگری چه احساسی دارند، گفتگو کنند.

چه زمانی خودارضایی مشکل ساز می شود؟

آیا تا به حال مردم در حد خودارضایی هستند؟

تک همسری و چند همسری

آیا افراد ذاتاً تک همسر هستند یا چندهمسر؟

جوامع بشری تا زمان ظهور ادیان توحیدی و تغییر به ترتیبات زندگی عمدتاً شهری شروع به پذیرش تک همسری نکردند. قبل از آن - یعنی در بیشتر تاریخ بشر - مردان و زنان عمدتاً چند همسر بودند. نظریه پردازان تکاملی بر این باورند که جثه بزرگتر مردان نسبت به زنان، این واقعیت که مردان تمایل دارند جوانتر بمیرند، و ادامه علاقه بیشتر مردان به جفت گیری با چندین شریک زندگی، همه بقایای تاریخچه چندهمسری ما هستند .

تک همسری به چه معناست؟

تک همسری برای همه افراد معنی یکسانی ندارد و وقتی شرکای روابط متعهد در مورد تعاریف خود از این اصطلاح صحبت نکرده باشند، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. یکی از طرفین ممکن است به شدت احساس کند که خودارضایی نقض رابطه تک همسری آنهاست زیرا شامل رابطه جنسی جدا از یکدیگر (یا در هنگام فکر کردن به شخص دیگری) است.

پلی آموری چگونه کار می کند؟

بعدی: سوالات اصلی در مورد جنسیت

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex/human-sexuality

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

از جذابیت تا عمل، رفتار جنسی اشکال مختلفی دارد. همانطور که آلفرد کینزی، محقق پیشگام جنسی می گوید، تنها چیزی که در تمایلات جنسی انسان وجود دارد، خود تغییرپذیری است.

علاقه انسان به رابطه جنسی را می توان به عنوان یک امر ضروری در نظر گرفت: بقای گونه بستگی به آن دارد. و اگرچه میل جنسی در طول زندگی فرد تمایل به کاهش و کاهش دارد، بسته به خواسته های بیرونی و رضایت از رابطه، اغلب به عنوان گذرنامه ای برای پیوند ، صمیمیت ، لذت و حتی رشد و شفای انسانی عمل می کند.

افراد به دلایل زیادی درگیر فعالیت جنسی می‌شوند: برای احساس سرزندگی، حفظ جنبه‌ای حیاتی از عملکرد انسان، احساس مطلوب یا جذاب بودن، رسیدن به صمیمیت، یا جلب رضایت شریکی که دوستش دارند. رابطه جنسی می تواند یکی از دشوارترین موضوعات برای یک زن و شوهر باشد: بدن و علایق در طول زمان تغییر می کند و بیشتر افراد در مقطعی از زندگی دچار نوعی مشکل جنسی می شوند. بنابراین، ارتباط باز برای صمیمیت و رضایت طولانی مدت ضروری است.

برای کسب اطلاعات بیشتر، به مسائل جنسی انسانی و سوالات اصلی درباره جنسیت مراجعه کنید.

میل چگونه پدیدار می شود؟

میل جنسی هم شامل زیست شناسی و هم روانشناسی می شود، می تواند غیرقابل پیش بینی باشد و می تواند در مردان و زنان بسیار متفاوت ظاهر شود. برای مردان، برانگیختگی معمولاً مقدم بر میل است. اما برای زنان، میل اغلب مقدم بر برانگیختگی است، در پاسخ به صمیمیت فیزیکی ، ارتباط عاطفی و فضایی عاری از حواس‌پرتی.

محققان با بررسی تأثیر متقابل تأثیرات بیولوژیکی مانند هورمون‌های عصبی و تأثیرات روان‌شناختی مانند احساسات و روابط، بر تمایل انسان تمرکز می‌کنند. بو اغلب نقش ظریفی در جذب دارد . تحقیقات نشان می‌دهد که زنان به جفت‌هایی جذب می‌شوند که بوی طبیعی بدنشان یا فرمون‌ها نشان‌دهنده مشخصات ژنتیکی متفاوت از خودشان است.

میل جنسی پایین در بین مردان و زنان رایج است، اما اغلب می توان آن را با رسیدگی به تعارضات، تبادل محبت و گفتگوی مداوم در خارج از اتاق خواب و اختصاص زمان کافی برای رابطه جنسی حل کرد.

برای کسب اطلاعات بیشتر، به جاذبه و میل جنسی و نحوه تفکر مردان و زنان درباره جنسیت مراجعه کنید .

لذت جنسی

لذت رابطه جنسی از عواملی مانند ترشح مواد شیمیایی عصبی مانند اکسی توسین و دوپامین و احساس ارتباط که از طریق لمس کردن، ماساژ دادن و در آغوش گرفتن بیان می شود، ناشی می شود.

هیچ راهی برای داشتن رابطه جنسی وجود ندارد، و تنوع بسیار زیادی در فعالیت هایی وجود دارد که افراد آن را تحریک کننده می دانند. مردان به ویژه توسط تصاویر بصری تحریک می شوند: حدود 90 درصد از مردان جوان گزارش می دهند که از پورنوگرافی با مقداری منظم استفاده می کنند. امروزه بسیاری از زوج‌ها رفتارهایی را انجام می‌دهند که زمانی غیرعادی تلقی می‌شد، از جمله بازی‌های سلطه‌جویانه و مقاربت مقعدی. اکنون محققان می‌دانند که انعطاف‌پذیری در رپرتوارهای جنسی سالم است و به طور کلی روابط را تقویت می‌کند. پزشکان رفتارهای خاص را تنها زمانی مشکل‌ساز می‌دانند که برای یک یا هر دو شریک زندگی آسیب یا ناراحتی ایجاد می‌کنند یا زمانی که رفتار اجباری است - یعنی تنها وسیله برانگیختگی است.

" اعتیاد به جنسی " برچسبی است که اغلب برای نشان دادن علاقه مفرط یا بیمارگونه به رابطه جنسی استفاده می شود، اما مطالعات نشان می دهد که این تصور بیشتر به دیدگاه اخلاقی یا مذهبی فرد مرتبط است تا عمل جنسی واقعی.

برای کسب اطلاعات بیشتر به برانگیختگی، ارگاسم و رفتار پس از رابطه زناشویی و رابطه جنسی و رابطه جنسی گاه به گاه مراجعه کنید .

چگونه رابطه جنسی در طول عمر تغییر می کند؟

رفتار جنسی در طول زمان تغییر می کند و مسیر تغییر ممکن است بین زن و مرد متفاوت باشد.

زنان جوان ممکن است در بررسی نگرش های فرهنگی در مورد رفتار جنسی و بی بند و باری در اولین کشف جنسی خود مشکل داشته باشند، اما سن اعتماد به نفس و مهارت بیشتری در برقراری ارتباط با نیازها و خواسته های آنها به ارمغان می آورد. مردان جوان اغلب نگران عملکرد، اندازه آلت تناسلی یا انزال زودرس هستند. اضطراب تهدیدی برای عملکرد مردان یا زنان است.

زوج‌ها معمولاً گزارش می‌دهند که زندگی جنسی آنها در دهه‌های 30 و 40 زندگی‌شان قوی‌تر است، اما رابطه جنسی اغلب برای شرکای مسن‌تر بسیار مفید است. افراد می توانند در طول عمر از رابطه جنسی رضایت بخش لذت ببرند، اگر تغییرات زیادی را که زمان به ارمغان می آورد، تنظیم کنند، مانند اتکای کمتر به نفوذ آلت تناسلی و بیشتر به ماساژ، لمس کل بدن و رابطه جنسی دهانی.

برای کسب اطلاعات بیشتر، به رابطه جنسی در روابط بلندمدت و نگرانی های جنسی مراجعه کنید .

اختلالات جنسی متفاوت چیست؟

طیف گسترده ای از رفتارها، ترجیحات و خصلت ها به عنوان بخشی از فعالیت جنسی سالم شناخته می شوند. یک رفتار جنسی به یک اختلال تبدیل می شود، اما زمانی که منجر به ناراحتی قابل توجهی شود، تهدید به آسیب رساندن به دیگران یا اجباری شود.

طیف وسیعی از اختلالات جنسی شناخته شده بالینی وجود دارد . اختلال نعوظ که به آن اختلال نعوظ نیز می گویند، ناتوانی مزمن در ایجاد یا حفظ نعوظ است. اختلال ارگاسم زمانی ممکن است تشخیص داده شود که زن نتواند به ارگاسم برسد و درد تناسلی لگنی یا اختلال دخول به تجربه درد شدید در حین رابطه جنسی دخول اشاره دارد. و پارافیلیایی‌هایی مانند پدوفیلی و اختلال فتیشیسم زمانی وجود دارند که برانگیختگی جنسی فرد به خیال‌پردازی یا درگیر شدن در رفتار جنسی مزاحم یا افراطی بستگی دارد.

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/sex

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

برخی از افراد ممکن است از سال‌ها ازدواج دور شوند و فورا احساس آرامش و بی‌باری کنند. برای دیگران، پایان رابطه ای که فقط چند هفته طول کشید، می تواند آسیب های عاطفی شدیدی را به همراه داشته باشد که سال ها باقی می ماند. به گفته کارشناسان، شرایط جدایی هر چه که باشد، به طور بالقوه یک عامل استرس زای زندگی است که تأثیر آن بر نفس و عزت نفس فرد را نباید نادیده گرفت.

در این صفحه

• چرا زوج ها از هم جدا می شوند
• طلاق
• پشت سر گذاشتن جدایی

چرا زوج ها از هم جدا می شوند

در برخی از روابط ناموفق، شرکا کاهش تدریجی ارتباط، صمیمیت و محبت را تحمل می کنند، در حالی که در برخی دیگر، یکی یا دیگری می تواند لحظه ای را تشخیص دهد که می داند تمام شده است. هنگامی که یک رابطه دچار تنش می شود، زوج ها باید تصمیم بگیرند که آیا ارتباطی ایجاد کرده اند که می تواند آن را حفظ کند یا خیر، و اگر نه، پایان دادن به آن بهتر است یا خیر.

زوج ها بیشتر سر چه چیزی دعوا می کنند؟

بررسی‌ها درباره آنچه زوج‌ها درباره آن بحث می‌کنند، بسیاری از منابع متداول تعارض از جمله محبت، ارتباط، حسادت، تناوب جنسی، کنترل، برنامه‌های آینده، وظایف و مسئولیت‌ها، رازها و امور مالی را پیدا می‌کنند. کارشناسان می‌گویند آگاهی از موضوعاتی که اغلب زوج‌ها را ناامید می‌کند، به شرکای جدید کمک می‌کند تا آماده شوند و شاید مدت بیشتری با هم بمانند.

"چهار سوار آخرالزمان" چه هستند؟

روان‌شناس جان گاتمن به چهار موضوع اصلی اشاره می‌کند که احتمالاً یک رابطه را از بین می‌برند: انتقاد (ترک کردن شخصیت شریک زندگی)، تحقیر (عملیات برتر از شریک زندگی)، حالت تدافعی (اجتناب از مسئولیت)، و سنگ اندازی (امتناع از درگیر شدن با مسائل). زمانی که این تعاملات منفی بیشتر از تعاملات مثبت است، او پیشنهاد کرد، این " چهار سوار آخرالزمان " تسخیر شده اند و ممکن است یک زوج زنده نمانند.

علائم سمی شدن یک رابطه چیست؟

از کجا میدونی کی تموم میشه؟

آیا افراد خارج از یک رابطه می توانند بر پایان آن تأثیر بگذارند؟

بیشتر جدایی ها چگونه اتفاق می افتد؟

چرا یک نفر می تواند یک شریک زندگی کند؟

آیا جدایی می تواند یک رابطه را تقویت کند؟

طلاق

با ایستادن در محراب، تعداد کمی از زوج ها می توانند تصور کنند که روزی برگه های طلاق را امضا می کنند. و با این حال بسیاری خواهد شد. همسران به دلایل رایج - خیانت، استرس مالی، کاهش محبت یا ناسازگاری - ارتباط خود را با یکدیگر از دست می دهند و بنابراین کارشناسان پیشنهاد می کنند که زوج ها حتی در ماه عسل مراقب این چالش ها باشند و اگر این مسائل غیرقابل حل شود، آنها صادقانه ارزیابی کنید که آیا زمان جدایی فرا رسیده است یا خیر.

برای اطلاعات بیشتر، طلاق را ببینید .

چرا همسران طولانی مدت طلاق می گیرند؟

کمتر متداول است که افراد پس از ازدواج های طولانی طلاق بگیرند ، اما نرخ طلاق برای زوج های بالای 50 سال از سال 1990 دو برابر شده است. قوی ترین پیش بینی کننده طلاق در میان زوج های مسن این است که یکی یا هر دو زوج قبلا طلاق گرفته اند، اگرچه بسیاری از شرکای مسن تر می گویند که طلاق گرفته اند. به دلیل مسائلی که مدت ها نادیده گرفته می شدند، آنها فقط پس از خروج فرزندانشان از خانه آماده بودند که با آنها روبرو شوند.

شرکا چگونه می توانند از طلاق سود ببرند؟

تحقیقات نشان می دهد که در بسیاری از موارد، طلاق می تواند عزت نفس را افزایش دهد . در ماه‌ها یا سال‌های منتهی به طلاق، عزت نفس شریک زندگی کاهش می‌یابد، و اگرچه ممکن است مدتی طول بکشد تا پس از جدایی بهبود یابد، اما به طور کلی این اتفاق می‌افتد، و نشان می‌دهد که طلاق پادزهر، هرچند دردناک، است. ازدواج ناراضی

آیا زنان بیشتر به دنبال طلاق هستند یا خیر؟

چرا برخی افراد بعد از طلاق با هم بهتر کنار می آیند؟

آیا طلاق برای سلامتی مضر است؟

پشت سر گذاشتن جدایی

حتی اگر فکر نمی‌کردید که یک رابطه یک عمر طول بکشد، پایان آن می‌تواند به شما آسیب بزند، به خصوص اگر احساس کنید توسط کسی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید طرد شده‌اید. درک اینکه چرا جدایی ها دردناک هستند و چه چیزی می توانید از آنها بیاموزید، گام های مهمی برای بازگشت است.

چگونه می توانم پس از جدایی بهبود پیدا کنم؟

راهبردهای توصیه شده برای غلبه بر جدایی شامل حفظ فاصله از یک سابق است. به خود یادآوری ویژگی های بد آنها، و نه فقط ویژگی های خوب که ممکن است از دست بدهید. انجام فعالیت های جدید؛ و مطمئن شوید که سلامت خود را حفظ کنید. برخی افراد متوجه می شوند که تکرار عبارات یا مانتراهای خاص، مانند " من خودم را دوست دارم "، "من می خواهم خوشحال باشم" یا "حالم بهتر است" می تواند بهبود عاطفی را تسریع کند.

چرا برخی از جدایی ها از دیگران دردناک تر هستند؟

دلایل ثابت شده ای وجود دارد که ممکن است طول بکشد تا بر یک سابق غلبه کند : افرادی که تمایل به فاجعه سازی دارند ممکن است پس از جدایی در آینده برایشان سخت تر باشد. کسانی که روی افکار منفی و «چه می‌شد» نشخوار می‌کنند، می‌توانند برای حرکت دادن یکی از آنها تلاش کنند. و کسانی که حس ضعیف تری از خود دارند ممکن است تعجب کنند که بدون شریک چه کسانی هستند.

هر چند وقت یک بار مردم با یک سابق به هم می رسند؟

جدایی برای مردان سخت تر است یا زنان؟

آیا باید دوست پسر یا دوست دختر پشتیبان داشته باشم؟

چگونه می توانید مطمئن شوید که جدایی دوام می آورد؟

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/relationships/the-end-relationships

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

شخصیت یک فرد می تواند نقش مهمی در توانایی آنها برای حفظ روابط موفق داشته باشد، که تا حدی به ویژگی ها و تحمل شرکای آنها بستگی دارد. درونگرا یا برونگرا بودن، پذیرفتن چیزهای جدید یا مقاوم بودن، یا به طور کلی روان رنجور یا با وجدان بودن، تعیین می کند که یک فرد چه نوع فردی و چه نوع شریکی می تواند باشد، اگرچه تأثیر یک ویژگی واحد بر نتایج زندگی یک فرد تنها می تواند باشد. بسیار متفاوت است و بسیاری از مردم راهی برای برآوردن نیازهای عاطفی شریک زندگی پیدا می کنند.

برای اطلاعات بیشتر، شخصیت را ببینید .

در این صفحه

• چگونه شخصیت بر روابط تأثیر می گذارد
• خودشیفتگی و روابط
• اختلالات شخصیت در روابط

چگونه شخصیت بر روابط تأثیر می گذارد

شخصیت می‌تواند بر توانایی فرد برای یافتن خوشبختی در روابط تأثیر بگذارد، اما هرگز تنها عامل نیست و لزومی ندارد که مانعی باشد. به عنوان مثال، سبک دلبستگی می تواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت رابطه داشته باشد. افرادی که دارای سبک دلبستگی «ناایمن» هستند، ویژگی‌ای که معمولاً در دوران کودکی ایجاد می‌شود، ممکن است در مورد امنیت روابط بزرگسالان خود بسیار مضطرب باشند یا به طور کلی از تعهد اجتناب کنند. اما آگاهی از تمایل فرد به مقاومت یا استرس در مورد یافتن عشق، و تمایل به صحبت با شرکا در مورد آن، می تواند به افراد کمک کند تا چالش های خود را مدیریت کنند و راهی برای یک رابطه بلندمدت سالم پیدا کنند.

آیا تیپ شخصیتی شما موفقیت رابطه شما را پیش بینی می کند؟

شخصیت شما زندگی عاشقانه شما را پیش‌بینی می‌کند ، اما برخی از ویژگی‌ها قوی‌تر از دیگران با موفقیت مرتبط هستند. به عنوان مثال، فردی که به ویژه در روان رنجورخویی بالا است، ممکن است برای حفظ روابط تلاش کند، و بهبودی پس از جدایی طولانی‌تر طول می‌کشد، در حالی که هوشیاری و رضایتمندی بالایی دارد، تمایل بیشتری به پیش‌بینی موفقیت در رابطه دارد. برون گرایی عموماً با روابط بلندمدت مثبت گره خورده است، اما ماجراجو بودن اینطور نیست.

آیا درونگراها و برونگراها می توانند رابطه خود را حفظ کنند؟

زوج‌های درون‌گرا-برون‌گرا اگر بخواهند نیازهای عاطفی دیگری را برآورده کنند، می‌توانند پیشرفت کنند. برونگراها ممکن است نیاز داشته باشند که با شریک زندگی خود صبور باشند و به حق آنها برای استراحت یا تنهایی احترام بگذارند. افراد درونگرا به نوبه خود نباید از بحث های مهم اجتناب کنند و درک کنند که شریک زندگی آنها حق دارند فرصت هایی برای برون گرایی و اجتماعی بودن داشته باشند.

افرادی که دوران کودکی سختی داشته اند چگونه می توانند روابط سالمی ایجاد کنند؟

خودشیفتگی و روابط

متعهد شدن به یک رابطه با فردی که دارای ویژگی خودشیفتگی است، اغلب منجر به یک رابطه نافرجام می شود، حتی اگر مدتی طول بکشد تا کمبودهای موجود در هسته آن کشف شود. یک خودشیفته به شدت به دنبال تحسین از طرف شرکای رمانتیک است، و بنابراین وقتی برای اولین بار با یک شریک بالقوه ملاقات می کند، ممکن است بسیار جذاب و کاریزماتیک باشند و توجه دیگران را تحت تأثیر قرار دهند و رابطه را خیلی سریعتر از دیگران پیش ببرند. اشتیاق آنها ممکن است جذاب باشد، اما عدم همدلی اساسی آنها می تواند آنها را در دراز مدت نسبت به افکار و احساسات عمیق تر شریک زندگی بی علاقه کند.

افرادی که واقعاً دارای اختلال شخصیت خودشیفته هستند، عملاً قادر به عاشق شدن یا ایجاد یک رابطه عادلانه نیستند. در عوض، چنین افرادی احتمالاً سعی می کنند قوانین سختگیرانه ای وضع کنند و شریک عاشقانه را از دوستان و خانواده خود جدا کنند .

برای اطلاعات بیشتر، نارسیسیسم را ببینید .

نشانه های رابطه من با یک خودشیفته چیست؟

رابطه با یک خودشیفته می تواند از نظر عاطفی خسته کننده باشد، تا حدی به این دلیل که این روابط تمایل دارند در اوایل شکوفا شوند - خودشیفته ها سخت کار می کنند تا اولین تاثیرات قوی را ایجاد کنند. اما تمایل به منزوی کردن شریک زندگی از دیگران، صحبت از افراد سابق با عبارات تحقیرآمیز، یا استفاده از تنبیهاتی مانند رفتار بی‌صدا با شریک زندگی، همگی باید به عنوان پرچم قرمز تلقی شود.

آیا می توانید رابطه موفقی با یک خودشیفته داشته باشید؟

شما می توانید یک رابطه موفق با یک خودشیفته داشته باشید ، اما اگر این رابطه کوتاه مدت باشد، احتمال بیشتری وجود دارد. افرادی که دارای خودشیفتگی بالا هستند، ویژگی هایی دارند که در کوتاه مدت آنها را جذاب و جذاب می کند. اما با گذشت زمان، نیاز آن‌ها به بالا بودن می‌تواند منجر به رقابت با یک شریک شود، تا جایی که ممکن است شکست‌های خود را تشویق کنند. خودشیفته ها می توانند عشق را احساس کنند و آن را ابراز کنند، اما ممکن است برای بی قید و شرط کردن آن عشق تلاش کنند.

چه نوع فردی تمایل دارد با افراد خودشیفته رابطه برقرار کند؟

اختلالات شخصیت در روابط

افرادی که با اختلالات شخصیتی زندگی می کنند می توانند برای مدیریت دادن و گرفتن روابط، به ویژه درگیری های جزئی مکرر که در بیشتر شراکت های عاشقانه رایج است، مبارزه کنند. از ترس رها شدن یا بیزاری از تسلیم شدن، ممکن است به شرکای خود بچسبند یا وقتی احساس کنند ارتباط آنها در خطر است، آنها را از خود دور کنند. تلاش برای دستیابی به دلبستگی سالم و ایمن با شریک زندگی و اعتماد به حمایت آنها می تواند به کارآمد کردن روابط کمک کند.

برای اطلاعات بیشتر، اختلالات شخصیت را ببینید .

آیا افراد مبتلا به افسردگی می توانند روابط طولانی مدت خود را حفظ کنند؟

افراد مبتلا به افسردگی برای متعادل کردن غم و اندوه خود و احساس اعتماد به نفس پایین و حتی کمک به معکوس کردن خلق و خوی تاریک خود به شریک زندگی خود متکی هستند. و در واقع، تحقیقات نشان می‌دهد که یک رابطه سالم و متعهد، در طول زمان، علائم افسردگی را از بین می‌برد و داشتن یک شریک حمایتی، احتمال موفقیت درمان افسردگی را بیشتر می‌کند. اما رابطه ای که این معیارها را برآورده نمی کند می تواند علائم را حتی بدتر کند.

آیا سایکوپات ها می توانند روابط عاشقانه ایجاد کنند؟

تحقیقات نشان می‌دهد که جنبه‌های روان‌پریشی می‌تواند سکسی باشد ، و در واقع ممکن است یک ویژگی مؤثر برای جفت‌گیری به شیوه بیان آن از طریق زبان بدن و لحن صوتی باشد. افراد ممکن است به دلیل اینکه آن شرکای آنها را با شدت و اشتیاق دنبال می‌کنند، به سراغ روان‌پرستان‌ها می‌روند، اما نمی‌توانند در سطح عمیق‌تری با هم ارتباط برقرار کنند و ممکن است در نهایت اهداف خود را یکبار مصرف یا مستحق آزار ببینند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در روابط با چه چالش هایی روبرو هستند؟

چگونه تغییرات در مغز می تواند یک رابطه را تغییر دهد؟

بعدی: پایان روابط

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/relationships/personality-and-relationships

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

برخی شواهد نشان می دهد که توانایی ایجاد یک رابطه پایدار در دوران نوزادی، در اولین تجربیات کودک با مراقبی که به طور قابل اعتمادی نیازهای او را برای غذا، مراقبت، گرما، محافظت، تحریک و تماس اجتماعی برآورده می کند، شکل می گیرد. چنین روابطی سرنوشت نیستند، اما برای ایجاد الگوهای عمیقاً ریشه دار در رابطه با دیگران تئوری شده اند.

روابط بزرگسالان به دلایل زیادی فراتر از دوران کودکی شریک زندگی موفق یا شکست می خورد. بیشتر مردم باید برای تسلط بر مهارت‌های لازم برای دوام و شکوفایی روابط عاشقانه تلاش کنند و تهدیدهایی که برای ارتباط آن‌ها وجود دارد، منبع رنج‌های روانی بزرگ است.

در این صفحه

• تاب آوری در روابط
• مواجهه با خیانت
• وقتی شرکا متفاوت هستند

تاب آوری در روابط

برای قرن‌ها، به دلیل طول عمر کوتاه‌تر و خطرات پزشکی بیشتر، زوج‌ها تمایلی به گذراندن چندین دهه با هم نداشتند. بنابراین، به نوعی، چالش‌هایی که شرکای بلندمدت امروز با آن روبرو هستند، ممکن است بدیع تلقی شود. اما اساساً، روابط به چالش کشیده می شود زیرا افراد تغییر می کنند و شرکای آنها مجبور به تنظیم هستند. اما بسیاری از زوج‌ها با همان لحظات تقاطع روبرو می‌شوند ، زمانی که بحران‌هایی به وجود می‌آید و ارتباط آنها را تهدید می‌کند، مانند اولین سال زندگی مشترک. ورود کودکان و خروج نهایی آنها. زوال پیری؛ و تراژدی های اجتناب ناپذیری که هر فرد با آن مواجه است.

چالش های اصلی زوج ها چیست؟

تئوری آشفتگی رابطه نشان می‌دهد که قرار گرفتن مداوم در معرض تجارب قطبی‌کننده مانند حسادت، مسدود کردن هدف، ارتباطات بسته، اجتناب از موضوعات دشوار و شخصی‌سازی تعارض می‌تواند باعث بدتر شدن رابطه زوجین شود . شناسایی زودهنگام این بحران‌های احتمالی و صحبت آشکار در مورد آنها می‌تواند یک رابطه را نجات دهد.

موفق ترین زوج ها چگونه چالش ها را مدیریت می کنند؟

تحقیقات نشان می‌دهد مهم‌ترین عاملی که تعیین می‌کند زن و شوهر می‌توانند از چالش‌های روابط خود جان سالم به در ببرند، این است که آیا آنها معتقدند که می‌توانند یا خیر. شرکایی که مطمئن هستند بدون توجه به درگیری‌هایی که پیش بیاید با هم خواهند ماند و معتقدند مهارت‌های لازم برای حفظ ارتباط خود را دارند، به احتمال زیاد برای طولانی‌مدت با هم خواهند ماند.

آیا زوج ها می توانند زنده بمانند زمانی که یکی از زوجین موفق تر از دیگری باشد؟

زوج های راه دور چگونه متعهد می مانند؟

زوج هایی که جدا از هم زندگی می کنند چگونه کنار هم می مانند؟

مواجهه با خیانت

برای بسیاری، شکستن تعهد وفادار ماندن به همسر یا شریک زندگی غیرقابل تصور است. با این حال، نزدیک به 20 درصد از مردم در طول یک رابطه متعهدانه با شخص دیگری رابطه جنسی داشته اند. افراد به دلایل مختلفی خیانت می کنند، اما علت هر چه باشد، شریک مورد آزار را با چالش جدی مواجه می کند. اما خیانت همیشه باعث جدایی زوجین نمی شود. اینکه آیا یک زوج از چالش جان سالم به در می‌برد، به استحکام ارتباط آنها بستگی دارد، و اینکه آیا این رابطه شامل وابستگی عاطفی و جسمی می‌شود: تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از 40 درصد از مردانی که رابطه نامشروع داشته‌اند، گزارش می‌دهند که فقط مربوط به رابطه جنسی بوده است. 11 درصد از زنان همین را می گویند.

برای اطلاعات بیشتر، خیانت را ببینید .

آیا خیانت همیشه به معنای پایان یک رابطه است؟

کشف اینکه یک شریک خیانت کرده است ویرانگر است، اما همیشه به معنای پایان یک رابطه نیست . بسیاری از زوج‌ها راهی برای با هم ماندن پیدا می‌کنند، و تحقیقات نشان می‌دهد که یکی از عوامل اصلی در تصمیم شریک ظلم‌شده برای ماندن یا رفتن، احساس آن‌ها از نحوه مشاوره یا قضاوت شبکه اجتماعی شخصی دوستان و اقوامشان است.

چرا شرکا خیانت می کنند؟

تحقیقات نشان داده است که افراد در روابط خود به دلایل مختلفی دچار انحراف می‌شوند، اما شایع‌ترین آنها از دست دادن عشق است . تنوع طلبی؛ احساس غفلت؛ استفاده از فرصت وسوسه انگیز؛ افزایش عزت نفس؛ خشم؛ عدم تعهد؛ و میل جنسی بالا

آیا زوج ها می توانند بر حسادت غلبه کنند؟

وقتی شرکا متفاوت هستند

بسیاری از زوج‌ها با سن، قد، اندازه، پیشینه‌های فرهنگی، قومیت‌ها یا مذاهب مختلف با هم خوشبختی قابل‌توجهی پیدا می‌کنند و در نظرسنجی‌ها تمایل دارند همین را بگویند: چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو هستند، اگرچه واقعی هستند، در درجه اول بیرونی هستند و نه درونی. توانایی تنظیم قضاوت دیگران ، چه غریبه و چه اقوام نزدیک، هسته اصلی رضایت بلندمدت آنها است.

وقتی یک مرد بزرگتر است، زوج ها چگونه اختلاف سنی قابل توجهی را مدیریت می کنند؟

از نظر تاریخی و حتی در نظرسنجی‌های کنونی، زنان عموماً ترجیح می‌دهند با مردان کمی مسن‌تر باشند و مردان با زنان کمی جوان‌تر باشند. اما بسیاری از زوج‌ها با فاصله سنی بسیار بزرگ‌تر رشد می‌کنند، اگرچه معمولاً این اتفاق می‌افتد که یک مرد شریک بزرگ‌تر باشد . یکی از کلیدهای موفقیت آنها "سن درک شده" است - زنان شریک بزرگتر را جوانتر از دیگران می دانند و شرکای بزرگتر خود را جوانتر از سن بیولوژیکی خود نیز می دانند.

چگونه زوج ها اختلاف سنی قابل توجهی را در زمانی که یک زن مسن تر است مدیریت می کنند؟

زوج‌هایی که در آن‌ها یک زن شریک بسیار مسن‌تر است، کمتر از آن چیزی که افراد فکر می‌کنند، کمتر رایج هستند، اما کمتر نادر و موفق‌تر هستند. اغلب زن نسبت به سایر شرکای هم سن و سال خود میل جنسی بالاتری دارد و به دنبال فردی جوانتر می گردد که بتواند به او ادامه دهد، چیزهای جدید را امتحان کند و به او اجازه کنترل را بدهد. برخی از مردان جوان تر می خواهند با زنان مسن تر ملاقات کنند زیرا از توجه و تجربه آنها قدردانی می کنند. آنها همچنین ممکن است برابری بیشتری در رابطه پیدا کنند.

زوج های بین نژادی برای رشد به چه چیزی نیاز دارند؟

بعدی: شخصیت و روابط

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/relationships/relationship-challenges

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

ارتباط جنسی یکی از جنبه های حیاتی بیشتر روابط عاشقانه است، اما همیشه آنقدرها که مردم فکر می کنند مرکزی نیستند. شرکای جنسی به دلایل منفعت شخصی دارند - احساس خوبی دارد و می تواند عزت نفس را افزایش دهد. و به دلایلی که بر رابطه متمرکز است، صمیمیت را افزایش می دهد و کسی را که دوستش دارند راضی می کند. در درازمدت، بیشتر زوج‌ها با چالش‌های جنسی مواجه خواهند شد، زیرا بدن با افزایش سن تغییر می‌کند و تمایل افراد به رابطه جنسی کاهش می‌یابد (و به طور کلی کاهش می‌یابد). تحقیقات به طور مداوم نشان می دهد که بیشتر زوج ها برای صحبت صادقانه در مورد رابطه جنسی تلاش می کنند، اما وقتی این کار را انجام می دهند، آنها را به هم نزدیکتر می کند.

عشق نیز افراد را دور هم جمع می کند، اما برای با هم ماندن بیشتر از عشق نیاز است . بسیاری از ما زوج هایی را می شناسیم که علیرغم اینکه معتقدیم عاشق یکدیگر بوده اند، به دلیل خیانت یکی از طرفین یا به دلیل دوری یا شرایط، از هم جدا شده اند. اما حتی در روابط پایدار بلندمدت، شریکی که احساس می‌کند عاشق است، ممکن است از هم جدا شود، اگر کسی باور داشته باشد که از نظر عاطفی در رابطه امن نیست، یا فاقد شور و شوق یا صمیمیت است.

برای اطلاعات بیشتر، جنسیت را ببینید .

در این صفحه

• قدرت جنسی
• قدرت عشق
• صحبت کردن در مورد سکس
• مواجهه با چالش های جنسی

قدرت جنسی

رابطه جنسی یکی از جنبه‌های مهم بسیاری از روابط است و در حالی که تحقیقات نشان می‌دهد که در حالی که رابطه جنسی منظم به تقویت پیوند عاطفی زوج کمک می‌کند، این تقویت به همان اندازه از عمل فیزیکی ناشی نمی‌شود که از آنچه بیان می‌کند - صراحت، شفافیت، ارتباط مثبت، و تعهد به پرورش و حفظ انرژی وابسته به عشق شهوانی. اتفاقی که پس از رابطه جنسی رخ می دهد نیز حیاتی است: تحقیقات در مورد "افتر درخشش" جنسی، از جمله در آغوش گرفتن و صحبت کردن با بالش، نشان می دهد که احساس رضایت جنسی افزایش یافته به دنبال یک برخورد جنسی می تواند باعث شود که شریک ها برای هفته ها یا حتی ماه ها احساس بهتری نسبت به یکدیگر داشته باشند. در حالی که بسیاری از شرکا نگران این هستند که چرا ممکن است مانند گذشته رابطه جنسی نداشته باشند، یا اینکه آیا نیاز به یادگیری تکنیک های جدید دارند، کاهش در زندگی جنسی یک زوج معمولا بازتابی از مشکلات دیگر در رابطه است.

کلیدهای داشتن رابطه جنسی عالی چیست؟

کارشناسانی که در مورد رابطه جنسی در روابط تحقیق می کنند، گزارش می دهند که آن دسته از شرکایانی که زندگی جنسی خود را رضایت بخش می دانند، می گویند که کلیدهای یک زندگی جنسی عالی این است که بتوانند در لحظه بمانند، صادقانه با یکدیگر در مورد خواسته های جنسی خود ارتباط برقرار کنند و با آنها همدلی داشته باشند. شریک، آسیب پذیر باشید و برای امتحان چیزهای جدید با هم باز بمانید.

آیا به اندازه کافی رابطه جنسی داریم؟

زوج های متاهل به طور متوسط ​​58 بار در سال رابطه جنسی داشته اند، اگرچه زوج های 20 ساله گزارش می دهند که برخوردهای بسیار بیشتری دارند - حدود 111 بار در سال، که با افزایش سن زوج ها، این تعداد حدود 20 درصد در هر دهه کاهش می یابد. (محققان تمایل دارند به چنین نتایجی مشکوک باشند، زیرا آنها بر اساس گزارش های خود هستند.) بسیاری از کارشناسان معتقدند که رابطه جنسی بسیار مکرر و بسیار نادر لزوماً برای زوج ها مشکل ساز نیست تا زمانی که آنها روابط خود را رضایت بخش می دانند و معتقدند که در حال برقراری ارتباط هستند . سکس کافی

آیا داشتن رابطه جنسی بیشتر زوج ها را شادتر می کند؟

کاری که زوج ها بعد از رابطه جنسی انجام می دهند چقدر مهم است؟

آیا احساس رضایت جنسی برای مرد مهمتر است یا زن؟

آیا رابطه جنسی عالی می تواند از ازدواج دوام بیاورد؟

چگونه زوج ها می توانند اشتیاق خود را دوباره کشف کنند؟

قدرت عشق

روابط عاشقانه می تواند به معنای واقعی کلمه یک موضوع مرگ و زندگی باشد: داشتن یک رابطه حمایتی بیشتر از ترک سیگار یا ورزش کردن، پیشگیری از مرگ و میر را پیش بینی می کند، در حالی که یک رابطه سمی آسیب زاتر از عدم وجود رابطه است. اما عشق همیشه متقابل است و تنها در صورتی می‌تواند زنده بماند که هر دو طرف بخواهند با یکدیگر روراست و صادق باشند، قدردانی کنند، افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند و به جای تلاش برای انجام آن به تنهایی، از او حمایت بخواهند. افراد اغلب بر این باورند که شریک زندگی خود را با دور نگه داشتن مشکلاتشان از او در امان می‌گذارند، اما وقتی متوجه می‌شوند کسی که بیشتر دوستش دارند به آنها اعتماد نکرده یا از آنها حمایت نکرده است، می‌توانند به شدت آسیب ببینند.

عشق چیست؟

عشق رمانتیک را می توان به عنوان یک سازگاری تکاملی در نظر گرفت - نیرویی که شانس انتقال ژن های فرد را به نسل های آینده افزایش می دهد. همچنین به عنوان نیرویی توصیف شده است که شرکا را قادر می سازد در طولانی مدت با هم بمانند. برخی آن را به عنوان نیروی کوری می شناسند که افراد را، حتی بدون احساسات عاشقانه قوی، از طریق چیزی که به عنوان تأثیر «در معرض قرار گرفتن مکرر» شناخته می شود، گرد هم می آورد. و دیگران، با استناد به تعاریف و رویکردهای مختلف عشق در زمان‌های مختلف و در فرهنگ‌های مختلف، آن را صرفاً یک ساختار اجتماعی-فرهنگی توصیف می‌کنند.

آیا عشق نیاز به اشتیاق دارد؟

برخی عشق را دارای سه عنصر می دانند: صمیمیت، تعهد و اشتیاق. اما بسیاری از زوج‌ها نگران هستند که شور و اشتیاقشان در طول سال‌ها کاهش پیدا کند و ارتباط آنها از امنیت کمتری برخوردار باشد. با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد که کاهش شور و اشتیاق کمتر از باور زوج‌ها مبنی بر اینکه پس از کاهش آن نمی‌توان آن را بازسازی کرد، مشکل‌ساز است. شرکایی که درک می کنند که موم شده و از بین می رود، احتمال بیشتری دارد که دوباره آن را احیا کنند و در کنار هم بمانند.

آیا معمولاً مردان یا زنان ابتدا می گویند "دوستت دارم"؟

صحبت کردن در مورد سکس

حتی زوج هایی که به طور کلی در پرداختن به مسائل دیگر موفق هستند، هنگام صحبت در مورد رابطه جنسی گیر می کنند. بسیاری از مردم تصور می‌کنند که رابطه جنسی عالی نباید به گفتگو نیاز داشته باشد، اما این اغلب منجر به سال‌ها برخوردهای کهنه یا رضایت‌بخش می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد از صحبت کردن در مورد موضوعات ناراحت‌کننده اجتناب می‌کنند، زیرا تصور می‌کنند آنچه می‌گویند ممکن است یک رابطه را تهدید کند، به خصوص اگر در مورد خیالات جنسی یا علاقه به رابطه جنسی "غیر متعارف" باشد. ابراز نگرانی در مورد زندگی جنسی خود به احساسات شریک زندگی آنها آسیب می رساند. یا به این دلیل که از ترس احساس شرم یا خجالت تمایلی به افشای بیش از حد درباره خود ندارند.

چگونه شرکای جنسی می توانند در مورد رابطه جنسی "غیر متعارف" مذاکره کنند؟

وقتی شرکای جنسی بفهمند که در واقع، بیشتر انواع سکس «غیر متعارف» بسیار رایج است، آسان‌تر است . نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که بیشتر زوج‌ها در واقع درگیر چیزی شده‌اند که عموماً به عنوان یک بازی جنسی ناهنجار در نظر گرفته می‌شود، یا حداقل در مورد آن فانتزی داشته‌اند. زوج‌هایی که این را درک می‌کنند و کمتر نگران زیر پا گذاشتن هنجارها هستند، بیشتر می‌توانند در مورد خواسته‌های خود صحبت کنند و احتمالاً ارتباطات رضایت‌بخشی را حفظ می‌کنند.

آیا باید به همسرم در مورد تخیلات جنسی خود بگویم؟

بسیاری از مردم تصور می کنند که تخیلات آنها ممکن است افراطی یا نامناسب باشد، یا اینکه شریک زندگی آنها از آنها استقبال نمی کند. اغلب اینطور نیست. اکثر مردم گزارش می دهند که بیشتر از هر شخص دیگری در مورد شریک فعلی خود فانتزی دارند. فانتزی های مردان و زنان به طور کلی شبیه به هم هستند. و به طور کلی، زوج هایی که بر اساس یک فانتزی عمل می کردند گزارش دادند که به خوبی پیش می رفت (به استثنای سه نفری).

آیا سکس برای یک رابطه خوب است؟

آیا BDSM برای یک رابطه طولانی مدت خوب است یا بد؟

مواجهه با چالش های جنسی

هیچ نسخه جهانی برای زندگی جنسی سالم وجود ندارد. زوج های شادی وجود دارند که چندین بار در هفته رابطه جنسی دارند و زوج های راضی هستند که به ندرت رابطه جنسی دارند. اما بسیاری از زوج‌ها با درگیری‌های جدی در زندگی جنسی خود مواجه می‌شوند که اغلب مربوط به اختلاف در میل است. وقتی یکی از شریک‌ها – و همیشه مرد نیست – میل جنسی بسیار بالاتری نسبت به دیگری دارد، می‌تواند یک رابطه را تهدید کند، به طوری که یک نفر برای داشتن رابطه جنسی بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرد و دیگری احساس طرد شدن می‌کند. آشکار کردن چنین نگرانی هایی می تواند به کاهش احساسات آسیب دیده کمک کند، و ملاقات با یک زوج درمانگر ممکن است به شرکا کمک کند تا زمینه های مشترک پیدا کنند.

وقتی شریک جنسی اجباری می شود چه کاری می توانید انجام دهید؟

تعداد کمی از افرادی که در روابط طولانی مدت شاد هستند، التماس جنسی یا فشار از طرف شریک زندگی خود را به عنوان تجاوز جنسی توصیف می کنند . اما اجبار جنسی و صمیمیت ناخواسته - حتی اگر از نظر جسمی پرخاشگرانه نباشد - یک نگرانی جدی است که شریک زندگی باید قبل از عادی شدن آن به آن رسیدگی کنند و به دنبال برقراری مجدد مرزها و قوانین اساسی سالم باشند.

زنان با میل جنسی بالا چگونه روابط خود را مدیریت می کنند؟

کلیشه رایج این است که مردان میل جنسی بیشتری نسبت به زنان دارند و با افزایش سن، میل جنسی بیشتری را حفظ می کنند. اما همیشه اینطور نیست و بسیاری از زنان میل جنسی بسیار قوی تری نسبت به شریک مرد خود دارند. زنانی که میل جنسی بالایی دارند ممکن است از طریق حضور ذهنی بیشتر در حین رابطه جنسی و ارتباط بازتر با شریک زندگی خود در مورد تمایلات و خیالات خود، رضایت بیشتری پیدا کنند.

اگر شریک جنسی نیازهای جنسی من را برآورده نکند، چه کاری می توانم انجام دهم؟

آیا زوج ها حتی اگر رابطه جنسی را متوقف کنند می توانند با هم بمانند؟

بعدی: چالش های رابطه

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/relationships/love-and-sex

حفظ یک رابطه

بررسی شده توسط کارکنان روانشناسی امروز

روابط قوی مستلزم انواع مختلفی از پرورش است - جسمی، عاطفی و توجه. مشخص شده است که برخی از صفات برای حفظ ارتباطات سالم بسیار مهم هستند. برای مثال، برای شروع، هر فردی باید احساس اطمینان کند که شریک زندگی او مایل است زمان و توجه خود را به او اختصاص دهد. و هر دو باید متعهد به پرداختن به تفاوت‌ها و چالش‌هایی باشند که ناگزیر به وجود می‌آیند.

در این صفحه

• فواید با هم بودن
• دستیابی به صمیمیت

فواید با هم بودن

در موفق ترین روابط، شرکا نه تنها به یکدیگر سود می برند. آنها گام های حمایتی فعالی برمی دارند که حس قدرتمند بودن در یک تیم را تقویت می کند. تحقیقات نشان می‌دهد که در درازمدت حفظ می‌شود، این ارتباط پایه عاطفی محکمی را برای افراد فراهم می‌کند تا رویاهای خود را دنبال کنند و در صورت مواجهه با موانع به سرعت به عقب برگردند.

داشتن یک رابطه چه سودی برای من دارد؟

در روابط سالم، شرکای ما بیش از هر کس دیگری در زندگی ما را مثبت‌تر می‌بینند - شاید مثبت‌تر از آنچه خودمان می‌بینیم - و می‌توانیم از باور آنها برای نزدیک‌تر شدن به خود ایده‌آل‌مان استفاده کنیم. این به عنوان «پدیده میکل آنژ» شناخته می‌شود، زیرا همان‌طور که مجسمه‌ساز بزرگ می‌توانست به تخته سنگی نگاه کند و شکل ایده‌آل پنهان انسان را ببیند، پیام‌های مثبت و سیگنال‌های حمایتی شریک ما می‌تواند به ما کمک کند شکوفا شویم.

آیا یک رابطه می تواند من را به فرد بهتری تبدیل کند؟

داشتن یک رابطه سالم باید منجر به رشد شخصی یا " Eudaimonia " شود، یعنی تمایل به تلاش برای بهترین بودن. تحقیقات نشان می‌دهد که با حمایت متعهدانه شریک زندگی، افراد بهتر از استرس یا آسیب‌های روحی بازمی‌گردند، قدردان زندگی هستند و نسبت به چیزهای جدید بازتر هستند.

چگونه می توانم به شریک زندگی خود کمک کنم که فرد بهتری شود؟

آیا یک رابطه "به اندازه کافی خوب" به اندازه کافی خوب است؟

دستیابی به صمیمیت

اگرچه این اصطلاح اغلب به عنوان تعبیری برای رابطه جنسی استفاده می شود ، اما اشتراک بین دو نفر که صمیمیت را تعریف می کند منحصراً یک ارتباط فیزیکی نیست و منحصر به روابط عاشقانه نیست. صمیمیت مستلزم این خطر است که خودتان را بیرون بگذارید. تمایل دارد در مکالمه با احتیاط شروع شود - به اشتراک گذاشتن چیزی که از نظر عاطفی با یک شریک جدید معنادار است - اما در طول زمان به یک ارتباط با کسی تبدیل می شود که معتقدیم واقعاً ما را جذب می کند. هنگامی که یک پیوند صمیمیت برقرار شد، می تواند به بستر دوستی عمیق و میل فیزیکی تبدیل شود.

کلید صمیمیت در یک رابطه چیست؟

احساس امنیت عاطفی، که شامل آرامش و باز بودن است، ممکن است یکی از اجزای ضروری صمیمیت واقعی باشد . وقتی یکی از طرفین تسلیم انتقاد یا تحقیر می‌شود و به دیگری حمله می‌کند، می‌تواند صمیمیت خود را با فعال کردن مکانیسم‌های دفاع شخصی طرف مقابل و از بین بردن اعتماد او از بین ببرد. این یکی از دلایلی است که تحقیقات نشان می دهد که زوج ها برای حفظ سلامت رابطه به تعاملات مثبت بیشتر از منفی با یکدیگر نیاز دارند.

هر شریکی چه چیزی به یکدیگر بدهکار است؟

حفظ یک رابطه مستلزم برخی معیارهای پایه احترام است که تحقیقات نشان می دهد که شامل توجه، محبت، صداقت و قدردانی شریک، و همچنین تمایل برای رسیدگی به تعارض و باز بودن برای تقسیم بار کاری خانواده است. فقدان طولانی مدت این اقدامات می تواند آینده یک رابطه را به خطر بیندازد، بنابراین کارشناسان از شرکای خود می خواهند که در صورت تبدیل شدن به یک نگرانی به آنها رسیدگی کنند.

آیا شریک زندگی من باید بهترین دوست من باشد؟

چگونه می توانم عیوب همسرم را بپذیرم؟

بعدی: عشق و سکس

منبع

https://www.psychologytoday.com/us/basics/relationships/maintaining-relationship