پنجشنبه ششم مهر ۱۴۰۲ - 1:11 - nali -
جی سولومون
سهشنبه، 26 سپتامبر 2023، ساعت 2:09 بعد از ظهر GMT + 3:30· 16 دقیقه مطالعه
37
اسکوپ
در بهار 2014، مقامات ارشد وزارت امور خارجه ایران تلاشی آرام را برای تقویت وجهه و مواضع تهران در مورد مسائل امنیتی جهانی - به ویژه برنامه هستهای آن - از طریق ایجاد روابط با شبکهای از دانشگاهیان و محققان با نفوذ خارج از کشور آغاز کردند. آنها آن را ابتکار کارشناسان ایران نامیدند.
گستره و مقیاس پروژه IEI در مخفیگاه بزرگی از مکاتبات و ایمیل های دولت ایران که برای اولین بار توسط سمافور و ایران اینترنشنال گزارش شده است، ظاهر شده است. مقاماتی که زیر نظر رئیس جمهور میانه رو حسن روحانی کار می کردند، به خود بابت تأثیر این ابتکار تبریک گفتند: حداقل سه نفر از افرادی که در لیست وزارت امور خارجه بودند، دستیاران ارشد رابرت مالی، فرستاده ویژه دولت بایدن در امور ایران بودند یا شدند. او در ژوئن امسال به دنبال تعلیق مجوز امنیتی خود به مرخصی رفت.

رابرت مالی / برندان اسمیالوسکی / خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ
این اسناد بینشهای عمیق و بیسابقهای را در مورد تفکر و عملکرد درونی وزارت خارجه ایران در برههای حساس از دیپلماسی هستهای ارائه میکنند - حتی در شرایطی که تصویر تهران از وقایع توسط سایرین درگیر در IEI، اگر نگوییم صراحتا تکذیب میشود، زیر سوال رفته است. آنها نشان میدهند که ایران چگونه قادر به انجام عملیاتهای نفوذی است که ایالات متحده و متحدانش در منطقه اغلب انجام میدهند.
این ایمیل ها توسط ایران اینترنشنال، یک کانال خبری تلویزیونی فارسی زبان که مقر آن در لندن است - که به دلیل تهدیدات دولت ایران برای مدت کوتاهی در واشنگتن مستقر بود - دریافت و ترجمه شده و با سمافور به اشتراک گذاشته شد. سمافور و ایران اینترنشنال به طور مشترک در مورد برخی از جنبه های IEI گزارش دادند. هر دو سازمان به طور مستقل داستان های خود را تولید کرده اند.
این ارتباطات نشان می دهد که دیپلمات های روحانی از طریق این شبکه به محافل سیاسی واشنگتن و اروپا به ویژه در سال های پایانی دولت اوباما دسترسی داشته اند. یکی از دانشگاهیان آلمانی در IEI، طبق ایمیلها، پیشنهاد نوشتن نوشتههای شبح را برای مقامات تهرانی داده است. برخی دیگر، در مواقعی، از کارکنان وزارت خارجه برای شرکت در کنفرانس ها و جلسات استماع در ایالات متحده و اسرائیل مشاوره می گرفتند. شرکتکنندگان IEI نویسندگان پرکار مقالات و تحلیلها بودند و بینشهایی را در تلویزیون و توییتر ارائه میکردند و مرتباً نیاز به سازش با تهران در مورد موضوع هستهای را مطرح میکردند - موضعی همسو با دولت اوباما و روحانی در آن زمان. در این ایمیلها، IEI پس از انتخابات روحانی در سال 2013 راهاندازی شد. زمانی که او به دنبال یافتن توافقی با غرب در موضوع هسته ای بود. بر اساس این ایمیلها، وزارت امور خارجه ایران از طریق اتاق فکر داخلی خود -موسسه مطالعات سیاسی و بینالمللی- با ده عضو اصلی این پروژه ارتباط برقرار کرده است که از طریق آنها قصد دارد طی 18 ماه آینده به صورت تهاجمی ارتباط برقرار کند. مزیت توافق هسته ای بین تهران و واشنگتن را که در ژوئیه 2015 نهایی شد، تبلیغ کنند.
این ابتکار که ما آن را «ابتکار کارشناسان ایران (IEI)» می نامیم، متشکل از یک گروه اصلی متشکل از 6 تا 10 نفر از ایرانیان برجسته نسل دوم است که با اندیشکدههای بینالمللی و مؤسسات آکادمیک پیشرو، عمدتاً در اروپا و ایالات متحده، ارتباط برقرار کردهاند. سعید خطیب زاده، دیپلمات ایرانی مقیم برلین و سخنگوی آینده وزارت امور خارجه، در تاریخ 5 مارس 2014، همزمان با گسترش پروژه به مصطفی زهرانی، رئیس اتاق فکر IPIS در تهران، نامه ای نوشت. ارتباط آنها بین انگلیسی و فارسی منحرف شد - که توسط ایران اینترنشنال ترجمه و به طور مستقل توسط سمافور تأیید شد.

خطیب زاده یک هفته بعد، در 11 مارس، دوباره نوشت و گفت که پس از ملاقات با آنها در پراگ، از سوی دو دانشگاهی جوان - آریان طباطبایی و دینا اسفندیاری - از IEI حمایت کرده است. ما سه نفر توافق کردیم که گروه اصلی IEI باشیم.
طباطبایی در حال حاضر به عنوان رئیس ستاد دستیار وزیر دفاع در عملیات ویژه در پنتاگون خدمت می کند، سمتی که نیاز به مجوز امنیتی دولت ایالات متحده دارد. او پیش از این پس از روی کار آمدن دولت بایدن در سال 2021 به عنوان دیپلمات در تیم مذاکرهکننده هستهای مالی ایران فعالیت میکرد. اسفندیاری مشاور ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بحران بینالمللی است.
طباطبایی و اسفندیاری به درخواست ها برای اظهار نظر در مورد IEI پاسخ ندادند. کارفرمای فعلی اسفندیاری، گروه بین المللی بحران، مشارکت او در این طرح را تایید کرد. اما گروه بحران که حل و فصل منازعات را در سطح جهانی ترویج می کند، گفت که IEI یک شبکه غیررسمی متشکل از دانشگاهیان و محققان است که تحت نظارت وزارت امور خارجه ایران نبود و از یک دولت اروپایی و برخی نهادهای اروپایی بودجه دریافت می کرد که آنها از ارائه آن خودداری کردند. شناسایی
ایمیلهایی که درباره IEI بحث میکردند، بخشی از هزاران مکاتبات زهرانی بود که ایران اینترنشنال به دست آورده بود. این موارد شامل کپی پاسپورت، رزومه، دعوت به کنفرانس، بلیط هواپیما و درخواست ویزا می باشد. مشخص نیست که اسناد مربوط به IEI چقدر کامل یا جامع هستند.
بیشتر بدانید
بر اساس ارتباطات وزارت امور خارجه ایران، پروژه IEI پس از این اقدام اولیه افزایش یافت. در 14 می 2014، یک کنفرانس آغازین در هتل Palais Coburg در وین - محل مذاکرات بینالمللی هستهای برگزار شد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، بر اساس ایمیلی که در آن ارسال شده، و همچنین اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای وی و هشت نماینده از اندیشکدههای غربی به عنوان یکی از شرکتکنندگان در فهرست حضور داشتند. دیپلماتهای سطح پایین ایران در ابتدا پیشنهاد برگزاری این نشست در تهران را داده بودند، اما معاون ظریف به دلایل لجستیکی از برگزاری آن جلوگیری کرد.
بر اساس ایمیلها، ظریف در جریان بحثها در وین در مورد ارتقاء یا ایجاد شخصیتی عمومی که بتواند دیدگاههای ایران را در صحنه بینالمللی در رابطه با موضوع هستهای تبلیغ کند، ثابت شده بود. او به طور خاص به نسخه ایرانی رابرت آینهورن، دیپلمات دولت اوباما و کارشناس اشاعه تسلیحات هسته ای اشاره کرد که به طور مرتب مقالات علمی در مورد برنامه هسته ای ایران منتشر می کرد و در رویدادهای اندیشکده آمریکا و اروپا ظاهر می شد.
عدنان طباطبایی گفت: «خیلی درست گفتید که شرم آور است که ایران باب آینهورن خودش را ندارد - کسی که می تواند توجه را به پرونده ایران جلب کند، همان کاری که اینهورن برای ایالات متحده یا 1+5 انجام می دهد.» یکی از دانشگاهیان آلمانی که در نشست IEI در وین شرکت کرده بود، پنج روز پس از پایان جلسه، ظریف را به انگلیسی نوشت. گروه 1+5 پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان و بلوک دیپلماتیک در حال مذاکره بر سر توافق هسته ای با تهران بودند. عدنان طباطبایی با آریانه طباطبایی نسبتی ندارد.

عدنان طباطبایی
عدنان طباطبایی همچنین به وزارت امور خارجه ایران پیشنهاد کرد که از طرف وزارت امور خارجه ایران قطعههای شبحنویسی کند. طباطبایی در همین ایمیل به ظریف گفت: «پیشنهاد ما میتواند این باشد که بهعنوان یک گروه، روی یک مقاله (2000 کلمه) در رابطه با مذاکرات جاری کار کنیم. برای مثال، میتواند تحت نام یک مقام سابق، از طریق CSR یا IPIS منتشر شود - البته پس از اینکه شما و تیمتان این قطعه را اصلاح کردید.»
وزیر امور خارجه چهار روز بعد با کپی برداری از زهرانی پاسخ داد. ظریف این پیشنهاد را پذیرفت و توصیه کرد که «این مقالهها یا نوشتهها» به نام افراد مختلف ایرانی و غیرایرانی خارج از کشور و همچنین مقامات سابق منتشر شود. مشخص نیست که آیا یا چند قطعه واقعاً از طریق این فرآیند منتشر شده است یا خیر.
عدنان طباطبایی از اظهار نظر در مورد IEI خودداری کرد و گفت که گزارش ایران اینترنشنال و سمافور «بر اساس نادرست و فرضیات واقعی اشتباه بوده است». وی همچنین صحت مکاتبات با ظریف را زیر سوال برد. ایران اینترنشنال بررسی پزشکی قانونی این ایمیلها را انجام داد و هیچ مغایرتی در فرادادهها پیدا نکرد که نشان دهد آنها معتبر نیستند.
IEI به سرعت یکی از اهداف اولیه ابتکار را پیش برد - انتشار نظرات و تحلیلها در رسانههای سطح بالا در ایالات متحده و اروپا، به ویژه هدف قرار دادن سیاستگذاران. کمتر از یک ماه پس از گردهمایی وین، علی واعظ از گروه بینالمللی بحران، یکی از حامیان نزدیک رابرت مالی که در فهرست IEI قرار دارد، پیش از انتشار مقالهای در مورد خنثیسازی بحران هستهای برای زهرانی از IPIS ارسال کرد. او در 4 ژوئن 2014 به فارسی نوشت: «منتظر نظرات و بازخوردهای شما هستم.»
ایمیلها نشان میدهد که این مقاله در روز ورود توسط زهرانی با ظریف وزیر امور خارجه به اشتراک گذاشته شده است. سپس 12 روز بعد در نشریه نشنال اینترست با عنوان «معضلات نادرست در گفتگوهای ایران » با تغییرات جزئی عبارت منتشر شد. مشخص نیست که آیا ظریف اصلاحاتی انجام داده است، زیرا هیچ ایمیل پاسخی از او در زنجیره نیست. در حالی که بسیاری از اندیشکدهها و رسانهها سیاستهایی علیه اشتراکگذاری مقالات قبل از انتشار دارند، ICG در بیانیهای به Semafor گفت که به طور معمول و فعالانه نظرات بازیگران اصلی درگیر در یک درگیری را درخواست میکند و متن مرتبط را با سیاستگذاران به اشتراک میگذارد.

آریان طباطبایی / کلمبیا SIPA از طریق یوتیوب
آریان طباطبایی، مقام فعلی پنتاگون، حداقل در دو نوبت قبل از شرکت در رویدادهای سیاسی، با وزارت امور خارجه ایران تماس گرفته است. او در 27 ژوئن 2014 به زهرانی به فارسی نوشت و گفت که با شاهزاده سعودی ترکی الفیصل - سفیر سابق در ایالات متحده - ملاقات کرده است که به همکاری با یکدیگر ابراز علاقه کرده و او را به عربستان سعودی دعوت کرده است. او همچنین گفت که برای شرکت در کارگاه آموزشی برنامه هسته ای ایران در دانشگاه بن گوریون اسرائیل دعوت شده است. من علاقه ای به رفتن ندارم، اما بعد فکر کردم شاید بهتر باشد که من بروم و صحبت کنم، نه یک اسرائیلی مثل امیلی لاندو که می رود و اطلاعات نادرست منتشر می کند. من هم میخواهم نظر شما را بپرسم و ببینم به نظر شما باید دعوت را بپذیرم و بروم.»
زهرانی در همان روز پاسخ داد: «با توجه به همه چیز، به نظر میرسد عربستان سعودی مورد خوبی است، اما از مورد دوم [اسرائیل] بهتر است اجتناب شود. با تشکر." طباطبایی چند ساعت بعد پاسخ داد: «از راهنمایی شما بسیار متشکرم. من در مورد عربستان سعودی اقدام خواهم کرد و شما را در جریان پیشرفت ها قرار خواهم داد.» هیچ مدرکی وجود ندارد که طباطبایی به کنفرانس در اسرائیل رفته باشد، اگرچه کتاب ها و گزارش های تحقیقاتی او نشان می دهد که او با تعدادی از مقامات ارشد اسرائیلی مصاحبه کرده است.
آریان طباطبایی به زهرانی گفت که قرار است در کنگره آمریکا درباره توافق هسته ای شهادت دهد. در 10 ژوئیه 2014، او نوشت که از او خواسته شده بود در کنار دو استاد دانشگاه هاروارد - گری سمور و ویلیام توبی - در کمیتههای کنگره حضور یابد که از نظر او در مورد ایران جنگطلب هستند. "در روزهای آینده مزاحم شما خواهم شد. این کار کمی دشوار خواهد بود زیرا ویل و گری هر دو دیدگاه مطلوبی در مورد ایران ندارند.
طباطبایی با زهرانی پیوندی به مقاله ای که او در بوستون گلوب منتشر کرده بود به اشتراک گذاشت که «پنج افسانه درباره برنامه هسته ای ایران» را تشریح می کرد. این قطعه توضیح میدهد که چرا ایران به انرژی هستهای نیاز دارد و فتوا یا فرمان دینی را که آیتالله خامنهای رهبر ایران گفته است مبنی بر منع ساخت سلاحهای هستهای غیراسلامی صادر کرده است، برجسته میکند. برخی از مقامات غربی مشروعیت فتوا را زیر سوال برده اند.
نمایی از تهران
مقامات ایرانی پشت IEI - زهرانی و خطیب زاده - در ایمیل های داخلی به مافوق خود درباره موفقیت های این ابتکار افتخار می کردند. آنها پیگیری کردند که در طول هفته پس از توافق اولیه هسته ای بین تهران و قدرت های جهانی در 2 آوریل 2015 در لوزان، سوئیس، دانشگاهیان در IEI چند بار در رسانه ها نوشتند یا مورد استناد قرار گرفتند. داده های رسانه ای با دیگران در وزارت خارجه ایران در تهران به اشتراک گذاشته شد.
خطیب زاده به فارسی نوشت: «در پی گفتگوی تلفنی ما، تنها تعدادی از مهمترین آثاری را که دوستانمان در هفته پس از توافق چارچوب لوزان منتشر کردند، برای بررسی شما در اینجا پیوست کردم. ما دائما در تماس بودیم و شبانه روز به شدت کار می کردیم. برخی از دوستان به تنهایی به اندازه یک رسانه مدبر عمل کردند.»
در 14 آوریل 2015، خطیب زاده به زهرانی ایمیل زد و سپس او پیام را برای ظریف و یکی از معاونان وزیر امور خارجه در تیم مذاکره کننده هسته ای، مجید تخت روانچی، ارسال کرد. خطیب زاده 10 سند Word جداگانه را به ایمیل ضمیمه کرد که هر کدام به ردپای رسانه ای هر یک از دانشگاهیان IEI اشاره داشت. اینها شامل آریان طباطبایی، علی واعظ و دینا اسفندیاری بودند که همگی در دهه گذشته با مالی همکاری نزدیک داشتند.

دینا اسفندیاری / RUSI از طریق یوتیوب
خطیب زاده، سخنگوی آینده وزارت امور خارجه در این ایمیل به خود می بالد: «اینها علاوه بر صدها توییت، پست و... در اینترنت است که قطعاً منحصر به فرد و در نوع خود پرطرفدار بود. لازم به ذکر است که این آثار نه تنها به زبان انگلیسی، بلکه به چندین زبان بین المللی دیگر نیز منتشر شده است.
فهرستی که خطیب زاده به اشتراک گذاشته است نشان می دهد که آریان طباطبایی در یک هفته چهار مقاله از جمله در فارین پالیسی منتشر کرده و با هافینگتون پست و خبرگزاری فارس ایران که مرتبط با سپاه قدرتمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است مصاحبه هایی انجام داده است که بیشتر از نظرات تهران حمایت می کند. در مورد مذاکرات هسته ای در مقاله ای برای نشنال اینترست که با همکاری دینا اسفندیاری نوشته شده بود، آنها استدلال کردند که ایران «آنقدر قدرتمند» است که نمی توان آن را مهار کرد و «تهران برای قدرتمند شدن و تقویت جای پای خود در منطقه نیازی به توافقی ندارد».
علی واعظ نیز در فعالیت های رسانه ای خود بسیار پرکار بود. این تحلیلگر ICG تقریباً در تمام روزنامه های مهم ایالات متحده از جمله نیویورک تایمز ، وال استریت ژورنال ، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز ، از آغاز به کار IEI در مارس 2014 تا نهایی شدن توافق هسته ای ایران در ژوئیه مورد استناد قرار گرفت. 2015.
وزارت امور خارجه ایران، اندیشکده IPIS و ظریف، زهرانی و خطیب زاده به درخواست ها برای اظهار نظر پاسخ ندادند.
دیدگاه جی
پوشش خبری ایران، چه به عنوان یک دانشگاهی و چه به عنوان روزنامه نگار، یک میدان مین است. دسترسی به کشور و مقامات ایرانی به شدت کنترل می شود. و حتی فرصت ها با هشدارهای جدی همراه هستند. در سفرهایی که به عنوان خبرنگار به ایران داشتم، لازم بود قبل از ورود، سؤالات و ایده های خود را در اختیار وزارت امور خارجه قرار دهم و یک تعمیرکار منصوب از سوی دولت را استخدام کنم. این فرد ترجمه هایی را ارائه می کرد، اما به وضوح حرکات و جلسات من را زیر نظر داشت. تصور میکردم سرویسهای اطلاعاتی ایران از نزدیک مرا تعقیب میکنند.
تهران همچنین به طور تهاجمی عملیات اطلاعاتی خود را در خارج از کشور پیش می برد، گاهی با موفقیت، گاهی اوقات نه. فردی به نام کاوه افراسیابی، یک آکادمیک ایرانی و مقیم دائم آمریکا که برای اطلاع از بینش خود در مورد برنامه هسته ای تهران با من تماس می گرفت، در سال 2021 در یکی از حومه های بوستون به اتهام کار به عنوان یک مامور ثبت نشده برای رژیم ایران دستگیر شد . او به عنوان بخشی از توافق مبادله زندانیان که در ماه جاری بین دولت بایدن و ایران حاصل شد، اجازه بازگشت به تهران را دارد، هرچند افراسیابی گفت که قصد دارد در آمریکا بماند .

آل لوکا/سمافور
رژیم ایران نیز جناح بندی شده است و عبور از این شکاف ها برای دیپلمات ها و روزنامه نگاران خطرناک است. ابتکار کارشناسان ایران از دولت روحانی متولد شد که مشتاق پایان دادن به وضعیت نابسامان تهران پس از هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بود که در آن او انکار هولوکاست و ترویج ریشه کنی اسرائیل را ترویج می کرد. جواد ظریف وزیر امور خارجه روحانی در دوره قبلی خود به عنوان سفیر تهران در سازمان ملل، روابط گسترده ای با سیاستمداران و دانشگاهیان غربی ایجاد کرده بود. شرکت کنندگان در IEI و همچنین اکثر دولت های غربی، دوره ریاست جمهوری روحانی و صعود ظریف را گشایشی برای تلاش و ادغام جمهوری اسلامی در اقتصاد جهانی و پایان دادن به بحران هسته ای می دانستند. دولت اوباما از کانال های آشکار و پنهان برای این کار استفاده کرد.
اما روحانی هرگز نماینده چهره تندرو یا تندروتر جمهوری اسلامی، به ویژه سپاه پاسداران یا سپاه نبود. و انتخاب رئیس جمهور ابراهیم رئیسی در سال 2021، که توسط ایالات متحده به دلیل نقض حقوق بشر تحریم شده است، تا حد زیادی پنجره این کانال ها را بسته است. در واقع، دولت رئیسی در هفته های اخیر رابرت مالی و برخی از اعضای IEI را مورد توجه قرار داده و آنها را در رسانه های دولتی متهم به تحریک ناآرامی های نژادی و قومی در کشور کرده است. تهران تایمز، یک رسانه انگلیسی زبان مرتبط با دفتر رئیسی، از تعلیق مالی ابراز خوشحالی کرده است: در یک رشته ستون ادعا شده است که اقدام انضباطی این دیپلمات به نوع ارتباط با ایران مرتبط است که او و برخی از همکارانش دنبال می کردند. .
تهران تایمز در ستونی که ماه گذشته منتشر شد نوشت: «تعامل های مشکوک مالی با دستیاران ایرانی تبارش به سقوط او کمک کرد. وزارت امور خارجه از اظهار نظر درباره دلایل تعلیق وی خودداری کرده است. FBI همچنین در حال تحقیق درباره Malley است و نشان می دهد که اقدامات دیپلمات ممکن است جدی تر از سوء استفاده از اطلاعات طبقه بندی شده باشد.
مالی به سختی اولین مقام آمریکایی است که در دام دسیسه های جمهوری اسلامی گرفتار شده است. کدورت سیستم تهران و کار گسترده سرویس های اطلاعاتی آن می تواند نیت واقعی دولت را بپوشاند. ایمیل های IEI نگاهی منحصر به فرد به سیستم ایران ارائه می دهند.
اتاقی برای اختلاف نظر
هیچ یک از همکاران مالی که دیپلمات های ایرانی از آنها به عنوان بخشی از ابتکار کارشناسان ایران یاد می کنند مستقیماً با سمافور صحبت نکردند. اما کارفرمای فعلی واعظ و اسفندیاری، گروه بین المللی بحران، درک متفاوتی از IEI و نقش تهران در آن دارد.
الیسا جابسون، رئیس حمایت گروه بحران، گفت که IEI یک "سکوی غیررسمی" است که به محققان سازمان های مختلف فرصتی برای ملاقات با IPIS و مقامات ایرانی می دهد و از سوی نهادهای اروپایی و یک دولت اروپایی حمایت مالی می شود. او از ذکر نام آنها خودداری کرد.
او گفت: "برای توضیح بیشتر، این وسیله ای برای تسهیل بحث های تحقیقاتی بود و نه نهاد رسمی تر که در آن شرکت کنندگان می توانستند توسط هر کسی هدایت شوند." این واقعیت که شرکتکنندگان از مجموعهای از اندیشکدههای مختلف بودند، نشان میدهد که این برنامه صرفاً یک پلت فرم غیررسمی بوده است.» ICG همچنین خاطرنشان میکند که تمام کارهایی که کارکنان آن منتشر میکنند در داخل بررسی شده و مورد توافق قرار میگیرند. آنها مخالف این هستند که ایران - یا هر دولتی - می توانسته است به هر یک از اعضای تیم خود دستور دهد که موضعی مغایر با دیدگاه رسمی سازمان اتخاذ کند.
یکی دیگر از اندیشکده های اروپایی، شورای روابط خارجی اروپا، تایید کرد که یکی از همکاران ارشد آن، الی گرانمایه، نیز در ابتکار کارشناسان ایران مشارکت داشته است. یک سخنگوی ECFR گفت که یک دولت اروپایی از IEI حمایت می کند، اما آن را شناسایی نکرد، و تاکید کرد که این اتاق فکر همیشه "هزینه های اصلی" سفرهای تحقیقاتی کارکنان خود را پوشش می دهد. سخنگوی ECFR گفت: «به عنوان بخشی از تلاشهای خود برای اطلاعرسانی به سیاستهای اروپایی، ECFR به طور منظم با کارشناسان و اتاقهای فکر در سراسر جهان از جمله از طریق بازدیدهای تحقیقاتی و کارگاههای آموزشی تعامل دارد.
مالی به درخواست ها برای اظهار نظر پاسخ نداد. هم وزارت امور خارجه و هم پنتاگون از اظهار نظر در مورد محتوای مکاتبات مربوط به IEI خودداری کردند، اما گفتند که از آریان طباطبایی و روند بررسی مربوط به تایید مجوز امنیتی او حمایت می کنند. "دکتر. طباطبایی به عنوان شرط استخدامش در وزارت دفاع به طور کامل و مناسب بررسی شد. پنتاگون در بیانیه ای اعلام کرد: ما افتخار می کنیم که او در خدمت او هستیم.
منبع
https://www.yahoo.com/news/inside-irans-influence-operation-103946534.html