جمعه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۰ - 12:33 - nali -
کتاب مقدس چند زبان اسپانیا و عهد جدید یونانی اراسموس [ ویرایش ]
اولین ترجمه [ ویرایش ]
در سال 1502 ، در اسپانیا ، کاردینال فرانسیسکو خیمنز دی سیسنروس تیمی از مترجمان اسپانیایی را گردآوری کرده بود تا مجموعه ای از انجیل را به چهار زبان یونانی ، عبری ، آرامی و لاتین ایجاد کند. مترجمان یونانی از خود یونان سفارش داده شده و با لاتینیست ها همکاری نزدیک داشته اند. تیم کاردینال سیسنروس کامل عهد جدید ، از جمله ترجمه یونانی را در 1514 تکمیل و چاپ کرد. برای انجام این کار ، آنها انواع خاصی را برای چاپ یونانی توسعه دادند. سیسنروس اراسموس را از کارهایی که در اسپانیا در جریان است مطلع کرد و ممکن است نسخه چاپی عهد جدید را برای او ارسال کرده باشد. با این حال ، تیم اسپانیایی می خواست تمام کتاب مقدس به عنوان یک اثر واحد منتشر شود و از انتشار منصرف شد.
این اطلاعات و تأخیر به اراسموس اجازه داد تا برای انتشار عهد جدید یونان "امتیاز انتشار" چهار ساله را درخواست کند تا اطمینان حاصل شود که آثار او ابتدا منتشر می شوند. او آن را در سال 1516 از هر دو پاپ لئو ایکس ، که کار خود را وقف او می کرد ، و امپراتور ماکسیمیلیان اول دریافت کرد . عهد جدید یونانی اراسموس برای اولین بار در سال 1516 منتشر شد و تیم اسپانیایی سیسنروس را مجبور کرد تا 1520 منتظر انتشار کتاب مقدس چند قطبی کامل خود باشند . [40] [41]
به سختی می توان گفت آیا اقدامات اراسموس بر تأخیر در انتشار Polyglot Complutensian تأثیری داشته و باعث شده است تیم اسپانیایی زمان بیشتری را صرف کند ، یا هیچ تفاوتی در کمال گرایی آنها ایجاد نکرده است. نسخه اسپانیایی برای چاپ توسط پاپ در سال 1520 تأیید شد. با این حال ، تا سال 1522 به دلیل اصرار تیم برای بررسی و ویرایش منتشر نشد. تنها پانزده اشتباه در کل شش جلد و چهار زبان کتاب مقدس سیسنروس یافت شده است ، که در آن زمان بسیار کم بود. اما ترس از انتشار آنها ابتدا بر آثار اراسموس تأثیر گذاشت و او را به چاپ رساند و باعث شد از ویرایش صرف نظر کند. نتیجه تعداد زیادی اشتباه ترجمه ، خطای رونویسی و غلط املایی بود که نیاز به چاپ نسخه های دیگر داشت (به " انتشار " مراجعه کنید).
ترجمه اراسموس [ ویرایش ]
اراسموس سالها روی دو پروژه کار می کرد: مجموعه ای از متون یونانی و عهد جدید لاتین تازه. در سال 1512 ، او کار خود را بر روی این عهد جدید لاتین آغاز کرد. او تمام نسخه های خطی Vulgate را که برای یافتن یک نسخه انتقادی یافت ، جمع آوری کرد . سپس زبان را صیقل داد. وی اظهار داشت: "این عادلانه است که پولس به رومیان با لاتین بهتر صحبت کند." [43] در مراحل اولیه پروژه ، او هرگز به یک متن یونانی اشاره نکرد:
ذهن من آنقدر از تصور اصلاح متن جروم با یادداشت ها هیجان زده است که به نظر می رسد از خودم الهام گرفته از خدایی هستم. من در حال حاضر تقریباً اصلاح او را با جمع آوری تعداد زیادی نسخه خطی باستانی به پایان رسانده ام و این کار را با هزینه شخصی هنگفتی انجام می دهم. [44]
در حالی که مقاصد وی برای انتشار ترجمه لاتین تازه روشن است ، روشن نیست که چرا او متن یونانی را وارد کرده است. اگرچه برخی گمانه زنی می کنند که وی قصد تولید یک متن انتقادی یونانی را داشته یا می خواهد Polyglot Complutensian را چاپ کند ، اما هیچ مدرکی برای اثبات این امر وجود ندارد. او نوشت: "عهد جدید باقی مانده است که توسط من ترجمه شده است ، با نمای یونانی ، و یادداشت هایی از من توسط آن". [45] وی در ادامه دلیل درج متن یونانی را هنگام دفاع از کار خود نشان داد:
اما یک چیز حقایق را فریاد می زند ، و می توان آن را ، همانطور که می گویند ، حتی برای یک مرد نابینا ، روشن کرد که اغلب از طریق دست و پا چلفتی یا بی توجهی مترجم ، یونانی به اشتباه ارائه شده است. اغلب خواندن واقعی و واقعی توسط کاتبان نادان خراب شده است ، که هر روز اتفاق می افتد یا توسط کاتبان نیمه آموزه و نیمه خواب تغییر می کند. [46]
بنابراین او متن یونانی را در اختیار خوانندگان واجد شرایط قرار داد تا کیفیت نسخه لاتین خود را بررسی کنند. اما ابتدا با فراخوانی محصول نهایی Novum Instrumentum omne ("همه آموزش های جدید") و بعدا Novum Testamentum omne ("همه عهد جدید") نیز به وضوح نشان داد که متنی را در نظر می گیرد که در آن نسخه های یونانی و لاتین به طور پیوسته قابل مقایسه با هسته اصلی سنت عهد جدید کلیسا بودند.
به نوعی می توان گفت که اراسموس سنتهای یونانی و لاتین عهد جدید را با ایجاد ترجمه به روز شده از هر دو "همزمان" یا "یکپارچه" کرد. او هر دو بخشی از سنت متعارف بود ، او به وضوح لازم دید که اطمینان حاصل شود که هر دو در واقع در یک محتوا حضور دارند. در اصطلاحات مدرن ، او این دو سنت را "سازگار" کرد. این به وضوح نشان داده می شود که متن یونانی او نه تنها مبنای ترجمه لاتینی او نیست ، بلکه برعکس نیز است: موارد متعددی وجود دارد که وی متن یونانی را ویرایش می کند تا نسخه لاتین خود را منعکس کند. به عنوان مثال ، از شش آیه آخر وحیاراسموس در نسخه خطی یونانی خود وجود نداشت ، متن وولگات را دوباره به یونانی ترجمه کرد. اراسموس همچنین متن لاتین را به یونانی ترجمه کرد هر جا که متوجه شد متن یونانی و تفسیرهای همراه با هم مخلوط شده اند ، یا جایی که او به سادگی خواندن Vulgate را به متن یونانی ترجیح داده است. [47]

صفحه تقدیر حکاکی و چاپ شده توسط یوهانس فروبن ، 1516
انتشارات و نسخه ها [ ویرایش ]
اراسموس گفت که "به سرعت چاپ شد تا ویرایش" [42] ، که منجر به تعدادی خطای رونویسی شد. اراسموس پس از مقایسه نوشته هایی که می تواند پیدا کند ، بین خطوط نسخه های خطی مورد استفاده خود (که از جمله آنها جزء کوچک 2 بود ) تصحیحاتی را نوشت و آنها را به عنوان مدرکی برای فروبن ارسال کرد. [48] تلاش شتابزده او توسط دوستش یوهان فروبن از بازل در سال 1516 منتشر شد و از آنجا به عنوان اولین عهد جدید یونانی ، Novum Instrumentum omne ، diligenter ab Erasmo Rot منتشر شد. Recognitum et Emendatumبه اراسموس به دلیل عدم دسترسی به یک نسخه خطی کامل ، از چندین منبع خطی یونانی استفاده کرد. با این حال ، اکثر نسخه های خطی ، نسخه های خطی یونانی متاخر خانواده متنی بیزانس بودند و اراسموس از قدیمی ترین نسخه خطی کمترین استفاده می کرد زیرا "از متن ظاهراً نامنظم آن می ترسید." [49] او همچنین نسخه های خطی قدیمی تر و بهتری را که در اختیار او بود نادیده گرفت. [50]
در چاپ دوم (1519) ، اصطلاح آشنا تر Testamentum به جای Instrumentum استفاده شد . این نسخه توسط مارتین لوتر در ترجمه آلمانی کتاب مقدس ، برای افرادی که نمی توانند لاتین را درک کنند ، استفاده شده است. نسخه های اول و دوم با هم 3300 نسخه فروختند. در مقایسه ، فقط 600 نسخه از چند قطبی Complutensian چاپ شده است. متون چاپ اول و دوم شامل قسمت (1 یوحنا 5: 7-8) که به کاما یوهانوم معروف شده است ، نبود . اراسموس نتوانسته بود آن آیات را در هیچ نسخه خطی یونانی بیابد ، اما در حین تولید چاپ سوم ، یکی از آنها به او ارائه شد. کلیسای کاتولیک فرمان کاما یوهانوم را صادر کرد قابل بحث بود (2 ژوئن 1927) ، و به ندرت در ترجمه های علمی مدرن گنجانده شده است.
چاپ سوم 1522 احتمالاً توسط Tyndale برای اولین عهد جدید انگلیسی (Worms ، 1526) مورد استفاده قرار گرفت و مبنایی برای نسخه 1550 Robert Stephanus بود که توسط مترجمان کتاب مقدس ژنو و نسخه King James نسخه انجیل انگلیسی استفاده می شد. اراسموس چاپ چهارم را در سال 1527 منتشر کرد که شامل ستون های موازی از متون یونانی ، لاتین Vulgate و متن های لاتین اراسموس بود. در این نسخه ، اراسموس همچنین متن یونانی شش آیه آخر مکاشفه (که در اولین چاپ خود از لاتین به یونانی برگردانده بود) را از Biblia Complutensis کاردینال خیمنز ارائه کرد .به در سال 1535 اراسموس پنجمین (و آخرین) ویرایش را منتشر کرد که ستون Vulgate لاتین را کنار گذاشت ، اما از نظر دیگر شبیه ویرایش چهارم بود. نسخه های بعدی عهد جدید یونانی توسط دیگران ، اما بر اساس عهد جدید یونانی اراسموس ، به Textus Receptus معروف شد . [51]
اراسموس کار خود را به پاپ لئو ایکس به عنوان حامی یادگیری اختصاص داد و این کار را خدمت اصلی خود برای امر مسیحیت دانست. بلافاصله پس از آن ، او شروع به انتشار پارافرهای عهد جدید کرد ، ارائه ای محبوب از مطالب چندین کتاب. اینها ، مانند تمام نوشته های او ، به زبان لاتین منتشر شد ، اما با تشویق او به سرعت به زبانهای دیگر ترجمه شد.
اراسموس ، به عنوان ویراستار اومانیست ، به چاپخانه داران بزرگ مانند آلدوس مانوتیوس توصیه کرد که نسخه های خطی آنها را چاپ کنند. [52]
آغاز پروتستانتیسم [ ویرایش ]
تلاش برای بی طرفی در اختلاف [ ویرایش ]
اصلاحات پروتستان در سال بعد از انتشار خود را آغاز کرد نسخه از عهد جدید یونانی (1516) و شخصیت اراسموس تست شده است. مسائل بین کلیسای کاتولیک و جنبش مذهبی رو به رشد که بعداً به پروتستانتیسم معروف شد ، آنقدر واضح شده بود که تعداد کمی از آنها می توانند از دعوت نامه برای پیوستن به بحث فرار کنند. اراسموس ، در اوج شهرت ادبی خود ، ناگزیر به طرفداری دعوت شد ، اما حزب گرایی با طبیعت و عادات او بیگانه بود. علیرغم همه انتقادات وی از فساد روحانی و سوء استفاده در کلیسای کاتولیک ، [7] که سالها ادامه داشت و همچنین به بسیاری از آموزه های اساسی کلیسا هدایت شد ،[8] اراسموس از جنبش اصلاحات به همراه رادیکال ترین و ارتجاعی ترین شاخه های آن دوری کرد، [7] [ برای تأیید به نقل قول نیاز دارد ] و با هیچ یک از طرفین طرف نشد. [7]
جهان به طنز او خندیده بود ، اما تعداد کمی در فعالیتهای او دخالت کردند. او معتقد بود که کارهای او تا کنون خود را به بهترین ذهن ها و همچنین به قدرت های مسلط در جهان مذهبی توصیه کرده است. اراسموس با نامه های خود تعداد زیادی حامی ایجاد نکرد. او نوشتن به زبانهای یونانی و لاتین ، زبانهای دانشمندان را انتخاب کرد. انتقادات وی به مخاطبان نخبه اما اندکی رسید. [53]
عدم توافق با لوتر [ ویرایش ]
به گفته لوتر در نامه خود De Servo Arbitrio به اراسموس که توسط Justus Jonas (1526) به آلمانی ترجمه شده است ، "اراده آزاد وجود ندارد" ، زیرا گناه باعث می شود انسانها نتوانند خود را به خدا نزدیک کنند. اراسموس با اشاره به انتقاد لوتر از کلیسای کاتولیک ، وی را "ترومپت قدرتمند انجیل" توصیف کرد ، در حالی که موافق بود ، "واضح است که بسیاری از اصلاحاتی که لوتر برای آنها ضروری است ضروری است." [54]او برای لوتر احترام زیادی قائل بود و لوتر با یادگیری برتر اراسموس با تحسین صحبت می کرد. لوتر به همکاری خود در اثری امیدوار بود که تنها نتیجه طبیعی کار او به نظر می رسید. لوتر در مکاتبات اولیه خود ، تحسین بی حد و حصر را برای تمام کارهایی که اراسموس در راستای مسیحیت سالم و معقول انجام داده بود ، ابراز داشت و از وی خواست تا به حزب لوتر بپیوندد. اراسموس با استدلال اینکه چنین اقدامی می تواند موقعیت خود را به عنوان رهبر در جنبش برای تحصیلات محض که او را هدف زندگی خود می داند به خطر می اندازد. تنها به عنوان یک محقق مستقل می تواند امیدوار باشد که بر اصلاح دین تأثیر بگذارد. هنگامی که اراسموس در حمایت از وی تردید کرد ، لوتر مستقیم عصبانی شد که اراسموس به دلیل ناجوانمردی از مسئولیت فرار می کند.یا عدم هدف با این حال ، هر گونه تردید از سوی اراسموس ممکن است نه از کمبود شجاعت یا اعتقاد ، بلکه از نگرانی در مورد افزایش بی نظمی و خشونت جنبش اصلاحات ناشی شده باشد. در سال 1524 برای فیلیپ ملانختون نوشت:
من از کلیسای شما چیزی نمی دانم. حداقل شامل افرادی است که من می ترسم کل سیستم را واژگون کرده و شاهزادگان را وادار به استفاده از زور برای مهار مردان خوب و بد هم کنند. انجیل ، کلام خدا ، ایمان ، مسیح و روح القدس - این کلمات همیشه بر لبان آنها است. به زندگی آنها نگاه کنید و آنها کاملاً به زبان دیگری صحبت می کنند. [55]
دوباره ، در سال 1529 ، او "نامه ای علیه کسانی که به دروغ افتخار می کنند که انجیلی هستند" [56] برای Vulturius Neocomus ( Gerardus Geldenhouwer ) می نویسد . در اینجا اراسموس از آموزه ها و اخلاق اصلاح طلبان شکایت می کند:
شما به شدت علیه تجمل کشیشان ، بلندپروازی اسقف ها ، استبداد پاپ رومی و پوزخند زدن سوفسطاییان به شدت اظهار می کنید. در برابر نمازها ، روزه ها و جماعات ما ؛ و شما به تعدیل سوء استفاده هایی که ممکن است در این موارد وجود داشته باشد بسنده نمی کنید ، اما باید آنها را به طور کامل لغو کنید. ...
به این نسل "انجیلی" نگاه کنید ، [57]و مشاهده کنید که آیا در بین آنها کمتر به تجمل ، شهوت یا بخل نسبت به کسانی که شما از آنها متنفر هستید ، تفریح کمتری شده است؟ کسی را به من نشان دهید که با آن انجیل از مستی به متانت ، از خشم و اشتیاق به فروتنی ، از بخل به آزادیخواهی ، از اهانت به خوش صحبت کردن ، از بی حوصلگی تا حیا بازگردانده شده است. من تعداد زیادی را به شما نشان خواهم داد که با دنبال کردن آن بدتر شده اند. ... دعاهای رسمی کلیسا لغو می شود ، اما در حال حاضر تعداد بسیار زیادی هستند که اصلاً نماز نمی خوانند. ...
من هرگز به کلیساهای آنها وارد نشده ام ، اما گاهی اوقات آنها را در حال بازگشت از خطبه هایشان دیده ام ، جلوه های همه آنها خشم و وحشیگری شگفت انگیزی را نشان می دهد ، گویی که توسط روح شیطانی متحرک شده اند. ...
چه کسی در جلسات خود دیده است که یکی از آنها اشک بریزد ، بر سینه اش بکوبد یا برای گناهانش غصه بخورد؟ ... اعتراف به کشیش لغو می شود ، اما اکنون تعداد کمی از آنها به خدا اعتراف می کنند. ... آنها از یهودیت فرار کرده اند تا شاید اپیکوریایی شوند. [58]
جدا از این شکست های اخلاقی درک شده اصلاح طلبان ، اراسموس همچنین از هرگونه تغییر در آموزه می ترسید و از سابقه طولانی کلیسا به عنوان حصاری در برابر نوآوری یاد می کرد. او در کتاب I از Hyperaspistes خود موضوع را به صراحت به لوتر می گوید:
ما با این مسئله سروکار داریم: آیا یک ذهن ثابت از نظر بسیاری از مردان مشهور در تقدس و معجزه خارج می شود ، از تصمیمات کلیسا خارج می شود و روح خود را به ایمان شخصی مانند شما متعهد می کند که تازه به وجود آمده است در حال حاضر با چند پیروان، اگر چه مردان پیشرو در گله خود را هم با شما و یا در میان خود موافق نیست - در واقع هر چند شما حتی با خودتان قبول ندارند، چون در این همان ادعای [59] شما یک چیز می گویند در آغاز و چیزی دیگری بعداً ، آنچه را که قبلاً گفتید پس بکشید [60]
اراسموس در ادامه مجازات لوتر - و بدون شک با این تصور که "هیچ تفسیر محض از کتاب مقدس در هیچ جایی جز در ویتنبرگ وجود ندارد" [61] به تعویق افتاده است - اراسموس به نکته مهم دیگری از مناقشه می پردازد:
شما تصریح می کنید که ما نباید چیزی جز کتاب مقدس بخواهیم یا بپذیریم ، اما شما این کار را به گونه ای انجام می دهید که از شما می خواهیم اجازه دهید شما تنها مترجم آن باشید و از همه دیگران صرف نظر کنید. بنابراین اگر به شما اجازه دهیم نه مباشر ، بلکه ارباب کتاب مقدس باشید ، پیروزی از آن شما خواهد بود. [62]
اگرچه او سعی می کرد در اختلافات اعتقادی کاملاً بی طرف بماند ، اما هر یک از طرفین او را متهم به جانبداری از طرف دیگر کرد ، شاید به دلیل بی طرفی او. این به دلیل عدم وفاداری با هر دو طرف نبود ، بلکه تمایل به وفاداری با هر دو طرف بود:
من از اختلاف نظر متنفرم زیرا هم برخلاف آموزه های مسیح است و هم بر خلاف گرایش مخفی طبیعت. من شک دارم که هیچ یک از طرفین اختلاف بدون ضرر و زیان قابل سرکوب نباشد. [54]
اراسموس در کاتیکیسم خود (با عنوان شرح مرام رسولان ) (1533) ، در مقابل تعلیم لوتر موضع گرفت و سنت مقدس نانوشته را به همان اندازه معتبر وحی کرد که کتاب مقدس ، با شمردن کتابهای تثنیه مقدس در قانون کتاب مقدس و با تصدیق هفت مقدسات . [63] او هرکسی را که بکارت دائمی مریم را زیر سال برد ، کفرآمیز دانست. [64] با این حال ، وی از دسترسی غیرمستقیم به کتاب مقدس حمایت کرد. [64]
لوتر در نامه ای به نیکالائوس فون آمسدورف به کتیشیسم اراسموس اعتراض کرد و اراسموس را "افعی" ، "دروغگو" و "دهان و اندام شیطان" خواند. [65]
در مورد اصلاحات ، اراسموس توسط راهبان متهم شد که دارای موارد زیر است:
راه را آماده کرد و مسئول مارتین لوتر بود. آنها گفتند که اراسموس تخم گذاشته بود و لوتر آن را تخم گذاشته بود. اراسموس به طرز عاقلانه ای این اتهام را رد کرد و مدعی شد که لوتر یک پرنده متفاوت را به طور کامل تخلیه کرده است. [66]
اراده آزاد [ ویرایش ]
دوبار در جریان بحث بزرگ ، او به خود اجازه داد که وارد میدان بحث اعتقادی شود ، عرصه ای که هم برای ماهیت و هم برای شیوه های قبلی وی بیگانه است. یکی از موضوعاتی که وی به آن پرداخت ، اراده آزاد بود ، یک س crucialال مهم. در کتاب De libero arbitrio diatribe sive collatio (1524) ، وی دیدگاه لوتری ها را در مورد اراده آزاد مورد انتقاد قرار داد . او هر دو طرف بحث را بی طرفانه بیان می کند. "Diatribe" هیچ اقدام قطعی را تشویق نکرد. این شایستگی آن برای اراسمایی ها و تقصیر آن در نظر لوتریان بود. در پاسخ ، لوتر نوشت De servo arbitrio ( در بندگی اراده ، 1525) ، که به "دیاتریب" و خود اراسموس حمله می کند ، تا آنجا پیش رفت که ادعا کرد اراسموس مسیحی نیست. اراسموس با یک بخش طولانی و دو قسمتی پاسخ دادHyperaspistes (1526–27). در این مناقشه ، اراسموس نشان می دهد که او می خواهد بیشتر از آنچه سنت پل و سنت آگوستین طبق تفسیر لوتر مجاز می دانند ، به اراده آزاد ادعا کند. [67] از نظر اراسموس نکته اساسی این است که انسانها از آزادی انتخاب برخوردارند. [68] نتایجی که اراسموس به دست آورد بر تعداد زیادی از مقامات برجسته ، از جمله ، از دوران پاتریس ، اریجین ، جان کریستوستوم ، آمبروز ، ژروم و آگوستین ، علاوه بر بسیاری از نویسندگان برجسته اسکولاستیک ، مانند توماس آکوئیناس و دانس اسکوتوس ، استناد کرد. به محتوای آثار اراسموس همچنین با اندیشه های بعدی در مورد وضعیت س engaged ال ، از جمله دیدگاه های مکتب مدرن و لورنزو والا ، که ایده های او را رد کرد ، درگیر شد.
با افزایش استقبال مردم از لوتر ، اختلالات اجتماعی ، که اراسموس از آن می ترسید و لوتر از آن جدا شده بود ، ظاهر شد ، از جمله جنگ دهقانان آلمان ، اغتشاشات آناباپتیستی در آلمان و کشورهای پست ، تصور نمادین و رادیکالیزاسیون . دهقانان سراسر اروپا اگر اینها نتایج اصلاحات بود ، او سپاسگزار بود که از آن جلوگیری کرد. با این حال او به شدت متهم شد که کل "تراژدی" را آغاز کرده است (همانطور که کاتولیک ها پروتستانتیسم نامیدند).
هنگامی که شهر بازل قطعاً اصلاحات را در سال 1529 پذیرفت ، اراسموس اقامت خود را در آنجا رها کرد و در شهر امپراتوری فرایبورگ ایم بریسگائو ساکن شد .

اراسموس توسط هولباین . لوور ، پاریس
مدارای مذهبی [ ویرایش ]
برخی آثار اراسموس پایه ای برای تساهل و اکومنیسم مذهبی گذاشت . به عنوان مثال ، در De libero arbitrio ، با مخالفت با نظرات خاص مارتین لوتر ، اراسموس خاطرنشان کرد که مخالفان مذهبی باید در زبان خود معتدل باشند ، "زیرا به این ترتیب حقیقت ، که اغلب در میان مشاجرات زیاد از دست می رود ، با اطمینان بیشتری قابل درک است." گری رمر می نویسد: "مانند سیسرو ، اراسموس به این نتیجه می رسد که حقیقت با رابطه هماهنگ تر بین طرفین تقویت می شود." [69]اگرچه اراسموس با ضد اصلاحات کاتولیک و مجازات بدعت گذاران مخالف نبود ، اما در موارد جداگانه عموماً اعتدال و اعتراض خود را اعلام می کرد. او نوشت: "درمان یک بیمار بهتر از کشتن اوست." [70]
آزمون اصلاحات ، آموزه مقدسات بود ، و اصل این س theال رعایت مراسم عشای ربانی بود . در سال 1530 ، اراسموس ویرایش جدیدی از رساله ارتدوکس الجزایر را در مقابل برنگار تورث در قرن یازدهم منتشر کرد. وی با تقدیم ، اعتقاد خود را به واقعیت بدن مسیح پس از تقدیس در مراسم عشای ربانی ، که عموماً به عنوان مبدل نامیده می شود ، تأیید کرد . sacramentarians ، به رهبری Œcolampadius بازل، بودند، به عنوان اراسموس می گوید، به نقل از او را به عنوان دیدگاههای شبیه به خود خود را به منظور سعی کنید به او را برای تفرقه و "اشتباه" جنبش.

Minster Basel ، جایی که اراسموس در آن دفن شده است
وقتی قدرت او شروع به شکست کرد ، او تصمیم گرفت دعوت ملکه مری مجارستان ، نایب السلطنه هلند ، را برای انتقال از فرایبورگ به برابانت بپذیرد . با این حال ، در هنگام آماده سازی برای حرکت در 1536 ، وی ناگهان در حمله اسهال خونی در سفر به بازل درگذشت . [71] او به مقامات پاپی در رم وفادار ماند ، اما فرصتی برای دریافت آخرین مراسم نداشتکلیسای کاتولیک ؛ در گزارش های مرگ وی اشاره ای به درخواست کشیش نشده است یا خیر. به گفته یان فان هرواردن ، این با دیدگاه وی مطابقت دارد که علائم ظاهری مهم نبوده اند. آنچه مهم است رابطه مستقیم مieمن با خدا است ، که وی "به اعتقاد کلیسای [کاتولیک]" اشاره کرد. با این حال ، هرواردن مشاهده می کند که "او آیین ها و مقدسات را از دست نداد بلکه ادعا کرد که یک فرد در حال مرگ می تواند بدون مناسک کشیشی به وضعیت نجات برسد ، به شرطی که ایمان و روح آنها با خدا هماهنگ باشد." [72] آخرین کلمات او ، که توسط دوستش بیتوس رنانوس ضبط شده است ، ظاهراً "خدای عزیز" ( هلندی : Lieve God ) بوده است.بازل منستر ( کلیسای جامع سابق ). [9] بونیفاسیوس آمرباخ را به عنوان وارث خود تحریک کرد . [74]
مجسمه برنزی او در شهر تولدش در سال 1622 ساخته شد و جایگزین آثار قبلی در سنگ شد.
نوشته ها [ ویرایش ]
اراسموس هم در مورد موضوعات کلیسا و هم در مورد موضوعات عمومی بشر نوشت . تا دهه 1530 ، نوشته های اراسموس 10 تا 20 درصد از کل فروش کتاب در اروپا را تشکیل می داد. [75]
او با همکاری پابلیو فاوستو آندرلینی ، یک پارمیوگرافی (مجموعه) از ضرب المثل ها و ضرب المثل های لاتین ، که معمولاً با عنوان آداگیا (Adagia ) شناخته می شود ، تشکیل داد. او به عنوان ضرب المثل "در سرزمین نابینایان ، یک چشم پادشاه است" شناخته می شود. [ نیازمند منبع ] اراسموس نیز به طور کلی با منشاء عبارت "اعتبار جعبه پاندورا "، ناشی طریق یک خطا در ترجمه اش از هزیود را پاندورا که در آن او اشتباه گرفته pithos (ذخیره سازی شیشه) با قطبنما (جعبه). [76]
نوشته های جدی تر او با Enchiridion militis Christiani آغاز می شود ، "راهنمای سرباز مسیحی" (1503 - چند سال بعد توسط ویلیام تیندیل جوان به انگلیسی ترجمه شد ). (ترجمه تحت اللفظی enchiridion - "خنجر" - به "معادل معنوی چاقوی مدرن ارتش سوئیس " تشبیه شده است )) [77]در این اثر کوتاه ، اراسموس دیدگاه های زندگی عادی مسیحیان را بیان می کند ، که قرار بود بقیه روزهای خود را صرف تدوین آن کند. به گفته وی ، اصلی ترین شر آن روز ، فرمالیسم است - حرکت در مسیر سنت ها بدون درک مبنای آنها در تعالیم مسیح. اشکال می توانند روح را به پرستش خدا بیاموزند ، یا ممکن است روح را پنهان یا خاموش کنند. اراسموس در بررسی خطرات فرمالیسم ، درباره رهبانیت ، مقدس پرستی ، جنگ ، روحیه طبقه و خطاهای "جامعه" بحث می کند. [ نیازمند منبع ] کتاب کوچکبیشتر شبیه یک خطبه است تا یک طنز. اراسموس با آن فرضیه های رایج را به چالش کشید و روحانیون را به عنوان مربیانی توصیف کرد که باید خزانه دانش خود را با افراد لائیک به اشتراک بگذارند. او بر رشته های معنوی شخصی تأکید کرد و خواستار اصلاحاتی شد که وی آن را بازگشت جمعی به پدران و کتاب مقدس توصیف کرد. مهمتر از همه ، او خواندن کتاب مقدس را به دلیل قدرت تغییر آن و ایجاد انگیزه به سوی عشق بسیار حیاتی خواند. او مانند برادران زندگی مشترک نوشت که عهد جدید قانون مسیح است که مردم باید اطاعت کنند و مسیح نمونه ای است که آنها باید از آنها تقلید کنند. [ نیازمند منبع ]
به گفته ارنست بارکر ، "اراسموس علاوه بر کار بر روی عهد جدید ، در پدران اولیه نیز تلاش کرد ، و حتی سخت تر . در میان پدران لاتین وی آثار سنت جروم ، سنت هیلاری و سنت آگوستین را ویرایش کرد ؛ در میان یونانیان او روی ایرنئوس ، اریجین و کریسستوم کار کرد . " [78]
اراسموس همچنین درباره پیر گرلوفس دونیا ( اسکله گریات ) از مبارز افسانه ای آزادیخواه و شورشی فریزی نوشت ، هرچند بیشتر در انتقاد از تحسین سوء استفاده های خود. اراسموس او را مردی بی روح و بی رحم می دانست که قدرت بدنی را بر خرد ترجیح می داد. [79]

ترسیم نهایی حماقت توسط هانس هولباین در چاپ اول ستایش اراسموس از حماقت ، 1515
یکی از شناخته شده ترین آثار اراسموس ، ستایش حماقت است که در سال 1509 نوشته شده است ، در سال 1511 با عنوان دوگانه Moriae encomium (یونانی ، لاتین شده) و Laus stultitiae (لاتین) منتشر شده است. الهام گرفته از De triumpho stultitiae نوشته شده توسط اومانیست ایتالیایی است فاوستینو پریسائولی . [80] حمله ای طنزآمیز به خرافات و سایر سنت های جامعه اروپایی به طور کلی و کلیسای غربی به طور خاص ، به سر توماس مور اختصاص داده شد ، که نامش درج شده است. [ نیازمند منبع ]
Institutio principis کریستیان و یا "آموزش و پرورش از یک پرنس " (بازل، 1516) به عنوان مشاوره به چارلز پادشاه جوان اسپانیا (که بعدا نوشته شده بود ، چارلز پنجم، امپراتور مقدس روم ). [ نیازمند منبع ] اراسموس اصول کلی عزت و صداقت را در مورد عملکردهای ویژه شاهزاده ، که او در سراسر جهان به عنوان خادم مردم نمایندگی می کند ، به کار می برد. آموزش و پرورش در سال 1516، سه سال پس از منتشر شد [81] نیکولو ماکیاولی را شاهزادهنوشته شده؛ مقایسه بین این دو ارزش توجه دارد. ماکیاولی اظهار داشت که برای حفظ کنترل توسط نیروی سیاسی ، ترس از یک شاهزاده ایمن تر از دوست داشتن او است. اراسموس ترجیح داد که شاهزاده دوست داشته شود و به شدت آموزش جامع را پیشنهاد کرد تا عادلانه و خیرخواهانه حکومت کند و از تبدیل شدن به منبع ظلم و ستم جلوگیری کند.
در نتیجه فعالیتهای اصلاحی ، اراسموس با هر دو حزب بزرگ در تضاد قرار گرفت. سالهای آخر زندگی او با مشاجرات با مردانی که او با آنها همدرد بود ، تلخ شد. [ نیازمند منبع ] این میان قابل توجه بود اولریش فون Hutten ، یک نابغه درخشان است، اما نامنظم که خود را به علت لوتری پرتاب کرده بود و اعلام کرد که اراسموس، اگر او یک جرقه از صداقت بود، می توانست همین کار را. اراسموس در پاسخ خود در 1523 ، Spongia adversus aspergines Hutteni ، مهارت خود را در معناشناسی نشان می دهد . او هاتن را متهم می کند که گفته های خود را در مورد اصلاحات اشتباه تفسیر کرده است و عزم خود را برای عدم قطع رابطه با کلیسا تکرار می کند. [ نیازمند منبع ]
نوشته های اراسموس نگرانی مستمری را در مورد زبان نشان می دهد و در سال 1525 وی رساله ای کامل را به این موضوع اختصاص داد ، لینگوآ . گفته می شود که این و چندین اثر دیگر او نقطه آغاز فلسفه زبان بوده است ، اگرچه اراسموس یک سیستم کاملاً مفصل ایجاد نکرده است. [82]
Ciceronianus در 1528 آمد، حمله به سبک لاتین که به طور انحصاری و متعصبانه بر نوشته های سیسرو بود. اتین Dolet پاسخ تندی تحت عنوان Erasmianus در 1535. [ نیازمند منبع ]
آخرین اثر مهم اراسموس ، که سال مرگ وی منتشر شد ، کلیسا یا "مبلغ انجیل" (بازل ، 1536) است ، یک کتاب راهنمای عظیم برای مبلغان در حدود هزار صفحه. اگرچه اراسموس در سنین پیری نتوانست آن را به درستی ویرایش کند ، اما از جهاتی نقطه اوج همه یادگیری های ادبی و الهیاتی اراسموس است و به مبلغان آینده نگر تقریباً در هر جنبه ای از حرفه خود با ارجاع فوق العاده فراوان به آثار کلاسیک توصیه می کند. و منابع کتاب مقدس [ نیازمند منبع ]
منبع
https://en.wikipedia.org/wiki/Erasmus