از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
نباید با فلسفه بومیان آمریکا یا فلسفه آمریکای لاتین اشتباه گرفته شود .
"فلسفه آمریکای شمالی" به اینجا تغییر مسیر می دهد. برای فلسفه کانادا ، فلسفه در کانادا را ببینید .
بخش اصلی این مقاله ممکن است خیلی کوتاه باشد تا نکات کلیدی را به طور کافی خلاصه کند . لطفاً برای ارائه یک نمای کلی از همه جنبه های مهم مقاله ، به گسترش سرنخ بپردازید . ( ژانویه 2021 ) |
نقاشی توسط هوارد چندلر کریستی از صحنه کنوانسیون فیلادلفیا که منجر به امضای قانون اساسی ایالات متحده شد ، یک سند مهم در فلسفه سیاسی و حقوقی آمریکا.
فلسفه آمریکایی فعالیت ، مجموعه و سنت فیلسوفان وابسته به ایالات متحده است . دانشنامه اینترنتی فلسفه یادداشت که در حالی که آن را فاقد "هسته ویژگی های تعریف، فلسفه آمریکا می تواند با این حال هر دو به عنوان منعکس کننده و شکل دادن به هویت جمعی آمریکا در طول تاریخ این کشور دیده می شود." [1]
فهرست
قرن 17 [ ویرایش ]
همچنین نگاه کنید به: فلسفه قرن هفدهم
سنت فلسفی آمریکا در آن زمان از شروع استعمار اروپا از دنیای جدید . [1] پیوریتن ها از ورود به انگلستان جدید اولین فلسفه آمریکایی را به سنت های مذهبی (پیوریتن مجموعه Providentialism )، و نیز وجود دارد تاکید بر رابطه بین فرد و جامعه است. این امر در اسناد استعماری اولیه مانند دستورات اساسی کانکتیکات (1639) و مجموعه آزادیهای ماساچوست (1641) مشهود است . [1]
متفکرانی مانند جان وینتروپ بر زندگی عمومی بر خصوصی تأکید داشتند. با توجه به اینکه اولی بر دومی ارجحیت دارد ، در حالی که نویسندگان دیگر ، مانند راجر ویلیامز (بنیانگذار رود آیلند ) معتقد بودند که مدارای مذهبی بیشتر از تلاش برای دستیابی به همگونی مذهبی در یک جامعه ، یکپارچه است. [2]
قرن 18 [ ویرایش ]
همچنین نگاه کنید به: فلسفه قرن 18
فلسفه آمریکایی 18 قرن ممکن است به دو نیمه شکسته، در نیمه اول که توسط الهیات اصلاح مشخص شده اند پیوریتن کالوینیسم تحت تاثیر بیداری بزرگ و همچنین فلسفه طبیعی روشنگری، و دوم توسط بومی فلسفه اخلاق از روشنگری آمریکا در تدریس کالج های آمریکایی [3] آنها "در سالهای پرآشوب دهه 1750 و 1770" برای "ایجاد فرهنگ فکری جدید برای ایالات متحده" مورد استفاده قرار گرفتند ، [4] که منجر به تجسم آمریکایی از روشنگری اروپایی شد که با اندیشه سیاسی مرتبط است از بنیانگذاران [1]
در قرن هجدهم ، فرانسیس بیکن و فیلسوفان روشنگری دکارت ، نیوتن ، لاک ، ولاستون و برکلی به بریتانیا مستعمره معرفی شدند. دو آمریکایی متولد بومی ، ساموئل جانسون و جاناتان ادواردز ، ابتدا تحت تأثیر این فیلسوفان قرار گرفتند. آنها سپس ایده های روشنگری خود را برای توسعه الهیات و فلسفه آمریکایی خود تطبیق داده و گسترش دادند. هر دو در ابتدا به عنوان وزرای جماعت پوریتان منصوب شدند که بیشتر یادگیری های جدید روشنگری را پذیرفته بودند. هر دو تحصیل کرده در ییل بودند و برکلی بر ایده آلیست ها تأثیر گذاشتکه تبدیل به روسای دانشگاه های با نفوذ شدند. هر دو در توسعه فلسفه سیاسی آمریکا و آثار بنیانگذاران تأثیرگذار بودند . اما ادواردز بر اساس پیوریتن اصلاح خود الهیات در کالونی دکترین، در حالی که جانسون به دین اسقفی کلیسای آنگلیکان (تبدیل کلیسای انگلستان )، و سپس جدید آمریکا خود را بر اساس فلسفه اخلاق در ویلیام ولاستون است دین طبیعی . در اواخر قرن ، رئالیسم ذاتی یا عقل سلیم اسکاتلندیجایگزین مدارس بومی این دو رقیب در برنامه درسی فلسفه کالج کالج های آمریکایی شد. این فلسفه تا جنگ داخلی فلسفه غالب در دانشگاه های آمریکا باقی می ماند. [5]
معرفی روشنگری در آمریکا [ ویرایش ]
حدود 100 سال اول تحصیلات دانشگاهی در مستعمرات آمریکا در نیوانگلند تحت الهیات پوریتانی ویلیام ایمز و "روشهای منطقی پتروس راموس در قرن شانزدهم " بود. [6] سپس در سال 1714 ، اهداء 800 کتاب از انگلستان ، جمع آوری شده توسط عامل استعمار ارمیا دامر ، به ییل رسید . [7] آنها شامل آنچه که به عنوان "یادگیری جدید" شناخته شد ، شامل "آثار لاک ، دکارت ، نیوتن ، بویل و شکسپیر " ، [8] و دیگر نویسندگان عصر روشنگری بود که معلمان و فارغ التحصیلان پوریتان ییل آنها را نمی شناختند.و کالج های هاروارد آنها برای اولین بار باز شد و مورد مطالعه یک دانشجوی هجده ساله از Guilford، کانکتیکات ، جوان آمریکایی ساموئل جانسون ، که او نیز فقط پیدا کرده بود و به عنوان خوانده شده خداوند فرانسیس بیکن را پیشرفت یادگیری . جانسون در زندگینامه خود می نویسد: "همه اینها در وضعیت روحی ضعیف او مانند یک سیل روز بود" و "او خود را مانند فردی می دید که در یک لحظه از نور شب و روز به آفتاب کامل روز باز بیرون می آید." [9] او در حال حاضر آنچه را که در ییل آموخته بود "چیزی جز تارهای تار عنکبوت مکتبی چند سیستم کوچک انگلیسی و هلندی که اکنون به سختی در خیابان استفاده می شود" در نظر گرفت.
جانسون در سال 1716 به عنوان معلم در ییل منصوب شد. او شروع به تدریس برنامه درسی روشنگری در آنجا کرد و بدین ترتیب روشنگری آمریکایی آغاز شد . یکی از شاگردان وی برای مدت کوتاهی جاناتان ادواردز پانزده ساله بود. "این دو دانشجوی درخشان یال در آن سالها ، که هر یک باید متفکر و رئیس دانشکده می شد ، ماهیت اساسی مشکل" ناهماهنگی بین یادگیری قدیمی و جدید "را نشان داد. [11] اما هر یک دیدگاه کاملاً متفاوتی در مورد مسائل تقدیر در برابر اراده آزاد ، گناه اصلی در مقابل جستجوی خوشبختی با تمرین فضیلت و آموزش کودکان داشتند.
کالوینیسم اصلاح شده [ ویرایش ]
جاناتان ادواردز را "مهمترین و اصیل ترین متکلم فلسفی آمریکا" می دانند. [12] ادواردز به خاطر خطبه های پر انرژی خود ، مانند " گناهکاران در دستان خدای خشمگین " (که گفته می شود اولین بیداری بزرگ را آغاز کرده است ) ، بر "حاکمیت مطلق خدا و زیبایی تقدس خدا" تأکید کرد. [12] ادواردز در تلاش برای متحد ساختن افلاطونی مسیحی با معرفت شناسی تجربه گرایانه ، با کمک فیزیک نیوتنی ، تحت تأثیر عمیق جورج برکلی قرار گرفت.ادواردز ، که خود تجربه گرا بود ، اهمیت خود را از غیرمادی برای خلق تجربه بشری از اسقف برکلی گرفت.
ذهن غیر مادی متشکل از درک و اراده است و این فهم است که در چارچوب نیوتنی تفسیر می شود و منجر به مقوله اصلی متافیزیکی مقاومت ادواردز می شود. هر شیء دارای هر ویژگی باشد ، این ویژگی ها را دارد زیرا شی مقاومت می کند. مقاومت به خودی خود اعمال قدرت خداوند است و می توان آن را در قوانین حرکتی نیوتن مشاهده کرد ، جایی که جسمی "تمایلی" به تغییر وضعیت فعلی حرکت خود ندارد. یک جسم در حالت استراحت در حالت استراحت و یک جسم در حال حرکت در حرکت باقی می ماند.
اگرچه ادواردز با استفاده از ایده های روشنگری از فلسفه طبیعی ، و لاک ، نیوتن و برکلی ، الهیات پوریتانی را اصلاح کرد ، اما او همچنان یک کالوینیست و تعیین کننده سخت بود . جاناتان ادواردز همچنین آزادی اراده را رد کرد و گفت: "ما می توانیم هرطور که می خواهیم انجام دهیم ، اما نمی توانیم آنطور که می خواهیم." از نظر ادواردز ، نه کارهای خوب و نه ایمان خودآفرین منجر به نجات نمی شوند ، بلکه این لطف بی قید و شرط خداوند است که تنها داور ثروت بشر است.
منبع
https://en.wikipedia.org/wiki/American_philosophy