اول شخص
"حس ترس": من 26 ساله هستم، اما از بچه دار شدن منصرف شده ام
نرخ زاد و ولد استرالیا به شدت در حال کاهش است، به طوری که تعداد بیشتری از ما یک فرزند یا هیچ فرزندی را انتخاب می کنیم. الویس در 26 سالگی یکی از افراد نسل خود است که می گوید بچه دار شدن بخشی از برنامه نیست.

پدر و مادر شدن و پدر بودن چیزی بود که همیشه در پس ذهن الویس بود، اما او میگوید که هرگز برای او احساس فوری نداشت. منبع: عرضه شده
قسمت Insight Baby Dought را تماشا کنید ، در مورد اینکه چرا بیشتر بچه دار نمی شوند و در نتیجه چهل سال آینده جامعه چگونه خواهد بود را در
من در یک خانه مشترک قدیمی در کانبرا زندگی می کنم، ساعت های طولانی کار می کنم و در 26 سالگی، یکی از جوانان استرالیایی هستم که با ایده بچه ها و خانواده مبارزه می کنم.
تبلیغات
برای من، این انتخاب تا حد زیادی از طریق شرایط قبل از تولدم انجام شد.
محله من که در شهر کوچک رودخانه ای مورویا در نیوساوت ولز بزرگ شدم پر از خانواده هایی بود که هیچ دو نفری شبیه هم نبودند.

الویس در مورویا، یک شهر منطقه ای نیمه ساحلی در سواحل جنوبی نیو ساوت ولز بزرگ شد. منبع: عرضه شده
در خانه هواشناسی همسایه، یک پدر مجرد مسنتر چالش بزرگ کردن دختر مدرسهاش را پذیرفت. در طرف دیگر خانواده ای جوان زندگی می کردند که بهترین راه را برای مراقبت از دو پسرشان پیدا می کردند.
خانه من فقط من و مادرم بودیم که من را به عنوان یک والد مجرد با حقوق بازنشستگی بزرگ کرد.
من شخصیت پدری و الگوی خانواده نداشتم. پدر بودن خودم در خط مقدم تفکر من نبود.
ارزش ها و آرزوهای من پیرامون خانواده همه محصول زندگی متفاوتی است که در جامعه خود دیدم.
یک خانواده شاد به زمان برای فرزندان نیاز دارد
اوایل فهمیدم که راه درست یا آسانی برای والدین شدن وجود ندارد.
روز به روز زندگی می شود اما به صورت گذشته نگر درک می شود.
والدین جامعه من بیدار شدند و بهترین کاری را که می توانستند با روزی که به آنها داده شد انجام دادند.
افراد خانواده را در شرایط سخت کار می کنند و با دادن با ارزش ترین منبع خود یعنی زمان، والدینی باورنکردنی می شوند.
غنی ترین خاطرات من با ارزان ترین رنگ رنگ آمیزی شد.
الویس گلیسون
کودکی شادی داشتم. غنی ترین خاطرات من - پوست کندن نقش روی دیوارها، ستارگان پلاستیکی درخشان که به سقف چسبانده شده اند، دفترچه هایی با بودجه های خاص که با مداد رنگی کشیده ام - با ارزان ترین رنگ رنگ آمیزی شده اند.
و یاد گرفتم که اگر واقعاً چیزی را میخواهید، آن را عملی میکنید.
مامان فقط میخواست مامان خوبی باشه در حالی که کارهایی وجود داشت که ما می توانستیم و نمی توانستیم در زمینه اجتماعی-اقتصادی انجام دهیم، او زمان زیادی را برای من گذاشت و حضور ثابت او مهمتر بود.
من با یک فلسفه ساده به دوران نوجوانی ام رسیدم: تنها چیزی که برای یک خانواده شاد لازم است، یک والدین بود که برای فرزندشان وقت بگذارند.

الویس و مادرش آیرین، در دوران فارغ التحصیلی از دانشگاه. منبع: عرضه شده
ساختن زندگی که در آن کودکان مناسب نیستند
اما هر رویایی برای داشتن خانواده در کوهپایه نوجوانی از بین رفت.
بچه دار شدن هرگز در خط مقدم فکر من نبود. در 14 سالگی، بدون اینکه چیزی بهتر بدانم، از قبل تصمیماتی برای زندگی میگرفتم که به طور نامحدود چشمانداز بچهها را متوقف میکرد.
من یک فرصت بورسیه را در یک مدرسه خصوصی دنبال کردم که فرصتهایی را برای تحصیلات دانشگاهی و شغلی بلندپروازانه باز کرد.
الویس میگوید که نداشتن دوران کودکی مشابه دوران کودکیاش، یکی از عواملی است که او تصمیم به بچه دار نشدن میکند. منبع: عرضه شده
اما همه اینها هزینه داشت. من 60 تا 100 ساعت در هفته کار می کردم و در درجه اول یک مرکز هنری اجتماعی را در کنار مشاغل در اقتصاد گیگ اداره می کردم.
در میان چنین زندگی کاری طاقت فرسا، متوجه شدم که هیچ امکان واقعی برای من برای بچه دار شدن وجود ندارد.
فقط ثبات ندارم
نمی توانستم زمانی را که مادرم به من داده بود به بچه هایم بدهم.
مامان در نهایت از پرسیدن اینکه کی نوه میگیرد دست کشید: «الوی، اشکالی ندارد، میدانم که سرت شلوغ است».
بیشتر بخوانید
وضعیت استیون او را عقیم کرد. چرا زنان تنها کسانی نیستند که تحت تاثیر ناباروری قرار می گیرند؟
از دست دادن آسپیراسیون یک درد آهسته است. فقط در لحظاتی که متوجه میشویم کسلشدهایم احساس تند و تیز میکنیم.
من آن لحظه را از طریق تماس تلفنی یکی از دوستانم داشتم که گفت: "من قرار است بابا شوم!"
او 25 ساله بود، تنها دوست من برای تشکیل خانواده، و یکی از معدود کسانی که ابزاری برای تداوم پدر شدن داشت.
این خبر مثل یک سطل آب یخ زده به سرم زد. من برای دیدن گهواره ای که زمانی برج ایفل از قوطی های VB هنرمندانه انباشته شده بود، بازدید کردم.
در نهایت ثبت نام کردم که بی سر و صدا از آرزوی بچه دار شدن دست کشیده ام.
من بی سر و صدا از آرزوی بچه دار شدن دست کشیده بودم.
الویس گلیسون
زندگی نه آن چیزی که قبلا بود
ایده آل های من در مورد خانواده متعلق به دنیایی بود که در اوایل دهه 2000 می شناختم.
من مسئولیت تصمیماتم را می پذیرم و از انتخاب هایی که انجام داده ام پشیمان نیستم.
اما ای کاش در استرالیایی زندگی میکردیم که در آن خانواده و دنبال کردن شرایط زندگی بهتر یک مبادله نبود.
ای کاش به اندازه دو شغل تمام وقت کار نمی کردم، به این امید که روزی بتوانم خانواده ای را تامین کنم.
وقتی این عقیده را بیان میکنم، به طور معمول به من میگویند که من یکی دیگر از اعضای مستحق ژنرال Z هستم.
بیشتر بخوانید
رکود کودک استرالیا: حومه شهر با کمترین و بالاترین نرخ تولد
میدونم مامانم سخت بود چالشهای من سختتر یا آسانتر نیستند، آنها فقط متفاوت هستند.
خیلی چیزها در طول زندگی من تغییر کرده است. من دیگر نمی توانم طعم منطقه ای استرالیا را بچشم. من با کوکابوراهای خندان از خواب بیدار نمی شوم.
من حتی در دو عمر زمان کافی برای خرید خانه خودم را ندارم، و این را ندارم که به بچههایم بگویم که نمیتوانند دستهای کوچک نقاشی شدهشان را روی دیوار بگذارند.
چرا من و بقیه همسالانم خانواده نداریم؟
من نمی توانم به نمایندگی از یک نسل صحبت کنم، اما تجربه من به من می گوید که پاسخ در مجموعه عواملی است که رویاهای ما را شکل می دهند.
زمانی که من فقط چند سال پیش بودم امیدوار بودن سخت است
فرار از مورویا با بسته شدن آتشسوزیهای 2019/2020
در تنها جاده باقی مانده خارج از شهر
پس از خداحافظی با دوستم در سال 2021، یکی از میلیون ها قربانی همه گیری، احساس می کنم نمی توانم به فرزندم قول تربیت ایمن بدهم.
قبل و بعد از COVID-19، من تنهایی و قطع ارتباط بین مردم را دیده ام.
صدها هزار نفر و کودک در خشونت های بی مورد جان خود را از دست داده اند. جنگ هایی وجود دارد. تغییرات آب و هوایی وجود دارد.
این دنیای اوایل 20 سالگی من بوده است.
بیشتر بخوانید
تیم در خفا درخت می کارد. او یکی از چندین استرالیایی است که میراثی را خلق کرده است
به عنوان یک فرد جوان، احساس ترس نسبت به آینده وجود دارد.
یک خانواده واقعاً چه شکلی خواهد بود؟ دنیا از نگاه فرزندان من چگونه خواهد بود؟
از آنجایی که جامعه ما از هر جهت به انحراف ادامه می دهد، با تند شدن سرعت زندگی، از آنجایی که هیچ چیز به معنای آن چیزی نیست که زمانی انجام می داد، امید من برای پدر شدن کم رنگ می شود.
جوانان گرسنه برای آینده و کشوری هستند که ما می توانیم به آن ایمان داشته باشیم. آرزوی ما برای خانواده ها با خشک شدن سرزمین موعود پژمرده می شود.
https://www.sbs.com.au/news/insight/article/im-26-but-having-kids-is-not-on-my-agenda-the-future-is-too-bleak/tn3jk3mt5


