برنامه های درمانی با بیابان اغلب از سفرهای کوله پشتی به عنوان روشی برای کمک به رشد افراد استفاده می کنند. [ نیاز به استناد ]
| پنهان شدناین مقاله دارای چندین موضوع است. لطفاً به بهبود آن کمک کرده یا در صفحه بحث درباره این موضوعات بحث کنید . ( یاد بگیرید که چگونه و چه زمانی این پیام های الگویی را حذف کنید )
|
ماجراجویی درمانی ، به عنوان یک شکل مجزا و جداگانه از روان درمانی ، از دهه 1960 برجسته شد. [1] تأثیرات مختلفی از نظریه های یادگیری و روانشناختی در ترکیب نظری پیچیده در ماجراجویی درمانی نقش داشته است. فلسفه اساسی تا حد زیادی به آموزش تجربی اشاره دارد . تحقیقات موجود در ماجراجویی درمانی نتایج مثبت را در بهبود مؤثر خودپنداره و عزت نفس گزارش می دهد، کمک به جستجوی رفتار ، افزایش کمکهای متقابل ، رفتارهای طرفدار اجتماعی ، رفتار اعتماد و موارد دیگر. اگرچه شواهد تحقیقاتی قابل توجهی و رو به رشدی وجود دارد که نشان دهنده نتیجه مثبت است ، اما در مورد روند اساسی ایجاد این نتایج مثبت اختلاف نظر وجود دارد. [2] [3] [4]
فهرست
تعریف [ ویرایش ]
اصطلاحات مختلف بسیاری برای شناسایی روشهای متنوع درمان در محیط بیابان استفاده شده است. اورت ، مک کورمیک و وایت بین ماجراجویی درمانی ، بیابان درمانی و تجربی درمانی در فضای باز تمایز قائل بودند. به گفته آنها ، ماجراجویی درمانی از فعالیتهای فضای باز شامل خطر و چالش جسمی و عاطفی استفاده می کند. بیابان درمانی معمولاً به استفاده از روشهای ابتدایی در زمینه های بیابانی نیاز به سازگاری یا توانایی مقابله دارد. درمان تجربی در فضای باز برای معالجه "توانبخشی ، رشد ، پیشرفت و تقویت بهزیستی جسمی ، اجتماعی و روانی فرد از طریق استفاده از فعالیتهای ساختاری شامل تجربه مستقیم" ، درمان در فضای باز است. [5] دومی ممکن است بخشی از یک برنامه درمانی مسکونی باشد. اخیراً ، ماجراجویی درمانی پیشرفت کرده است که شامل استفاده از فعالیتهای ماجراجویی است که توسط درمان سنتی نیز پشتیبانی می شود. غالباً ماجراجویی درمانی در یک گروه یا خانواده انجام می شود ، اگرچه به طور فزاینده ای درمانی با افراد درگیر می شود. [4] [6] ماجراجویی درمانی از طریق تجربه و عمل در بازی های تعاونی ، فعالیت های اعتماد ، ابتکارات حل مسئله ، ماجراجویی زیاد ، تعقیب در فضای باز و سفرهای بیابان به درمان روانشناختی نزدیک می شود . برخی معتقدند که در ماجراجویی درمانی باید یک خطر روانی یا جسمی واقعی یا درک شده وجود داشته باشدایجاد سطح چالش یا خطر درک شده. چالش را می توان در ایجاد تغییرات رفتاری مورد نظر مهم دانست. تغییر رفتارهای مثبت ، که مترادف با بهبود روانشناختی است ، می تواند از طریق انواع مختلفی از فرآیند ها اتفاق بیفتد. به عنوان مثال ، با استفاده از تجربه شرارت ، اقناع کلامی و تجربیات تسلط بیش از حد ، ممکن است اثربخشی شرکت کنندگان در فعالیت ماجراجویی افزایش یابد. [7] [ استناد یافت نشد ] این افزایش ممکن است پس از آن به نتایج درمانی در داخل و در حوزه های زندگی تعمیم یابد. [8]از پنج عامل می توان برای ارتقاء عمومی کردن اثربخشی در حوزه ها استفاده کرد: تجربیات تسلط برانگیز ، شناسایی مهارتهای زیرین مشابه ، توسعه مهارتهای زیر ، تجدید ساختار شناختی اعتقادات اثربخشی و تعمیم مهارتهای زیر. [9] [ استناد یافت نشد ] Debriefing یا پردازش زمینه ای را برای اجرای تکنیک های درمانی مرتبط با نتایج مورد نظر فراهم می کند. این به طور معمول شامل بحثی است که در آن تسهیل کنندگان بحثی را برای کمک به شرکت کنندگان در تجربه درونی سازی و ارتباط آن با اهداف درمانی انجام می دهند.
ماجراجویی درمانی شامل تکنیک ها و محیط های مختلفی است. اینها شامل بازی های مشارکتی ، ابتکارات حل مسئله ، فعالیت های اعتماد سازی ، ماجراجویی زیاد (صخره نوردی / رپ زدن ، دوره های طنابی ، صعودهای اوج) و سفرهای بیابان (کوله پشتی ، قایق رانی ، سورتمه سگ ، قایقرانی و غیره). [3] [10] درمان با بیابان ، درمان مبتنی بر ماجراجویی و اردوگاه مسکونی طولانی مدت متداول ترین شکل های ماجراجویی درمانی است. [3]
تاریخچه [ ویرایش ]
استفاده از ماجراجویی به عنوان بخشی از فرایند درمانی می تواند در بسیاری از فرهنگ ها از جمله سنت های بومی آمریکایی ، یهودی و مسیحی کشف شود. [4] چادر درمانی ، در اوایل دهه 1900 ظهور کرد. این روش درمانی ، برخی از بیماران روانپزشکی را از ساختمان های بیمارستان و داخل چادرهای موجود در چمن های بیمارستان بیرون آورده است. بسیاری از بیماران در طی این درمان بهبود حاصل کردند که باعث انجام یک سری از مطالعات شد ، که نتوانستند شواهد کافی برای حمایت از اثربخشی ارائه دهند. ادبیات این روش درمانی تقریبا 20 سال به طول انجامید و پس از آن کاملاً از بین رفت. [2]
در اواخر دهه 1930 ، این رویکرد عمدتا به عنوان برنامه های کمپینگ که برای جوانان مشکل آفرین طراحی شده بود ، دوباره ظاهر شد. این دوره بر استفاده امروزی و میزان برنامه های ماجراجویی درمانی با نوجوانان تأثیر داشت . قالب این برنامه ها از مشاهده ، تشخیص و روان درمانی استفاده شده است. یکی از اولین این برنامه ها Salesmanship Club Camp مستقر در دالاس ، تگزاس بود و در سال 1946 توسط کمپل لوف میلر تأسیس شد. فلسفه ماجراجویی او در درمان شامل این تئوری بود که "... درک خطر و عواقب فوری طبیعی برای فقدان [...] همکاری از طرف [شرکت کنندگان]… [[پس از مقابله با خطر] عزت نفس را بنا نهاد ، در حالی که عواقب طبیعی رنج می برد نیاز واقعی به همکاری را آموخته است. " [11]این ایده ها به برخی از برنامه های ماجراجویی درمانی اطلاع دادند
این دوره همچنین شاهد ایجاد Bound Bound در دهه 1940 توسط کورت هان بود . [4] [6] [12] [13] [14] [15] Bound Bound یک پاسخ مستقیم به لارنس هولت ، صاحب بخشی از شرکت حمل و نقل آبی قیف آبی بود ، که به دنبال یک برنامه آموزشی برای ملوانان جوان بود که به نظر می رسید سرسختی و استحکام لازم برای زنده ماندن از سختگیری های جنگ و کشتی را از دست داده اند ، برخلاف دریانوردان مسن که به دلیل تجربیات سازنده خود در مورد کشتی های دریانوردی ، بیشتر زنده مانده بودند. [16] بدین ترتیب Outward Bound به نوعی ماجراجویی درمانی درگیر شد - مداخله در فقدان سرسختی با استفاده از آموزش های ماجراجویی چالش برانگیز.
در دهه 1960 ، Outward Bound از طریق مدرسه Outward Bound در کلرادو به ایالات متحده آمد [4] [17] برنامه های Bound Bound در کلرادو و سایر مدارس به سرعت شروع به استفاده از Outward محدود بعنوان یک کار تجربی کمکی با جوانان و بزرگسالان محروم کردند (یک از اولین برنامه های سال 1964 در صورت تکمیل دوره 23 روزه ، به زندانیانی که اخیراً آزاد شده بود ، مشغول کار در کارخانه آبجو بودند. در اواخر دهه 1970 کلرادو خارج از مرز پروژه بهداشت روان را توسعه داد. دوره های درسی به بزرگسالانی که با سوءمصرف مواد ، بیماری روانی ، بازمانده از تجاوز جنسی و موارد دیگر روبرو بودند ، ارائه شد. در سال 1980 ، استفان بیکن روش اصلی ماجراجویی درمانی یعنی استفاده آگاهانه از استعاره در خارج از مرز را نوشت که کار میلتون اریکسون را به هم پیوند داد.و کارل یونگ به روند خارج از محدوده. [ نیاز به توضیح ]
Project Adventure فلسفه Outward Bound را برای محیط های مدرسه تطبیق داده و از فعالیتهای دوره طنابی که در مدرسه کلرادو Outward Bound ساخته شده است برای استفاده در مدارس استفاده کرد. Project Adventure در دبیرستان منطقه ای هامیلتون ونهام در ماساچوست در سال 1972 با یک مدیر به نام جری پیه ، فرزند رابرت پیه بنیانگذار مدرسه بیرونی مینسوتا پدید آمد . برنامه های ماجراجویی پروژه غالباً به عنوان بخشی از برنامه درسی سلامت در برنامه های تربیت بدنی مورد استفاده قرار می گیرد.
پل رادکلیف ، روانشناس مدرسه ، مری اسمیتی ، کارمند ، به همراه یک مددکار اجتماعی از بیمارستان آدیسون گیلبرت ، یک گروه سرپایی هفتگی 2 ساعته را شروع کرد. این مدل در خدمات روانشناختی مدرسه گنجانیده شده و به آن گروه فعالیتهای یادگیری گفته می شود . [18] این امر به مشاوره مبتنی بر ماجراجویی (ABC) تبدیل شد ، یک اصطلاح Adventure Project که منعکس کننده کاربرد درمانی فعالیتهای ماجراجویی است. [19]
نظریه [ ویرایش ]
تئوری ماجراجویی درمانی از ترکیبی از نظریه های یادگیری و روانشناختی ناشی می شود. تئوری های یادگیری شامل کمک های آلبرت بندورا ، جان دیوی ، کورت هان و کورت لوین است . این نظریه پردازان همچنین به کمک به نظریه های اصلی شامل آموزش تجربی اعتبار یافته اند . آموزش تجربی یک جزء نظری از ماجراجویی درمانی است. [13] [20] [21] عقاید و تفکرات آلفرد آدلر ، آلبرت الیس ، میلتون اریکسون ، ویلیام گلاسر ، کارل یونگ ، ابراهیم مازلو ،ژان پیاژه ، کارل راجرز ، BF اسکینر ، فریتز پرلز و ویکتور فرانکل به نظر می رسد که همه در فکر ماجراجویی درمانی نقش داشته اند. [ نیاز به استناد ] درمان ماجراجویانه یک رویکرد شناختی-رفتاری-عاطفی است که از یک پایگاه وجودی اومانیستی برای ایجاد تغییرات استراتژیک از طریق تجربه مستقیم از طریق چالش استفاده می کند. [3] [10] [18] [22] [23] [24] [25] [26] [27] [ استناد بیش از حد ]
بیشتر تحقیقات در مورد ماجراجویی درمانی به عنوان یک مداخله درمانی بر جنبه های همکاری و اعتماد متمرکز شده است ، و تحقیقات کمتری تکنیک های درمانی را با استفاده از ماجراجویی یا پیامدهای آسیب شناسی مورد بررسی قرار می دهد . [13] تحقیقات بیشتر در مورد معیارها ، الزامات ، آموزش و آموزش افرادی که تحت درمان با ماجراجویی قرار می گیرند ، لازم است [13] در یک متاآنالیز با هدف ادغام آماری کل تحقیقات تجربی موجود در مورد ماجراجویی درمانی ، فقط 43 مطالعه در یک دوره 25 ساله مطابق با معیارهای تحلیل بودند. [28] نویسندگان آن متاآنالیز گزارش می دهند که تعداد محدودی از مطالعات محدودیت های تحقیق را در برنامه نویسی ماجراجویی نشان می دهد. [توضیح بیشتر مورد نیاز ]
موضوع اصلی این سؤالات در مورد ماجراجویی درمانی اثربخشی است. گروهی مطرح كرده اند كه می گویند قبل از هر سؤال دیگری كه در ماجراجویی درمانی وجود دارد ، می توان به این سؤال پاسخ داد كه باید به چه ویژگی هایی كه در اثربخشی درمان ماجراجویی تأثیر می گذارد پاسخ داده شود. این گروه استدلال می کنند که تحقیقات به جای تئوری محور ، به این سوال پاسخ می دهند. تحقیقات محور نتیجه بدان معنی است که نتایج منبع توضیحی برای ساختار نظری AT هستند. [29] پژوهش محور نتیجه یافته های متناقض بسیاری را ایجاد کرده است که ساختار نظری و توضیحات کارآیی را اشتباه می گیرند. [29] [30]نتایج حاصل از تحقیقات ماجراجویی درمانی با تبیین ، اصلاح یا اعتبار نظریه AT به تئوریهای روانشناختی موجود تغییر مرتبط است. تئوریهای تغییر دارای 400 نوع درمان و شیوه های مرتبط با آن هستند كه از یك مجموعه تئوری های روانشناختی پدید آمده اند. [30] هنگامی که نتایج به نظریه های روانشناختی موجود در 400 شکل از درمان گره خورده است ، درک تأثیرات اصلی AT ممکن نیست.
هنوز درک کمی از فرآیندهای اساسی مؤثر بر نتایج درمانی ماجراجویی درمانی وجود دارد. [29] این باعث شده است بحث گسترده ای در مورد اینکه چرا به نظر می رسد ماجراجویی درمانی در درمان بسیاری از اختلالات روانی مرتبط با DSM در کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان مؤثر باشد ، باشد. [3] [13] [31] [ نیاز به استناد پزشکی ] چندین محقق سعی در توضیح روند زمینه ای برای ماجراجویی درمانی دارند. [3] [6] [13] [32] [20] [21] [23] [31] [33] [34] [35] [ استناد بیش از حد ]
ماجراي درماني به عنوان درمان غير سنتي توصيف مي شود كه به نوجوانان قبل از درمان امكان مي دهد مسائل بهداشت روان خود را تجربه كنند ، [31] با چند جنبه نظري: 1) آن يك افزودن فيزيكي به درمان سنتي است كه به منظور تاريخچه مشترك با شرکت کنندگان و درمانگر ، 2) احساس عواقب طبیعی و منطقی در فعالیت ها وجود دارد ، 3) محیط باید در فعالیت ها شکل بگیرد ، 4) یک شرکت کننده ریسک ، استرس و اضطراب را درک می کند تا بتواند مشکل را حل کند و تولید کند. احساس خود جامعه استبرای بازخورد و الگوسازی رفتاری ، 5) شرکت کنندگان رفتارها و رفتارهای فعلی خود را به فعالیتها منتقل می کنند ، 6) کار با گروه کوچکی از شرکت کنندگان و 7) به یک تسهیل کننده نیاز دارد که از رفتارهای مناسب الگوبرداری کند و گروه را به سمت خود تنظیم سازگار هدایت کند. مبتنی بر رفتارهای مناسب است. [31]
ماجراجویی درمانی اثرات عادی سازی بر کسری در فرآیند رشد بزهکار نوجوانان دارد ، [32] به عنوان یک فرآیند حرکت به سمت تفکر عملیاتی رسمی که از طریق تئوری های یادگیری تجربی حاصل می شود. [32] [34] یک درمانگر مهارت دارد تا ماجراجویی را به یک درمان تبدیل کند. [32] مبانی نظری ماجراجویی درمانی ، مشارکت کننده را به عنوان موجود یادگیری توصیف می کند که از طریق چالش و خطر درک شده ، بیشترین یادگیری خود را در خارج از کلاس به دست می آورد ، ارتقاء مهارت های اجتماعی از طریق تجربه یک چالش گروهی آمیخته با تأثیر ، شناخت ، فعالیت روانی و عملکرد رسمی. تفکر ناشی از استعاره.[13] [20] [21] یادگیری تجربی هنگامی که فعالیت ها به عنوان وسیله نقلیه ای برای بیماران جهت دستیابی به اهداف درمانی فردی برنامه ریزی و اجرا می شود ، به ماجراجویی درمانی تبدیل می شود. [35] تجربیات ماجراجویی در قالب یک گروه گروه درمانی که توسط درمانگر استفاده شده است ، می تواند تأثیر چشمگیری از مداخله یک روزه توسط مشاوران داشته باشد. [35] داشتن پزشک به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از روند ماجراجویی درمانی بسیار مهم است تا بتواند یک انتقال جدی از تجربه ماجراجویی به سایر جنبه های روند درمانی داشته باشد. [6]
با این حال ، بالدوین ، پرینگینگ و مگنوسون گزارش می دهند که بسیاری از این توضیحات "... آموزش های مردمی ..." است که فاقد شواهد کاملی تجربی است. [36] تحقیقات ماجراجویی درمانی بدون بررسی ساختار نظری بر نتایج متمرکز شده است. [37] برخی معتقدند که تمرکز نیازهای تحقیق AT باید بر آزمایش و اعتبار سنجی ساختار نظری باشد ، [37] و بحث در مورد نتایج فقط باید پس از تأیید یک ساختار نظری انجام شود. [37]
اثربخشی [ ویرایش ]
اگرچه برخی از سؤالات در مورد اثربخشی درمان ماجراجویی باقی مانده است ، تحقیقات موجود نشان می دهد که ماجراجویی درمانی یک روش مؤثر برای درمان است. [38] [ توضیح بیشتر مورد نیاز ] برای مثال ، یک بررسی متاآنالیستی در 197 مطالعه نتایج شرکت کنندگان در ماجراجویی درمانی (2،908 اندازه اثر ، 206 نمونه منحصر به فرد) نشان داد که اندازه اثر کوتاه مدت برای ماجراجویی درمانی متوسط بود ( Hedges 'g = .47) و بزرگتر از گروه مقایسه ای جایگزین (.14) و بدون تیمار (0/0) است. [39] در دوره سربازی (0.09) و دوره های پیگیری (0.03) برای ماجراجویی درمانی تغییرات اندکی رخ داده است ، که نشانگر حفظ طولانی مدت سودهای کوتاه مدت است.
متاآنالیز 26 مطالعه از برنامه های مداخله روانشناختی برای جوانان در معرض خطر که از نسخه ای از پرسشنامه نتایج جوانان استفاده شده است ، اندازه برنامه تأثیر بسیار مثبتی را برای برنامه های مبتنی بر بیابان مشاهده کرد که طبق نظر ناظران ( 1.38 = g ) که بزرگتر از تغییرات مطابق ناظران برای برنامه های غیر بیابان ( 0.74 = g ). گزارش خود شرکت کنندگان نتایج بزرگی را برای برنامه های مبتنی بر بیابان ( 72/0 = g ) و تأثیرات بزرگتر برای برنامه های غیر بیابانی ( 89/0 = g ) نشان می دهد. [40]
مطالعه اثرات ماجراجویی درمانی بر 266 جوان پرخطر در مناطق روستایی ، از بهبود مداوم رفتار در طی یک دوره شش ماهه خبر داد. [41] یک مطالعه دیگر در مورد اثربخشی درمانی ماجراجویی گزارش می دهد که ماجراجویی درمانی مؤثر است زیرا فعالیتهای خاص طراحی شده می توانند نتایج خاصی را به وجود آورند. [42] [ توضیح بیشتری لازم است ]
برنامه های بزهکاری در فضای باز در مقایسه با برنامه های درمانی داخلی در محیط داخلی ، میزان عود مجدد را کاهش می دهد. [2] ماجراجویی درمانی به دلیل اثرات مثبت ظاهری در درمان مسائل مربوط به رشد با مجرمان نوجوان و نوجوانان با سوءمصرف مواد و اعتیاد بیشتر به عنوان مؤثر شناخته می شود . [34] اثربخشی ماجراجویی درمانی با مجرمین با سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد در درمان سلامت روان با ویژگی های موجود در مجرمین معتاد مرتبط است. آنها "... (1) به ساختار بیشتری احتیاج دارند ، [و] (2) آنها با یک طراحی غیررسمی ، لمسی - کنیزتیکی بهتر کار می کنند ..." [43]درمان ماجراجویی به عنوان درمان برای جوانان جنجالی و سایر جمعیت های جوان به همان اندازه موثر است. [28] [34]
متاآنالیز در سال 1994 نشان داد که 62٪ از نوجوانانی که در یک گروه ماجراجویی شرکت کرده اند نسبت به نوجوانانی که اینطور نبودند ، مقابله با مسائل مربوط به نوجوانان را داشتند. [28] در نوجوانانی که در درمان ماجراجویی شرکت می کنند ، 12٪ در خودپنداره بهبود یافته است. [28] نوجوانان تقریباً 30٪ از توانایی خود برای مقابله با مسائل بهداشت روان بهتر از مواردی هستند که در یک درمان روان درمانی شرکت نمی کنند و این دلالت بر این دارد که اثربخشی درمانی ماجراجویی با اثربخشی درمان روان درمانی قابل مقایسه است. [28] [44]
مفاهیم مؤثر در اثربخشی ماجراجویی درمانی عبارتند از: افزایش اعتماد به نفس ، خودپنداره ، خودکارآمدی ، ادراک خود ، حل مسئله ، محل کنترل ، کاهش رفتارهای بی نظم رفتار ، [ استناد پزشکی لازم ] تغییرات کلی رفتاری مثبت ، بهبود نگرش ، و آن ماجراجویی درمانی احساس پاداش فردی ایجاد می کند. جنبه های دیگری که در اثربخشی ماجراجویی درمانی نقش دارد این است که: انسجام گروهی را افزایش می دهد و ارتباط بین فردی را افزایش می دهد. [4] [6] [13] [14] [15] [19] [20] [33] [33] [45] [46] [47] [48][49] [50] [ استناد بیش از حد ]
منبع