از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
نباید با ضد آمریکایی بودن اشتباه شود .
بخش اصلی این مقاله ممکن است برای خلاصه کردن کافی نکات کلیدی بسیار کوتاه باشد . لطفاً برای ارائه یک نمای کلی در دسترس از تمام جنبه های مهم مقاله، سرنخ را گسترش دهید . ( مارس 2022 ) |
| بخشی از یک سریال در |
| تبعیض |
|---|
| نشان می دهد تشکیل می دهد |
| نشان می دهد ویژگی های |
| نشان می دهد اجتماعی |
| نشان می دهد |
| نشان می دهد قومی / ملی |
| نشان می دهد تظاهرات |
| نشان می دهد سیاست های |
| نشان می دهد اقدامات متقابل |
| نشان می دهد مطالب مرتبط |
ساموئل پی. هانتینگتون در نظریه برخورد تمدن ها استدلال کرد که پس از جنگ سرد ، تفاوت های فرهنگی بین غرب (با رنگ آبی تیره) و سایر تمدن ها منبع اصلی درگیری ها خواهد بود. [1]
احساسات ضد غربی ، همچنین به عنوان ضد آتلانتیک یا غرب هراسی شناخته می شود ، به مخالفت گسترده، تعصب یا خصومت نسبت به مردم، فرهنگ یا سیاست های جهان غرب اشاره دارد . [2] [3]
تعریف و کاربرد [ ویرایش ]
در این بخش هیچ منبعی ذکر نشده است . لطفاً با افزودن نقل قول به منابع معتبر به بهبود این بخش کمک کنید . مطالب بدون منبع ممکن است به چالش کشیده و حذف شوند . ( آگوست 2018 ) ( نحوه و زمان حذف این پیام الگو را بیاموزید ) |
در بسیاری از موارد مدرن، احساسات ضد غربی توسط ضد امپریالیسم ، به ویژه علیه کشورهایی که "مقصر جنایات استعماری گذشته و حال شناخته می شوند"، مانند آلمان ، بریتانیا ، فرانسه ، اسپانیا و پرتغال ، تقویت می شود . احساسات ضد غربی در بسیاری از کشورها، از جمله غرب – به ویژه کشورهای اروپایی ، وجود دارد. احساسات ضد غربی گسترده ای نیز در جهان اسلام علیه اروپایی ها و آمریکایی ها وجود دارد . احساسات ضد آمریکایی ناشی ازحمایت آمریکا از اسرائیل , حمله سال 2003 به عراق و تحریم های متعدد علیه ایران . [4]
ساموئل پی هانتینگتون استدلال می کند که پس از جنگ سرد، درگیری بین المللی بر سر ایدئولوژی اقتصادی با درگیری بر سر تفاوت های فرهنگی جایگزین می شود. [1] « برخورد تمدنها » او استدلال میکند که منطقهگرایی اقتصادی و سیاسی به طور فزایندهای کشورهای غیرغربی را به سمت تعامل ژئوپلیتیکی با کشورهایی سوق خواهد داد که ارزشهای آنها مشترک است. او استدلال می کند که رشد جمعیت مسلمانان همزمان با رشد تعصب اسلامی منجر به رد غرب زدگی می شود .
آفریقا [ ویرایش ]
جمهوری دموکراتیک کنگو [ ویرایش ]
پاتریس لومومبا ، رهبر استقلال کنگو، جهان غرب را مقصر امپریالیسم دانست. در 1 اوت 1960، او "نطقی ایراد کرد که به هیچ وجه نشان نمی داد که سازمان ملل متحد، دبیرکل آن، ایالات متحده و قدرت های غربی همه موجودات فاسد هستند." [5] در طول بحران کنگو ، لومومبا از حمایت اتحاد جماهیر شوروی برخوردار شد، که به سرنگونی و اعدام او توسط موبوتو سسه سکو که مورد حمایت غرب بود، کمک کرد .
هنگامی که موبوتو رهبر کنگو شد، نام کشور را به زئیر تغییر داد و سیاست ملی Authenticité یا Zaireanization را ایجاد کرد که هدف آن حذف تمام نفوذ فرهنگی غرب از کشور بود.
در سال 2001، پس از ترور رئیس جمهور کنگو، لوران کابیلا، احساسات ضد غربی در کنگو به شدت افزایش یافت و بسیاری از شهروندان کنگو جهان غرب را مسئول مرگ او دانستند. [6]
اتیوپی [ ویرایش ]
احساسات ضد غربی به طور گسترده در اتیوپی در طول جنگ تیگری در نتیجه نارضایتی از فشار در سیاست داخلی و درخواست برای حل مناقشه ابراز شد. [7] در 30 مه 2021، یک تظاهرات طرفدار دولت در آدیس آبابا در اعتراض به فشار بین المللی در محکوم کردن "مداخله غرب" و تحریم های کمک های اقتصادی و امنیتی ایالات متحده برگزار شد . معترضان همچنین بنرهایی در حمایت از پروژه جنجالی سد رنسانس بزرگ اتیوپی در دست داشتند . [8] در 22 اکتبر 2022، ده ها هزار معترض در میدان مسکل آدیس آبابا تظاهرات کردند.در حالی که شهرهای دیگر اتیوپی، از جمله باهیر دار ، گوندار ، آداما ، دیره داوا و هاواسا نیز میزبان تظاهرات مشابهی برای محکوم کردن مداخله بودند. [9]
غنا [ ویرایش ]
کوامه انکرومه ، اولین رئیس جمهور غنا، موضع شدید ضد غربی داشت و ایالات متحده را مسئول بسیاری از مشکلات آفریقا می دانست. [10]
نیجریه [ ویرایش ]
نام گروه تروریستی اسلامی افراطی بوکوحرام که در شمال شرقی نیجریه واقع شده است به «آموزش غربی ممنوع است» یا « تمدن غرب ممنوع است» ترجمه می شود.
زیمبابوه [ ویرایش ]
رابرت موگابه ، رئیسجمهور سابق زیمبابوه در سخنرانیهای خود از لفاظیهای ضدغربی استفاده کرد و سیاستهایی را اجرا کرد که زمینهای کشاورزی را از دست کشاورزان سفیدپوست اروپایی مصادره کرد. [11]
آسیا [ ویرایش ]
سرزمین اصلی چین [ ویرایش ]
مقاله اصلی: احساسات ضد غربی در چین
احساسات ضد غربی در سرزمین اصلی چین از اوایل دهه 1990 به ویژه در میان جوانان چینی افزایش یافته است. [12] حوادث قابل توجهی که منجر به واکنش شدید ضد غربی شده است شامل بمباران سفارت چین در بلگراد در سال 1999 ناتو ، [13] تظاهرات سال 2008 در هنگام پخش مشعل المپیک ، [14] و تعصب رسانهای غربی ، [14 ] . 15] به ویژه در رابطه با ناآرامی های تبت در سال 2008 . [16] در حالی که نظرسنجی های عمومی موجود نشان می دهد که مردم چینبا نگاهی مثبت به ایالات متحده، تردیدهایی در مورد انگیزه های غرب در قبال چین وجود دارد که عمدتاً از تجربیات تاریخی، به ویژه "قرن تحقیر " ناشی می شود. [17] [18]
این سوءظن ها توسط "کمپین آموزش میهنی" حزب کمونیست چین افزایش یافته است . [19] اگرچه هزارههای چینی عمدتاً نسبت به سیاست بیتفاوت هستند، ژنرال Z چین اکنون از زمان اصلاحات اقتصادی چین در دهه 70، نظر بیسابقهای نسبت به غرب و «ارزشهای غربی» دارد . [ نیاز به منبع ] جوانان چینی نارضایتی هایی مانند بیگانگی غربی از شرکت های فناوری چینی، ضد نژادپرستی شرق آسیا دارند.، تبلیغات ضد چینی و فشار بر امور داخلی چین از جمله مسائل دیگر. در مطالعه ای که توسط دانشگاه تورنتو در آوریل 2020 انجام شد، از هر 5 چینی زیر 30 سال، 4 نفر گفتند که به آمریکایی ها اعتماد ندارند. [20] [21]
ژاپن [ ویرایش ]
اطلاعات بیشتر: ژاپن § روابط خارجی ، روابط خارجی ژاپن § اروپا و روابط ژاپن و ایالات متحده
در تاریخ فکری ژاپن سابقه نقد به اصطلاح غرب وجود دارد . [22]
هند [ ویرایش ]
این بخش نیاز به گسترش دارد . می توانید با افزودن به آن کمک کنید . ( اکتبر 2019 ) |
اگرچه نظرسنجیها دیدگاههای مثبتی را نسبت به کشورهای غربی امروز نشان میدهند، احساسات ضد غربی در اوایل قرن بیستم هند به دلیل جنبش استقلال هند رایج بود . [23]
سنگاپور [ ویرایش ]
لی کوان یو ، نخست وزیر سابق سنگاپور ، استدلال کرد که کشورهای آسیای شرقی مانند چین ، تیمور شرقی ، ژاپن ، کره ، فیلیپین ، سنگاپور ، تایلند یا ویتنام باید بر اساس " ارزش های آسیایی " باشند. [24] به عبارت دیگر، کشورهایی مانند چهار ببر آسیایی باید در آرزوی داشتن استانداردهای زندگی به سبک غربی بدون پذیرش لیبرال دمکراتیک باشند.نهادها و اصول اجتماعی ارزشهای آسیایی عمدتاً تحت تأثیر آرمانهای کنفوسیوسیسم ، به ویژه فرزند پرستی و انسجام اجتماعی است. [25] مفهوم ارزش های آسیایی به طور گسترده ای به عنوان ابزاری برای ایجاد استبداد مورد انتقاد قرار گرفته است، به ویژه توسط آمارتیا سن . [26]
خاورمیانه [ ویرایش ]
اسلام گرایی [ ویرایش ]
نوشتار اصلی: اسلام گرایی
همراه با سلفی های سیاسی ، جهادی ها (که به آنها سلفی نیز گفته می شود ) اروپای مسیحی را سرزمینی می دانند که کافران در آن زندگی می کنند ( دارالکفر ). برای جهادگرایان، این امر اروپای مسیحی را به یک هدف عادلانه برای جهاد مسلحانه، به عنوان مثال، اقدامات جنگی یا حملات تروریستی تبدیل می کند. جهادگران از چنین سرزمین هایی به عنوان دارالحرب (سرزمین های جنگ) یاد می کنند. [27] خود جهادیها حملات خود را از دو طریق برجسته انگیزه میدهند: مقاومت در برابر مداخله نظامی غرب/مسیحی در کشورهای مسلمان و جلوگیری از توهینهای تصور شده علیه اسلام مانند کاریکاتورهای محمد . [28]
جان کالورت می نویسد که اسلام گرایان در نقد خود از غرب از اندیشمندان غربی مانند الکسیس کارل ، اسوالد اسپنگلر ، آرنولد جی توینبی و آرتور کوستلر نقل قول می کنند . [29]
گفته می شود که گروه های تروریستی افراطی القاعده و داعش/داعش هر دو ضد غرب هستند. آنها به ترویج تروریسم در کشورهای غربی از جمله روسیه معروف بوده اند . [30]
ترکیه [ ویرایش ]
اطلاعات بیشتر: روابط اتحادیه اروپا و ترکیه و ترکیه § روابط خارجی
در طول دوره عثمانی در تاریخ ترکیه ، سنت غرب ستیزی شکل گرفت. [31] [32]
اروپا [ ویرایش ]
روسیه [ ویرایش ]
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با رهبران مذهبی روسیه، 2001. پوتین سنت گرایی مذهبی و رد برخی اصول لیبرال غربی، مانند تحمل همجنس گرایی را ترویج کرده است.
احساسات ضد غربی در روسیه به بحث روشنفکری قرن نوزدهم بین غربگرایان و اسلاووفیل ها برمی گردد . در حالی که اولی روسیه را یک کشور عقب مانده غربی می دانست، دومی این ادعاها را صریح رد کرد و مسیحیت غربی را "فاسد" تلقی کرد. یک شخصیت مهم ضدغربی در دوران سلطنت الکساندر سوم روسیه ، کنستانتین پوبدونوستسف ، لیبرال سابق بود که در نهایت نظرات سابق خود را نفی کرد و به طور کامل از آن انتقاد کرد.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی ، "غرب" در نهایت مترادف با " جهان سرمایه داری " شد و در نتیجه کلیشه تبلیغاتی معروف "نفوذ فاسد غرب" ظاهر شد.
پس از جنگ سرد ، تعدادی از سیاستمداران در فدراسیون روسیه از ترویج صریح سنت گرایی ارتدوکس روسی و رد لیبرالیسم غربی حمایت کردند . برخی از سیاستمداران افراطی ناسیونالیست ، مانند مرحوم ولادیمیر ژیرینوفسکی ، ضد غربی ترین احساسات را ابراز می کنند.
ولادیمیر پوتین سیاست های صراحتا محافظه کارانه را در مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، چه در داخل و چه در خارج از کشور ترویج کرده است. پوتین به جهانیگرایی و نئولیبرالیسم [33] حمله کرده و اتاقهای فکر جدیدی را ترویج کرده است که بر ناسیونالیسم روسی ، احیای عظمت تاریخی روسیه، و مخالفت سیستماتیک با ایدهها و سیاستهای لیبرال تأکید دارند. [34] پوتین در این کارزار فرهنگی از نزدیک با کلیسای ارتدکس روسیه همکاری کرده است . کریل پاتریارک مسکو ، رئیس کلیسا، انتخاب وی را در سال 2012 تایید کرد و اظهار داشت که شرایط پوتین مانند "معجزه خدا" است. [35] [36]کلیسای ارتدکس روسیه میزبان گروه هایی است که تمایلات ملی گرایانه و ضدغربی را ترویج می کنند. [37] [38]
دولت روسیه تأمین مالی خارجی برخی از NGOهای لیبرال را محدود کرده است. فعالان طرفدار روسیه در اتحاد جماهیر شوروی سابق اغلب غرب را با همجنس گرایی و برنامه همجنس گرایان یکی می دانند . [39] قانون تبلیغات همجنسگرایان روسیه در سال 2013 توسط شخصیت های سیاسی ملی گرا و مذهبی در روسیه به عنوان سنگری در برابر نفوذ غرب مورد استقبال قرار گرفت. [ نیازمند منبع ]
قانون یارووایا بشارت توسط اقلیت های مذهبی را ممنوع می کند. از آن برای ممنوع کردن شاهدان یهوه مستقر در ایالات متحده استفاده شد . [40]
ساموئل پی هانتینگتون در برخورد تمدن ها به طور بحث انگیزی روسیه و بقیه اروپای ارتدوکس را به عنوان تمدنی متفاوت از تمدن غربی طبقه بندی می کند .
آمریکای لاتین [ ویرایش ]
احساسات ضدغربی در آمریکای لاتین وجود دارد ، به ویژه در کشورهایی که جمعیت آنها عمدتاً بومیان آمریکا هستند ، مانند بولیوی ، گواتمالا یا پرو . [41] از سوی دیگر، در کشورهایی مانند آرژانتین ، برزیل ، شیلی و اروگوئه، اروپایی ها بیشتر در جمعیت حضور دارند. در نتیجه، بسیاری از آمریکاییهای لاتین وجود دارند که خود را غربی میدانند، بنابراین گفتمان ضدغربی به اندازه سایر مناطق برجسته نیست. اما این بدان معنا نیست که گفتمان ضد غربی وجود ندارد. در واقع، می توان آن را در کشورهایی با رهبران یا جنبش های ملی گرا و پوپولیست، از جمله احزاب سیاسی چپ در کلمبیا ، مکزیک ، نیکاراگوئه یا ونزوئلا یافت . [42] در سال های اخیر، کشورهای آمریکای لاتین به طور فزاینده ای از ایالات متحده روی گردان شده اند . [43]
احساسات ضدغربی با تاریخچه مداخلات سیاسی آمریکا و اروپا در آمریکای لاتین مرتبط است. بسیاری از مردم منطقه از ایالات متحده به دلیل حمایت از کودتاهای دوران جنگ سرد و دیکتاتوری های ضد کمونیستی جناح راست انتقاد می کنند. اکثر کشورهای آمریکای لاتین تمایل دارند بیشتر منطقه ای باشند و بر همکاری داخلی تمرکز کنند. همراه با این یک بی اعتمادی قابل توجه به جهانی شدن است. [44] سازمان های آمریکای لاتین مانند Mercosur ، Prosur و Unasur گروه های قوی هستند که این جنبه از سیاست خارجی آمریکای لاتین را نمایندگی می کنند.
ساموئل پی هانتینگتون در برخورد تمدن ها آمریکای لاتین را به طور بحث انگیزی به عنوان تمدنی متفاوت از تمدن غربی طبقه بندی می کند .
همچنین ببینید [ ویرایش ]
- آمریکا ستیزی
- احساسات ضد استرالیایی
- احساسات ضد کانادایی
- اروپا ستیزی
- احساسات ضد ارمنی
- احساسات ضد اتریشی
- احساسات ضد انگلیسی
- احساسات ضد کرواسی
- احساسات ضد هلندی
- احساسات ضد استونیایی
- احساسات ضد فرانسوی
- احساسات ضد گرجستانی
- احساسات ضد آلمانی
- احساسات ضد یونانی
- احساسات ضد مجارستانی
- احساسات ضد ایرلندی
- احساسات ضد ایتالیایی
- احساسات ضد لهستانی
- احساسات ضد پرتغالی
- احساسات ضد رومانیایی
- احساسات ضد روسی
- احساسات ضد صربستانی
- احساسات ضد اسلاوی
- احساسات ضد اسپانیایی
- احساسات ضد اوکراینی
- احساسات ضد ژاپنی
- احساسات ضد کره جنوبی
- ضد امپریالیسم
- برخورد تمدن ها
- جهانی شدن
- اوراسیایسم
- استعمار نو
- پان آفریقایی
- پان عربیسم
- پان آسیاییزم
- پان ناسیونالیسم
- پوپولیسم چپ
- پوپولیسم جناح راست
- اقدامات فعال
- دیپلماسی جنگجوی گرگ
منابع
https://en.wikipedia.org/wiki/Anti-Western_sentiment